مُحرمى ديگر آمد و بازهم دست نامَحرمان دوباره فتنه اى جديد را از آستين به در آورد تا باز هم از ياد نبرده باشيم كه حضور “حق و ناحق” هميشهى تاريخ بوده است. تا از ياد نبرده باشيم كه انديشه اكثريت ممكن است حاكم باشد ،اما انديشه اقليت جاودانه تاريخ است زيرا بر پايه حريت و آزادگى است و بر قلوب و دلها حاكم است همانگونه كه حسين بن على(ع) در ماندگارترين شب تاريخ بيعت از دوش يارانش برگرفت و ياران را به انتخابى “آزاد” دعوت كرد و اين يكى از ارزشمندترين پيام هاى عاشورا است. مولايمان حسين با آنكه مى دانست كه حركتش، برحق ترين ِ تاريخ تشيع خواهد شد اما رفتن و ماندن را بر كسى تحميل نكرد، پس چگونه است بعد از قرنها و اين همه عزا و بر سر و سينه كوبيدن ها در رثاى مظلوميت ايشان، كسانى كه خود را شيعه وى مى نامند، پيام آن حضرت را دريافت نكرده و حقوق مظلومان را زير پا گذاشته تا جايى كه خود را مالك جان و عقايدِ ديگران مى دانند! كدام عملكرد اين كج انديشان حكايت از درك حركت آن حضرت دارد؟ روى سخن مان با كسانى است كه اين بار و در محرمى ديگر، پس از اين همه فشارها و هجمه هاى سنگينِ اين سالهاى اخير كه بر مظلوميتِ دراويش روا داشته، از پاى ننشسته و با وقاحتى كه در طول تاريخ از ايشان در مُحَرم ها !به كرات ديده ايم و شنیده ایم ظلمی دیگر را از سر می گیرند،
آن هم درست در هفته اى كه آقاى روحانى از حقوق اقليت ها صحبت كرده و تاكيد بر اينكه اقليتهای دينی ايران در سرنوشت خود و کشورشان نقش تعيين کنندهای ايفا میکنند و مى توانند آزادانه به برگزاری مراسم، عبادات و اعمال دينی خود بپردازند، مجددا دست به تحركاتى زده تا شايد “كوار”ى ديگر را صحنه سازى كرده و آشوبى ديگر را ايجاد كنند، اما هر بار گويا فراموش مى كنند كه ما همان شيعيانى هستيم كه در طول تاريخ صداى هل من ناصر حسين(ع) را شنيده و دست از متابعت ايشان برنداشته ايم. معلوم نيست كه اين ها برچه اساسى و منطقى و با حمايت چه كسانى حق را “سهميه بندى ” مى كنند و جایز مى دانند كه ديگران را از حقوق شهروندى كه حتى در قانون هم تعريف شده، محروم سازند و تا آنجا پيش مى روند كه حتى با روشهاى بسيار دور از شأن انسانى خواستار حذف فيزيكى كسانى مى شوند كه هموطن آنها بوده و به اندازه آنها در سرنوشت اين مملكت نقش داشته و حفظ اين آب و خاك دغدغه ايشان نيز بوده است. آيا عبادات و اعمال دراويش باعث تفرقه افكنى مى شود يا اين چنين برخوردهاى سخيف. عجب حكايتىست !حسينيهات را خراب مى كنند ،به زندان مى روى !وكلايت را زندانى مى كنند، معترض مى شوى، تهديدت مى كنند و يا باز به زندان مى روى! در خلوت خود عبادت مى كنى، كتك خورده و حتك حرمت مى شوى! گويا اينجا همه چيز وارونه ست!
ما دراويش با اين همه جفاهاى رفته و شايد هنوز در راه مانده! اما باز هم بر طبق پايبندى به اصول اخلاقى و مشى مسالمت آميز خود، بار دیگر مسئولین کشور و بخصوص، رياست جمهوری كه امروز با وعده احقاق مطالبات مردمی سكان دار قوه اجرائى كشور شده است را آگاه کرده و خواستار توجه بيشتر به اصول مصرحه و فراموش شدۀ قانون اساسی و رفع تبعيض در تمامى عرصه ها هستيم و بی شک این قبیل مطالبات، خارج از توان و ادعای جنابعالی نیست .انتظاری که جز تضمین حفظ کرامت، امنيت فردى، روانى، جانى، مالى و قضايى نیست، اینکه عقايد و عباداتمان مورد آماج قرار نگيرد، اميدواريم كه توفیق شنیدن صدای مظلوم را داشته و در برخوردهاى قانونى با كسانى كه سعى در تفرقه افكنى دارند و مسبب آزار دراويش و ديگر اقليت ها شده مصمم باشید، تا اين كج رفتاريها به نابسامانى ديگرى ختم نشود.