Search
Close this search box.

هنگام نيايش چه مي‌كنيم؟

 دكتر قاسم كاكايياخيرا حجت‌الاسلام والمسلمين دكتر قاسم كاكايي، استاد فلسفه و عرفان دانشگاه شيراز كتاب جديدي با عنوان «هنگام نيايش چه مي‌كنيم؟» را ترجمه كردند. اين اثر نوشته «ونسان برومر» استاد فلسفه دين دانشگاه اتريخت هلند است كه با تعليقات و مقدمه مفصل در واقع بومي شده است. در گفت‌وگويي با وي مباحث اين كتاب بررسي شد كه اكنون از نظر شما مي‌گذرد.

اگر خدا متغير نيست و به تعبير فلاسفه لايتغير است، يعني هيچ چيز در او اثر نمي‌كند، چگونه دعا بر چنين خدايي تاثير گذارد؟

يكي از سوالاتي كه در كتاب وجود دارد همين است. به تعبير عوام‌الناس چگونه مي‌توانيم دل خدا را به رحم آوريم كه بر ما ترحم كند و ببخشايد. با اشكي كه مي‌ريزيم خدا را تغيير دهيم و مشيت خدا را عوض كنيم. نيايش با خداي فلسفي منزه كه نمي‌توان با او ارتباط برقرار كرد و بر آن تاثير گذاشت جور در نمي‌آيد، لذا آقاي برومر، به اين پارادوكس كه ما از يك طرف خداوند را لايتغير مي‌دانيم و از طرف ديگر دعا مي‌كنيم كه دل خدا را به رحم آوريم و در تصميم و اراده خدا تغيير ايجاد كنيم پاسخ مي‌دهد.

سوال ديگر آنكه وقتي ما چيزي را از خدا مي‌خواهيم دو حالت دارد: يا اين چيزي را كه مي‌خواهيم به نفع ما است و خير ما در آن است يا خير ما در آن نيست. اگر خير ما در آن است، خدايي كه خيرخواه مطلق است و به همه بندگانش خير مي‌رساند بايد آن را عطا كند ولو آنكه از او سوال نكرده باشيم. به تعبيري كه در دعاي ماه رجب «يا من يعطي من سئلهُ يا من يعطي من لم يسْئلهُ و من لم يعرفهُ تحنُّناً مِنهُ ورحمهً: ‌اي كه عطا كني به هركه از تو خواهد.‌اي كه عطا كني به كسي كه از تو نخواهد. نه تو را بشناسد از روي نعمت بخشي و مهرورزي» يعني خدايي كه خيرخواه است اگر خير ما در اين مساله است ما چه بخواهيم و چه نخواهيم خيرخواه است پس بايد بدهد. پس اين خواست ما چه تاثيري دارد؟ وقتي خير ما در آن هست، ولو كه نخواهم به عنوان خيرخواه مطلق بايد آن را به ما بدهد. اگر خير ما در آن نيست آنكه خيرخواه مطلق است نبايد آن را به ما بدهد.آقاي برومربه‌اين شبهه پاسخ مي‌دهد.

يكي از شبهاتي كه معمولا در رابطه با دعا مطرح مي‌شود اين است كه اگر ما با دعا آينده را تغيير مي‌دهيم اين امر باعث نمي‌شود علم خدا به جهل تبديل شود؟!

سرنوشت همان علم خداست. خدا از قبل و ازل، به هر مطلبي علم دارد. آيا ما با دعا، آينده را تغيير مي‌دهيم يا نه؟ اگر ما با دعا آينده را تغيير مي‌دهيم و جهت چيزي كه قرار است اتفاق بيفتد را عوض مي‌كنيم و چيز ديگري را به جاي آن مي‌نشانيم اين امر باعث نمي‌شود علم خدا به تعبيري كه منسوب به خيام است جهل شود. يعني خدا مي‌دانست از ازل فلان اتفاق مي‌افتد، ولي من دعا كردم و عوض شد. آيا دعاي ما باعث عوض شدن علم خداوند مي‌شود؟ باعث اين مي‌شود كه سرنوشت و آينده عوض شود؟

