روزنامه شرق، چاپ تهران خبر داد که یک پسر هشت ساله هفته آینده در ایران اعدام خواهد شد. به نوشته شرق «شاکی این کودک، ۵۰۰ میلیون تومان برای عفو او خواسته است.» این خبر البته اشتباه بود. صابر، کودکی که قرار است اعدام شود، هنگام ارتکاب جرم هشت سالش بوده و اکنون به سن قانونی رسیده است.
نمایش «احساس آبی مرگ» با موضوع سرنوشت کودکان کانون اصلاح و تربیت که هر شب ساعت ۲۱ در سالن اصلی فرهنگسرای ارسباران اجرا میشود، اجرای جمعهشب خود را در روز جمعه ۱۴ تیر به نجات صابر اختصاص داده است.
این گروه نمایش تصمیم گرفته با اجرای خود در روز جمعه این مبلغ را جمعآوری کرده و صابر را از اعدام نجات دهد.
احساس آبی مرگ
نمایش «احساس آبی مرگ» در مقایسه با نمایشهایی که معمولاً در ایران روی صحنه میرود از تم و اجرای متفاوتی برخوردار است. این نمایش را سجاد افشاریان نوشته و امین میری کارگردانیاش را به عهده داشته است.
«احساس آبی مرگ» زندگی چند کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال را نشان میدهد که مرتکب قتل شدهاند و به همین دلیل هم حکم قصاص آنها صادر شده است. این نمایش به شیوه تئاتر مستند اجرا میشود و به خاطر همین سویه مستندش ابتدا قرار بود، شخصیتهای واقعی و بزهکار روی صحنه نقش خودشان را اجرا کنند. اما به گفته امین میری، بهخاطر آسیبهای روانی که ممکن بود در اثر روی صحنه آمدن و رویارویی با مردم به این نوجوانان وارد شود، به جای آنها از بازیگران حرفهای برای اجرای نقشها استفاده شد.
یک نمایش تأثیرگذار
لیلی فرهادپور، سردبیر نشریه «فرهنگ و آهنگ» که در سال ۱۳۸۸ مدتی هم بازداشت شد، درباره نمایش «احساس آبی مرگ» میگوید: «این نمایش بسیار تأثیرگذار است و بر اساس موارد واقعی نوجوانان مجرم محکوم به مرگ نوشته و اجرا میشود. در کشوری که مردم را دعوت به تماشای اعدام میکنند این جوانان هنرمند ما را دعوت به تماشای این نمایش میکنند.»
و رخشان بنیاعتماد، کارگردان برجسته کشورمان هم درباره این نمایش میگوید: «استقبال از این نمایش روزبهروز بیشتر میشود، اما مهمتر این است که گروه جوانان سازنده این تئاتر کاری میکنند کارستان. ماهها زحمت تمرین و اجرای کار به یک طرف، درآمد اندک آن را ذره ذره به نفع جمعآوری دیه جوانان پای چوبه دار صرف میکنند.»
خانم بنیاعتماد در متنی که برای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) فرستاده درباره آنچه که این نمایش میخواهد بیانگر آن باشد مینویسد: « [روزهای آبی مرگ]نمایش واقعیت تلخ خشونت جاری در جامعهای است که قربانی میگیرد و قربانی میدهد؛ قربانیانی که طعم زندگی نچشیده، مرگ را تجربه میکنند و در نهایت از خشونت، خشونت زاییده شود و از خشونت، خشونت…»
یکی از تماشاگران این نمایش میگوید: «جایی خوانده بودم که یک تئاتر خوب باید بتواند بیشترین تأثیر را روی بییننده بگذارد. من کم مانده بود بروم روی صحنه و آن بچهها را بغل کنم و با صدای بلند گریه کنم.»
و تماشاگر دیگری به بازیگران و به تأثیرگذاری صحنه پایانی نمایش اشاره میکند و میگوید: «بازیگران واقعاً طبیعی بازی کردند. صحنه آخر بهحدی تأثیرگذار بود که من شخصاً مات و مبهوت ماندم. تکگویی دختری با لباس سفید که نماد معصومیت بچهها بود و نقاشیهای روی لباساش که آرزوی دستنیافتنی آنها را نشان میداد…»
مجازات کودکان در ایران
در آخرین روزهای کاری مجلس پیش از انتخابات سال ۱۳۹۰ نسخه نهایی قانون مجازات اسلامی با بیش از ۷۲۰ ماده در کمیسیونهای داخلی تصویب شد. این قانون آزمایشی در حین اجرا تنها با افزودن یک ماده واحده میتواند به قانون دائمی تبدیل شود.
