بِسْمِاللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
در مورد مجالس درویشی شب دوشنبه و شب جمعه که همیشگی و منظم است صحبت کردم. بعضی مطالب بعد یادم میآید یا اینکه خسته میشوم و ناچارم در یک جایی صحبت را قطع کنم، این مطالب تکمیلی را برای خانمها میگویم؛ بهطور کلی مجلس درویشی را محترم بدانید، احترام از صمیم قلب، نه احترام بهخاطر اینکه من یا کس دیگری آمده است، نه! اگر مجلس درویشی دو نفر هم بیایند، همان دو نفر مجلس را تشکیل دادهاند و باید احترام آن مجلس را نگه دارند.
در قدیم چون تعداد مجالس کم بود و تهران فقط مجلس داشت و مشهد و چند شهر دیگر، فرمان خاصی هم صادر میشد (مثال زدم در کاشان) ولی حالا فرمان جداگانهای که نوشته شده باشد و به دستمان برسد نیست، صرف گفتار و صرف گفته، مجلس در فلان جا تشکیل میشود و همین برای احترام مجلس کافی است و احترام فرمان اجازهای که در آن مجلس باشد. به نظرم مرحوم روحالامین و حاج سیّدعلیآقا در زمان حضرت سلطانعلیشاه و بعد آقای حاج سیّدمحمدهادی روحالامین اصفهانی پدر ایشان اجازه داشت که وجوهات را جمعآوری کند و از آن وجوهات مصارفی که به او گفته بودند خرج کند. یکی از این مصارف این بود که آن وقتها پنجاه تومان خیلی بود، یعنی این قدر بود که روحالامین با دو قران به گناباد رفت و بعد که برگشتند آقای سلطانعلیشاه دو قران نقره به او دادند که برگردد، پنجاه تومان به آقای شیخ عبدالله حائری بدهد و ایشان هم مأمور بودند که بگیرند.
میگفت اول ماه قمری که میشد آقای حاج شیخ عبدالله تنها شیخی بودند که لقب شاهی (رحمتعلیشاه) داشتند، ایشان به حجرهی پدرم میآمدند و سلام میکردند و اگر هم وضو نداشت مثلاً تیمم میکردند و جلوی حاج سیّدمحمدهادی مینشستند و پول را میگرفتند و بعد حاج شیخ هادی میآمد پایشان را میبوسید؛ حاج سیّدمحمدهادی میگفت من خجالت میکشم، فرمودند تا وقتی این فرمان اجرا بشود تو مأموری و من باید اجرا کنم، اینقدر دستورات و فرمانها ارزش داشت. گاهی ما میگوییم فقرای قدیم چنین، بله! فقرای قدیم اینطور بودند، بین خودمان و پدر و پدرمان مقایسهای بکنیم، تا آنجایی که یادمان است، مقایسه کنیم و ببینیم آنها چه بودند، البته گرفتاریهای زندگی و اشتغالات امروزی و نقنق فرزندان و اینکه پدر و مادرها را به سمت میل خودشان میکشانند ، اینها هست، اگر با اینها یک قدم رو به جلو بردارید به اندازهی ده قدم که قدیمیها برمی داشتند ارزش دارد.
در مجلس بههیچوجه صحبت غیردرویشی نکنید (صحبت نکنید) در مجلس درویشی اگر مطلب گفته میشود گوش کنید و در مورد همان فکر کنید، اگر هم صحبتی نمیشود به ذکر و فکر خودتان توجه کنید تا آن احترام مجلس حفظ شود. مجلس هم، حتی دو نفر باشند مجلس به حساب میآید. یکبار صحبت شد برای نماز، برای زنها و مردها هر کدام یک نحوهی لباس گفتهاند، مردها از دست تا آرنج آزادند و بعد باید پوشیده باشد و امثال اینها، یکی از جهات این مسأله محرم و نامحرم است، ولی فقط این مسأله نیست، بهطوری که فقط زن و مردی باشند، زن هم میخواهد نماز بخواند باید تمام پوشیده باشد، ولو فقط شوهرش باشد، پوشش هم در همان حدّی که خداوند فرموده است در آداب حج و مکه که تمام صورت باید آشکار باشد و مو نباید بیرون باشد، ولی صورت را حتماً نباید پوشاند و اگر بپوشند نماز یا آن حج باطل است.
در یک شهرستانی من گفتم مجلس دارید، گفت نخیر! ما فقرا آنجا کم هستیم؛ ما خانواده و این چند نفر هستیم، شما خودتان مجلس تشکیل بدهید و مجلس این نیست، فوت و فنی دارد، اصلاً بنشینید به قصد این که یکدیگر را ببینید و در درویشی یک قدم جلوتر بروید، ولی عیناً مانند مجلس رسمی، مردها جداگانه، زنها جداگانه، کتابتان را بخوانید ولو به هم محرم هستید! فاتحه را هم که خواندید آن وقت میشود مجلس. در مجلس احترام یکدیگر را کاملاً رعایت کنید و توجه داشته باشید مجلس، مجلس صلح است نه جنگ! تمام آثار جنگ را از خودتان دور کنید. در خیلی جاها اسلحهها را کنار میگذارید، در اینجا هم اسلحهها را کنار بگذارید، اگر با کسی بدی یا دشمنی دارید برای اینکه نفستان را سرکوب کنید و احیاناً او هم متوجه شود بروید جلوی کسی که با او اختلاف دارید و مصافحه کنید، نصیحت کردن به زبان نیست، در طرف مقابل نه تنها اثر خوب نمیکند، اثر بد هم دارد و لجاجتش زیاد میشود، رفتارتان باید اینطور باشد، طوری رفتار کنید که بتوانید به همه بگویید مثل من باش، در غیر اینصورت مجلس کم شده و گاهی خیلی جاها مجلس را منحل کردهایم، یعنی دیگر مجلس نیست. اگر دوستانه با هم حرف بزنید، مجلس درویشی تلقی نمیشود، حالا اگر جایی مجلس نیست خودتان در شب دوشنبه و شب جمعه (در درجهی اول شب جمعه) بنشینید و نماز بخوانید و بعد هم کتاب بخوانید. اگر کسی پایش درد می کند، لازم نیست جلو بنشیند، عقب برود و پایش را دراز کند نه اینکه مزاحم دیگران باشد، بههیچوجه مزاحمتی برای دیگران در مجلس نباید ایجاد شود.
انشاءالله خداوند به این طریق حضور ما را در مجلس اجر دهد و ما و دیگران را به تربیت الهی تربیت کند.