در اين بحث رابطه علم خدا و افعال ما مطرح مي‌شود كه افعال ما با سرنوشت محتوم ما چه ربطي دارد؟ آيا فعل ما چيزي را عوض مي‌كند يا نه؟ جايگاه دعا در اينجا چه مي‌شود؟ آقاي برومر به اين سوال‌ها هم پاسخ مي‌دهد. بحث ديگري كه هست اين است كه استجابت دعا چگونه است؟، يعني چه اتفاقي بيفتد ‌بگوييم دعاي ما مستجاب شده است؟ بيشتر مردم ممكن است استجابت دعا را در امور مانند معجزه يا معجزه‌وار بدانند يعني امري غيرمترقبه اتفاق بيفتد تا اجابت دعا محسوب شود. اما آقاي برومر اين بحث را مطرح مي‌كند كه آيا لزوما اجابت دعا به شكل امور معجزه‌وار است يا امور عادي و روزمره هم مي‌تواند استجابت دعاي ما محسوب شود.

سه فصل پاياني كتاب درباره رابطه ايمان و دعاست، چه ارتباطي ميان ايمان و دعا وجود دارد. نظر نويسنده در اين ارتباط چيست؟

مولف در سه فصل پاياني كتاب، بحث ارتباط ايمان با مساله دعا را بيان مي‌كند، يعني او معتقد است ارزيابي مومن از مسائل عالم با «چشم ايمان» است. اصطلاح چشم ايمان خيلي مهم است يعني يك مومن با چشم ايمان عالم را مي‌بيند و با او داد و ستد دارد و دعا به تعبير ويتگنشتاين، بازي زباني است. آقاي برومر مي‌گويد: دعا بازي زباني ايمان است، لذا ما بايد از باب چشم مومن ببينيم و بحث دعا را تحليل و ارزيابي كنيم. به تعبير ما، اگر دل به واقعيتي به نام خدا ندهيم ذكر بسياري از مسائل، هم بي‌رنگ و بو مي‌شود.

اين شعر نيمايوشيج كه مي‌گويد: «اي آدم‌ها! كه بر ساحل نشسته، شاد و خندانيد، يك نفر در آب دارد مي‌سپارد جان»؛ كسي شاد و خندان كنار ساحل نشسته اگر علقه‌يي با واقعيتي كه رخ مي‌دهد نداشته باشد به شما چه جواب مي‌دهد؟ مثلا مي‌گويد امروز يكي در دريا در حال جان سپردن است، چند روز پيش هم همين اتفاق افتاد. هفته قبل هم يك نفر جان سپرد. آمار نشان مي‌دهد مرگ و مير در دريا، تابستان امسال بيست درصد بيشتر از مرگ‌و‌مير در سال قبل در همين ايام بود. اين نتيجه نشان مي‌دهد كه اين شخص هيچ علقه‌يي ندارد و يك تماشاچي صرف است. بازيگر صحنه نيست اما اگر وقتي گفتيد: «اي آدم كه بر ساحل نشسته شاد و خنداني كودكت در آب دارد مي‌سپارد جان»، خواهيد ديد كه برخورد اين شخص با شخص اول چقدر متفاوت است. وقتي اين فرد بازيگر صحنه مي‌شود وبه صحنه دل مي‌دهد، اطلاعاتي كه به او مي‌دهيد حركت‌آفرين مي‌شود لذا بايد با چشم ايمان بحث دعا را مطرح كرد. همان‌طور كه گفتم خود ما هم بر مساله تحقيقات علمي يا آماري كه درباره اثر دعا مي‌شود نقد داريم. اين حرف‌ها نشان مي‌دهد كه كساني كه روي مبحث دعا كار مي‌كنند اصلا با چشم ايمان نگاه نمي‌كنند، بلكه با چشم مسائل علمي روزمره به بحث دعا نگاه مي‌كنند لذا سه فصل پاياني كتاب بحث رابطه ايمان و دعاست كه بحث زيبا و مستوفايي دارد كه خواندني است.

روزنامه اعتماد