مجازات سنگسار ظاهراً حذف شده شده بود و در قانون جدید قصاص افراد زیر ۱۸ سال هم ممنوع شده است. ماده دیگر اصلاحشده در قانون مجازات اسلامی مقرر کرده که در جرایم تعزیری سبک، اگر دادگاه تشخیص دهد که فرد میتواند اصلاح شود و در صورت نداشتن سابقه کیفری و گذشت شاکی، حکم به معافیت از مجازات دهد. مطابق قانون قدیم مجازات اسلامی، سن مسئولیت کیفری در ایران برای دختران ۹ سال تمام قمری و برای پسران ۱۵ سال تمام قمری ذکر شده است اما بر اساس قانون جدید مجازات اسلامی، سن مجازات برای تمامی افراد صرفنظر از جنسیت آنها، ۱۵ سال تمام شمسی تعیین شده است. به یک معنا، صرفنظر از تغییر سال قمری به خورشیدی، در هر حال قانون مجازات اسلامی همچنان برای کودکان و نوجوانان مسئولیت کیفری قائل شده است. با اینحال طبق اصل ۹۰ قانون جدید مجازات اسلامی احکام حدود و قصاص برای اطفال زیر ۱۸ سال که در کمال عقل و رشدشان شبهه وجود داشته باشد اجرا نخواهد شد.
اهمیت نمایش مستند «احساس آبی مرگ» در این است که پیامدهای قانون مجازات اسلامی در زندگی عاطفی و روحی کودکان و نوجوانان بزهکار را، به شیوهای مستند برمینمایاند. صابر هنگام ارتکاب به جرم، یک کودک هشت ساله بوده، اکنون اما به سن قانونی رسیده و طبق قانون مجازات اسلامی میبایست قصاص شود. اجرای روز جمعه نمایش «احساس آبی مرگ» به دنبال تأمین هزینهای است که اولیای دم از صابر خواستهاند و تا حل مشکل فقط ۱۵۰ میلیون تومان باقی مانده است. تاکنون نیکوکاران و کانون وکلا ۳۵۰ میلیون تومان از پول دیه را تهیه کردهاند.
تئاتر مستند
«احساس آبی مرگ» از اندک نمونههای موفق تئاتر مستند در ایران است. تئاتر مستند معمولاً با تکیه بر گزارشهای قضایی، برخی مصاحبهها و با استفاده از اسناد به موضوعات سیاسی روز یا رویدادهای اجتماعی میپردازد، اما با اینحال از واقعیت فاصله میگیرد با این قصد که با بهکارگیری تخیل به هنر نزدیک شود.
هنر کارگردان در تئاتر مستند در حذف جزئیاتی از یک واقعه است. او اینکار را انجام میدهد تا اصل ماجرا از ابهام بیرون بیاید و تماشاگر به حقیقت نزدیک شود. این «گونه» از تئاتر در سالهای دهه ۱۹۶۰ پدید آمد و بهزودی با اقبال رسانهها و تماشاگران هم مواجه شد. پتر وایس، نمایشنامهنویس برجسته اتریشی از مهمترین نمایندگان تئاتر مستند است.
میری درباره چگونگی برجسته جلوه دادن سویههای مستند نمایشاش میگوید: «سعی کردم روایت محتوایی و مضمونی اثر وامدار اصل حقیقی اتفاقات روایتشده باشد تا وجه مستند نمایش به شکل کامل حفظ شود.»
او در ادمه میگوید: «برای هر چه نزدیک شدن به تئاتر مستند از شیوه “روایت” و مونولوگگویی استفاده کردم.»
در «روزهای آبی مرگ» برشهایی از زندگی قربانیان روایت میشود. این روایتها آنگاه با گویهها و تکگوییهای درونی هشت نوجوانی که در هفت پرونده به قتل متهم شدهاند درمیآمیزد.
امین میری بر آن است که یکی از مهمترین ویژگیهای تئاتر پاکسازی درون است. او میگوید: «در این نمایش نیز سعی شده است، در کنار بیان دیدگاههای نقد اجتماعی شرایط و مراحل زندگی متهمان به قتل به گونهای روایت شود که مخاطبان بیشترین همذات پبنداری را با اثر داشته باشند.»
نمایش «احساس آبی مرگ» با حضور بازیگرانی چون ابراهیم عزیزی، نسرین نکیسا، مینا کریمی جبلی، ساناز پوردشتی، سجاد تابش، امید مسلمی، سمی مسلمی، آرش فضل علی، بهنام فرم نیک، رویا حسینی، مریم نقیبی، زهرا صادقی، گلبو فیوضی و نیلوفر سلیمان تاش همه روزه به جز شنبهها، تا ۱۷ تیرماه ساعت ۲۱ در فرهنگسرای ارسباران به صحنه میرود.
تماشاگری درباره این نمایش نوشته است: «امروز عصر همراه همسرم نمایش “احساس آبی مرگ” را دیدیم. در طول نمایش همسرم بیصدا گریه میکرد. تئاتر نگاه منصفانهای به دو طرف ماجرا داشت ولی در عمق آن به چرایی [قصاص] میپرداخت. بازیگران جوان بودند، اما بسیار قوی و با احساس بازی میکردند.»