Search
Close this search box.

مجلس صبح چهارشنبه ۰۵-۰۴-۹۲ (ریاضت‌های عرفانی -خانم‌ها)

حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده «مجذوب‌علیشاه»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

چون قبلاً گفته بودم که مجلس می آیم، برای پنج یا ده دقیقه هم شده گفتم که خدمت خانم ها بیایم. حتی نامه ها را تمام نکردم. انسان به همین تکلم و ارتباط با یکدیگر زنده است، حیاتش همین ارتباط است، برای حیات خودش هم مفید است. در گناباد یک مَثلی می گویند، اختلاط بادبزن جگر است البته این مثل برای مناطق گرمسیر هست منظورش از بادبزن برای سردی هوا می شود، منظور اینکه همین حرف زدن باعث آرامش می شود. این طور مَثل ها چون از دلِ مردم و از روی نتیجه ای که خودشان در زندگی گرفته اند، بدست آمده عملاً صحیح هست.

صمت و جوع و سهر و عزلت و ذکر به دوام
ناتمــامــان جهــان را کنــد ایــن پنــج تمــام

یعنی سکوت (صمت) و آن چهار تای دیگر موجب می شود کسانی که سِیْرشان ناتمام است، کامل بشود. این پنج تایی که گفته است -درست هم گفته- ریاضت ها است. یعنی ریاضت ها، (نه اینکه فطرت) این کار را می کند. فطرت انسان اگر طبیعی باشد به میل خودش رها بشود یک لحظه بدون ارتباطِ با هم جنس، نمی ماند. ریاضت سختی اش در این است که جلوی آزادی فطرت را می گیرد. شما هر وقت عصبانی شدید، می خواهید داد بزنید، هر وقت مهربان شدید لبخند بزنید، ولی ریاضتِ شما این است که در اینجا جلوی خودتان را بگیرید. باید فطرتتان را در اختیار و تقلید منطقِ عرفانی درآورید. مثلاً با یک نفر که بحث دارید باید برخلاف آنچه که دلتان می خواهد داد و فریاد بزنید، آرام باشید و به حرف های انتقادی اش گوش بدهید. همه ریاضت های عرفانی از این قبیل است.
خیلی از این افرادی که از درویشی و ریاضت هایش انتقاد کردند و می کنند، می گویند اینها خلاف شرع است بله! آن (ریاضتی که گفته شده) اگر در زندگی همیشه همان کار را بکند خلاف شرع است، ولی برای این است به اختیارِ خودش در بیاورد. در مورد فرق ریاضت و مجازات؛ بعضی وقتها می بینید، ریاضت عین مجازات است، نمی دانید این برای مجازات است یا ریاضت! چون هر دو آنها یکی است، ولی اگر دقت کنید قابل تفکیک هست. این که گفته اند سختی هایی که می بینید، ریاضت است یعنی فکر نکنید که این همیشگی هست، اینرا برای تربیت خودتان لازم بدانید.
یک اصطلاحی که در عالم روزنامه ای و سیاست می گویند تهدید ها را به فرصت تبدیل می کنیم می گویند، ولی نمی توانند. اما درویش باید بگوید و می تواند بگوید و بتواند که انجام بدهد. یعنی بر میل فطری اش مسلط باشد.

 

Tags