Search
Close this search box.

اخبار تازه در باره شرایط خطرناک زندان زنان قرچک ورامین

اخبار تازه در باره شرایط خطرناک زندان زنان قرچک ورامیناخباری مبنی بر قطع آب در زندان زنان قرچک ورامین منتشر شده . شرایط نگران کننده این زندان در دو سال گذشته مورد اعتراض فعالان حقوق بشر و زندانیان بوده است.

بنا بر گزارش هایی که روز جمعه منتشر شده، آب زندان قرچک که مخل نگهداری زندانیان زن بوده برای مدت بیست روز تقریبا قطع بوده و فقط سه ساعت در روز آب سرد داشته است. ناظران حقوق بشر نسبت به افزایش شیوع بیماری در میان زنانی که در این زندان به سر می برند و نبودن امکانات بهداشتی کافی هشدار داده اند

این زندان تا دو سال پیش محل نگهداری زندانیان عادی بوده اما از دو سال پیش گروهی از زندانیان سیاسی به این زندان منتقل شدند.

نخستین اعتراض به شرایط این زندان در نامه ای ابراز شد که در تابستان سال نود توسط نه زندانی سیاسی زن منتقل شده به این زندان نوشته شد.

به گزارش خبرنگار کلمه، در بیست روز اخیر زندان قرچک ورامین که زندان مخصوص نگه داری زنان با جرایم عمومی است، تنها روزانه سه ساعت آب سرد داشته و در تمام این مدت آب گرم این زندان قطع است.

زندان قرچک متشکل از چند سوله که زندانیان زن با جرایم عادی در آن نگهداری می شوند، وضعیت به شدت نامناسبی دارد و اکنون به دلیل قطعی آب گرم و وجود روزانه تنها سه ساعت آب سرد، زنان این زندان دچار بیماری های عفونتی و سایر امراض شده اند.

به گفته یکی از زندانیان این زندان، مسئولین و مدیران قرچک به هیچ عنوان پاسخگوی این ضعیت نبوده اند، قطع آب زندگی را برای این زنان بسیار مشکل کرده است.

تکذیب اژه ای

وضعیت نا مناسب زندان قرچک از دو سال پیش مورد اعتراض بوده است اما نخستین بار خلامحسین اژه ای سخنگوی قوه قضاییه به این اعتراضات پاسخ داد و آن را یک سره تکذیب کرد. آقای اژه ای در خرداد سال نود چنین گفته است :

غلامحسین محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری امروز خود تشریح کرد: “به خاطر وظیفه ذاتی نظارتی و همچنین مسایلی که اخیرا درباره این زندان منتشر شده، پنجشنبه گذشته برای بازدید از این زندان رفتم و متوجه شدم همه زندانیان وکادر این زندان، زن هستند. این مسئله حسن بزرگی دارد. چون همه در آنجا زن هستند.”

این مقام قضایی تاکید کرد: “همه مواردی که در سایتهای ضد انقلاب بود، بررسی کردم. این زندان، مرغداری نبوده، بلکه متعلق به بهزیستی بوده و از سالهشتاد و یک در اختیار قوه قضائیه بوده و تاکنون سه بار بازسازی در آن صورت گرفته است.”

دادستان کل کشور توضیح داد: “مواردی که سایتهای ضدانقلاب منتشر کرده اند، خلاف واقع است و نباید به آنها توجه کرد. ضد انقلاب از قول کسی که تاکنون در این زندان نبوده، مطالب کذبی را نوشته، این زندان فروشگاه دارد و لوازمی در آن به فروش می رسد که تنها به درد خانمها می خورد. به تمام سالنها و بندها رفتم و در چند ساعتی که آنجا بودم با دویست نفر از زنان زندانی صحبت کردم.”

اژه ای گفت: “مطرح شده بود اینجا هواخوری نیست و ساعتهای متمادی آب قطع است، اینها کذب است، هر سالن دارای هواخوری است و قطعی آب در آن صحت ندارد.”

دادستان کل کشور گفت: “مطرح شده بود اینجا هواخوری نیست و ساعتهای متمادی آب قطع است، اینها کذب است، هر سالن دارای هواخوری است و قطعی آب در آن صحت ندارد. در این زندان سی و نه سرویس بهداشتی وسی و نه دوش حمام وجود دارد. مع ذلک به نظر می رسد خانم ها بیشتر از مردها آب مصرف می کنند، دستور دادم در فضای باز و هواخوری، شیر آب و ظرف مناسب شستشو اضافه کنند تا برای شستشوی زنان زندانی استفاده شود.”

ادامه گزارش های اعتراضی

با وجود تکذیب قوه قضاییه گزارش های بعدی از زندان قرچک ادامه شرایط سخت را تایید می کرد. در مهر و آبان سال نود و یک کانون زنان ایرانی گزارش هایی را در باره شرایط این زندان منتشر کرد.

نرگس سلیمی، یک زندانی که در این زندان به سر برده است در گزارشی که در آبان ماه سال پیش نوشته و کانون زنان ایرانی آن را منتشر کرده است در باره وضعیت آب زندان قرچک می نویسد «آب زندان قرچک آلوده است و بسیار شور، حتی پزشکان همین زندان توصیه می کنند برای مسواک زدن هم از این آب استفاده نکنیم و به صورت نمادین یک لوله آب شیرین به هر بند داده اند که مدام قطع می شود . توی آب این لوله از پر مرغ گرفته تا کرم دیده می شود . البته دربندی که آقای قالیباف ساخته قرار گذاشته اند از طرف امور بانوان شهرداری در آینده ای نه چندان نزدیک یک لوله آب شیرین وصل شود که به آن هم زندانیان چندان امیدی ندارند».

