عاقبت پس از ۲۲ ماه بازداشت، احکام محکومیت وکلای دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور صادر شد، احکام سنگینی که اندک امید و انتظار قضاوت عادلانه و قانون مدارانه را خاموش ساخته و بیش از پیش پرده از هم کاسه بودن قاضی و داروغه برداشت، و بیماری عدم استقلال نظام قضایی و ادعای عدالت که صرفاً شعار و نقابی مردم فریب به منظور استتار ستمهای حاکمیت است را آشکار کرد.
وکلای دراویش بیتردید هزینه تمسک و توسل به قانون و تلاش برای برقراری حاکمیت حق را میپردازند، مدیران سایت خبری مجذوبان نور تمام همّشان این بود که متهم به جرم بزرگ سکوت در برابر ظلم و قانون شکنی نشوند و تلاش کردند تا با خروج از چنبره بایکوت خبری از طریق قرار دادن اخبار ظلمهای رفته به دراویش در مقابل نگاههای افکار عمومی، شاید که حیای قانون گریزان و غیرت حاکمان و مسئولین را برانگیزانند، افسوس که جای آن، این تنها راه دراویش در دفاع از خود که همان تمسک به قانون و پیگیری حقوقی بود نیز مورد حجمه قرار گرفت.
این احکام درحالی متوجه وکلای دراویش شده که اساساً مصونیت وکیل در مقام دفاع، امتیاز، صدقه یا بخششی نیست که از سوی قانون یا دستگاه قضایی ایران به وکلا اعطا شده باشد، بلکه ضرورت و لازمهٔ شغل وکالت برای تحقق عدالت است. محدود نمودن وکلا و فعالان حقوق دراویش و ترسیم خطوط قرمز برای آنها و تنها ماندن و بیپناهی در برابر مراکز امنیتی، احکام سنگین و ابطال پروانه وکالت، در واقع ایجاد تنگنا و محاصره دراویش برای عدم بهرمندی از حقوق قانونیشان است و مصداق بارز بایکوت قضایی آنهاست که به بایکوت خبری آنها افزوده شده است.
وکلای دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور گرچه اتهامات انتسابی به خود را ناروا و بیاساس میپندارند اما قصد اعتراض به احکام محکومیت خود را ندارند چرا بارها مسیر تذکر و درخواست برای تشکیل دادگاهی عادلانه و قانونی رو پیموده و پاسخی دریافت نکردهاند، این احکام در حالی صادر شده است که هیچ کدام از این افراد در هیچ جلسه دادگاه شرکت نکرده و یک خط لایحه دفاعی نیز ارائه ندادهاند، چرا که وکلایشان از حضور در دادگاه بازداشته شده و حق مطالعه پرونده اتهامی و ملاقات با آنها را نداشتهاند، آنها معتقدند که اعتراض به این احکام بیهوده بوده چرا که «در خانه اگر کس است یک حرف بس است».
اگر چه وکلا و مدیران زندانی سایت مجذوبان نور در دادگاه پر بیداد انحصار گریان، محکومیتهای و محدودیتهای سنگین چندین ساله نصیبشان شد، اما بیشک در برابر سوگند وکالتشان آسوده خاطرند و بالاتر از آن در دادگاه وجدان خود ثابت کردند که عضوی زنده و فعال از پیکر جامعه انسانی خویشند.
مجذوبان نور