Search
Close this search box.

مجلس صبح چهارشنبه ۲۹-۰۳-۹۲(وقایع اجتماعی- ذکرو فکر-خانم‌ها)

حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده «مجذوب‌علیشاه»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

در مورد مسائل اجتماعی (یعنی مسائلی که قوانین مادی در آن حکومت نمی‌کند)؛ قوانین مادی این است مثلا هرجا اسید با باز نزدیک هم باشند هر دو ترکیب جدید پیدا می‌کنند (این قاعده مادی است) آنچه تاکنون هم بشر توجه کرده این قوانین، رد خورد ندارد. اما مسائل اجتماعی اینطور نیست، صد تا عیب و علت پیدا می‌شود که یک واقعه‌ای ظاهر شود. همه آن جهات هست هر کدامش نبود واقعه اتفاق نمی‌افتد.
مثل الان، یک مقداری دعواهای اجتماعی که وجود دارد و به سر و کله هم می‌زنند از همان قضیه است. مثلا روزنامه‌ها می‌نویسند تورم، علّت گرانی‌ها است. یکی دیگر همان وقت می‌نویسد گرانی‌ها، علت تورم است، سومی می‌نویسد هیچ‌کدام ربطی به هم ندارد، نیروی خارجی (تحریم‌) باعث اینهاست؛ همه آنها درست می‌گویند و همه هم بیخود می‌گویند. درست می‌گویند یعنی هر علتی را که می‌شناسند آن علت یک رکنی در این قضیه دارد. به طور مثالاً آن وقتها که فکرم بیکار بود یک تابستانی که بیدخت بودم می‌خواستم آب دوغ خیار درست کنم، آب دوغ خیار را که خوردم دیدم بی مزه است گفتم فلفل کم دارد و کمی فلفل ریختم، بعد دیدنم غلیظ است آب کم دارد، آب ریختم. کاکُتی هم نداشتیم یکی آورد. حساب کردم هفده قلم جمع شده این آب دوغ خیار درست شده است. اگر یکی از این هفده قلم نباشد دیگر این آب دوغ خیار نیست، چیز دیگری می‌شود. ممکن است کسی که حساس نباشد متوجه نشود. وقایع اجتماعی همه همین‌طور هستند، هر کدام از آن وقایع بر فرض که نباشد خود همان وقایع اگر خارج از قواعد باشد، دقت کنند هزار علت دیگر دارد.
یک دانشمند می گوید خدا کند جامعه شناسی علمی نشود، اگر علمی شود اینقدر سرمان گیج می‌رود هزار علت می گوید، و بعلاوه فکر می‌کنند مثلاً اگر تورم را کم کنند مثلاً گرانی‌ها تمام می‌شود! خشکسالی را چکار می‌کنند! خشکسالی را حل کردید (بارندگی بود)، آفت‌زدگی را چه کار می‌کنید! این کرم‌های ریزی که تمام محصولات را خراب می‌کنند، آنها را چه کار می کنید؟! همیشه یک چیزی در حاشیه هست که از چشم ما رد می شود، بنابراین در مسائل اجتماعی نمی‌شود نظر قاطعی داد و متوقع نظر قاطع از هیچکس نباشید.
خیلی به کُنْهِ این مطلب بروید در این صورت واقعه‌ای که مربوط به اجتماع است مثلا دنبال علت بیماری را نرویم و نمی‌دانیم چی هست، هزار علت ممکن است داشته باشد ولی اینطور نیست، معمولاً یکی دو تا از این علل، اساسی هستند که همه ی علت های دیگر را می آورد.
اینکه در آداب فقر و درویشی (در ذکر و فکر)، گفتند همه چی ذکر و فکر است یعنی این یک جهتی هست اگر قوی باشد یکی دو علل اصلی که باعث دیگر وقایع هست را بر می دارد، که روال معمولی، بشود. بنابراین این قاعده، که بگوییم ذکر و فکر همه زندگی روانی ما را منظم می‌کند زیاد حرف بیجایی نیست. مدتی بعضی افراد می‌آمدند و می‌گفتند ذکری بدهید که روزی ما زیاد بشود. اگر قرار بر این بود خُب خدا یک دفترچهٔ ذکر درست می‌کرد، ولی اثر در آن ذکر نیست اثر در توجهی است که خود گوینده ی ذکر، به معنای ذکر هم بکند. وقتی برای روزی، “یا رزاق” می گویید، کسی که رزق و روزی می‌دهی، اگر او را صدا می‌زند امیدوار هست که او کمک کند دیگر از چه کسی کمک می‌خواهی؟! یک علّت عمدهٔ عدم نتیجه گرفتن این است که، نمی‌توانیم در تمام مدت ذکرمان متوجه معنای ذکر و روحِ ذکر باشیم. اگر این کار را تمرین کردیم، حداکثر استفاده را برایمان دارد.

Tags