وکلای زندانی و مدافعان حقوق دراویش گنابادی در نامهای به روسای کانونهای وکلای دادگستری با اشاره به احکام محکومیت ۵۶ سال و شش ماه حبس صادره از شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب ضمن اعتقاد به عدم اجرای عدالت، اعلام کردند که قصد اعتراض به این احکام را ندارند، چرا که معتقدند تجدید نظر چیزی جز تایید همین احکام نخواهد بود.
چندی پیش شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی هفت نفر از وکلای زندانی دراویش و فعالان حقوق دراویش را به اتهامات تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و تشکیل و عضویت در گروه ضد امنیتی جمعا به ۵۶ سال و شش ماه حبس تعزیزی و به همراه ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و فعالیت در احزاب و رسانهها محکوم کرد.
متن این نامه که در اختیار سایت مجذوبان نور «پایگاه خبری دراویش گنابادی» قرار گرفته است به این شرح است:
بسمه تعالی
روسای محترم کانونهای وکلای دادگستری ایران؛
با سلام و احترام،
همگان مستحضرید که اینجانبان وکلا و مدافعان حقوق دراویش طریقت نعمتاللهی گنابادی پس از دو سال بلاتکلیفی به تازگی تحت عناوین اتهامی تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت ملی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران مجموعا به تحمل ۵۶ سال و شش ماه حبس تعزیزی و محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدهایم.
عالیجنابان؛
ما در مکتب درویشی آموختهایم که چون اصحاب کهف به غار قانون پناهنده شویم، مانند یاران نوح از ظلم جابران بر سفینه انسانیت سکنی گزینیم، بسان ابراهیم به روی بتان تبر بکشیم، همچون موسی در سایه سار درخت یگانگی متحد شویم، عیسی وار پیمانههای آکنده از ظلم و جور فریسیان ظاهر فریب را بشکنیم، چون محمد (ص) علیه تحجر و خرافه به پاخیزیم، در غدیر گرد تک درخت علی (ع) شاخساران هم ریشه شویم و اینک نیز چون حسین و یارانش، با علم و عشق به آزادگی، حکم شریح قاضی را تاب آوریم و رخ برنتابیم.
ترسیدن ما چون همه از بیم بلا بود اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم
سالهاست که فریاد دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی از کام و زبان ما، وکلا و مدافعان حقوق این طریقت به گوش همگان رسیده است، امروز هیچ صاحب منصبی نمیتواند مدعی عدم اطلاع از وقایع پیش آمده باشد. برای استیفای حداقل حقوق پایمال شده دراویش، یگانه راه ما در عالم کثرت، راه قانون بوده است. تلاش کردیم تا قانون حکومت، همان حکومت قانون باشد اما گویی لوک مست لجام گسیخته قدرت عقال و قید قانون را تاب نیاورده و با ستم افزایی روز افزون صدور احکام سنگین علیه وکلا و مدافعان حقوق دراویش را پیروزی میشمرد. قاضی محکمه طشت دادگستری را از بام قانون بر زمین ستم کوبید، محکمه را آبرو برد و خود حمال الحطب اصحاب جور شد. او که در زنجیرهٔ باور ستمدیده به عدالت به عنوان آخرین حلقه نجات متصور بود، حلقه را گسست تا خود زنجیر را بر پا و گردن محکوم بسته و چنگال ظلم را بر دستان او محکم کند. قاضی تنها مهر محکومیتی را که پیشتر دستگاهی دیگر! به جوهر آغشته کرده بود به بخار دهان آلائید و بر حکمهای از پیش نوشته شده کوبید.
گر شود شیری به زنجیری اسیر فخر زنجیر است آن، نی عار شیر
عالیجنابان و همکاران ارجمند؛
ما آرد را بیخته و الک را آویختهایم. آنچه بر ذمه ماست، ایستادن در برابر قانونشکنی و بیعدالتی است و برای پایبندی به سوگندی که در پیشگاه خداوند یاد کردهایم از احدی جز خدای واحد تمنا و تقاضایی نداریم و هر گونه دست دراز کردن پیش غیر را خلاف آموزههای درویشی میدانیم. اما تا این روند قضایی ناعادلانه که امروز گریبان ما را گرفته است، به یک سنت تمام عیار قضایی تبدیل نشود اظهار میداریم که در این آشفته بازار بیقانونی، امیدی به تجدید نظر خواهی نسبت به احکام محکومیت صادره از دادگاه انقلاب نداریم، زیرا آن را تائید نظر میدانیم و اگر با شما عالیجنابان متصدی امور حقوقی مردم هم کلام شدهایم، خدای ناکرده نه از باب یادآوری وظایف و تعهدات آن جنابان که تنها و تنها برای ناگفته نگذاشتن گفتنی هاست.
ما معتقدیم راهِ دور تا دریای عدالت را قدمهای ما نزدیک میکند، دریا آنجاست در دور دست، ما تا دریای عدالت پیش میرویم.
آه دل درویش به سوهان ماند گر خود نبرد، برنده را تیز کند
وکلا و فعالان حقوق دراویش- زندان اوین – تیرماه ۱۳۹۲
- حمید مرادی سروستانی
- مصطفی دانشجو
- فرشید یداللهی
- امید بهروزی
- افشین کرمپور
- رضا انتصاری
- امیر اسلامی