گزارش نه زندانی سیاسی زن در باره زندان قرچک ورامین

گروهی از زندانیان سیاسی زن که از زندان های کرج و تهران به این زندان منتقی شدند در بخشی از نامه خود شرایط این زندان را چنین توصیف کرده اند:

«دیری نگذشت که سه شنبه هفته گذشته ما را نیز با دست بند و پا بند و تحت شرایط فوق امنیتی ای که حتی در دوران بازجویی نیز به خود ندیده بودیم، در بد ترین وضع ممکن راهی جاده ورامین کردند، تا پس از گذران سه ساعت و نیم راه، که منجر به بدحال شدن تنی چند از زندانیان نیز گردید، ما را به زندان قرچک ورامین واقع در بیابان های اطراف تهران، منتقل کردند. در رابطه با جایگاه جغرافیایی این زندان، همین بس که ما همچنان در عجبیم از آن که خانواده های ما چگونه خواهند توانست برای ملاقات با ما به این ینگه دنیا بیایند؟

بگذریم از این که با گذشت چیزی حدود یک هفته هنوز نه حرفی از ملاقات هست و نه دیداری با خانواده ها. به هر روی ما از آنچه تحت عنوان حقوق زندانیان نامیده می شود می گذریم و تنها از بدیهی ترین حقوق انسانی آدمیانی می گوییم که در این زندان مدت هاست نگهداری می شده اند و هم اکنون ما نیز به لطف مسئولین سعادت تجربه ی چنین شرایطی را پیدا کرده ایم.

زندان قرچک ورامین شامل هفت سوله است که هر سوله با تخت هایی به ظرفیت چند ده نفر تجهیز شده است. این در حالی ست که در هر کدام از این سوله ها بیش ازدویست زندانی نگهداری می شوند. عدم وجود کوچک ترین سیستم، برای تهویه هوا، وضعیت اسف بار بهداشتی به نحوی که بوی فاضلاب و شدت گازهای ناشی از آن برای بسیاری از زندانیان ناراحتی های تنفسی جدی به وجود آورده است. دو سرویس بهداشتی برای بیش ازدویست نفر، دو اتاقک حمام برای همین تعداد از زندانیان در نظر گرفته شده. محدودیت های به وجود آمده به خاطر سرویس های بهداشتی، عملا باعث شده است تا بسیاری از زندانیان از محیط سوله و مابین تخت ها به عنوان “سرویس بهداشتی” استفاده کنند.

به دلیل نبود حتی یک شیر آب جداگانه زندانیان برای شستشوی لباس و ظروف خود باید از همین حمام و سرویس بهداشتی استفاده کنند. روزانه به اصطلاح “سه وعده” غذایی در سلف سرویس این زندان ارائه می شود

مجددا از پرداختن به وضعیت بهداشتی سلف سرویس و کیفیت غذا اجتناب می کنیم و تنها این که در هفته گذشته به دلیل کمبود جیره غذایی، چندین بار وعده نامبرده به بسیاری از زندانیان نرسید. وعده مذکور نیز اغلب دو قرص نان خشک و یک سیب زمینی، و یا مقدار بسیار اندکی ماکارونی را شامل می شود. از آنجا که بسیاری از زندانیان کم سن و سال حتی زی رهجده سال نیز در این زندان نگهداری می شوند، به وضوح می توان مشکل سوءتغذیه جدی را در میان بسیاری ز زندانیان مشاهده کرد.

بگذریم از نحوه برخورد مسئولین سلف سرویس، نگهبانان و … که با توهین آمیز ترین شکل ممکن زندانیان را خطاب کرده و مرتب نهیب می زنند. و باز بگذریم از عدم وجود امنیت جانی در سلف سرویس،به خاطر درگیری های زیادی که بر سر غذا به وجود می آید. تا جایی که غذاخوری زندان از جانب زندانیان به طعنه “کتک خوری” نامیده می شود.

در زندان های دیگر اغلب مکانی تحت عنوان فروشگاه جهت تهیه مایحتاج ضروری زندانیان از مواد خوراکی تا بهداشتی در نظر گرفته می شود که ما چنین چیزی را نیز در این زندان ندیده ایم.

محیط هواخوری زندان نیز فضایی ست که در حالت ایده آل ظرفیت چند ده نفر را داراست که همیشه به عنوان محل هواخوری
بیش از ۴۰۰ نفر استفاده می شود. محیطی با دیوار های سیمانی بلند که هیچ شباهتی با هواخوری زندان هایی همچون اوین و رجایی شهر ندارد. بزرگ ترین لطف مسئولین این زندان به زندانیان اجازه ی دوبار استفاده از آب جوش جهت نوشیدن چای است، که در هفته گذشته و بر اثر پرتاب ظرف آب جو ش به سمت یکی از زندانیان، چند تن از ایشان دچار جراحت جدی شدند.

تنبیهات بسیار شدید و برخوردها و درگیری های میان زندانیان بسیار دور از شان و مقام و منزلت انسان است. چرا که از خود می پرسیم در کجای دنیا نتیجه ی درگیری بر سر آب جوش و تنبیه متعاقب آن شکستن ناخن های دستان یک زندانی باشد؟ در کجای دنیا عده ای مرد باتوم به دست را به بند نگهداری زنان زندانی به قصد ضرب و شتم می فرستند؟ در کجای دنیا کودکان چهارده و پانزده ساله را در چنین شرایطی نگهداری می کنند؟

دریغا که شرمساریم از آنچه در اطرافمان می گذرد و دو چندان شرمساریم از آن که نظیر چنین فجایع غیر انسانی در مملکت ما به وقوع می پیوندد. کشوری که کباده ی تاریخ و فرهنگ و هنرش، دبدبه ی اسلام گرایی و انسان دوستی اش گوش فلک را کر کرده است.

ما زندانیان سیاسی زن زندان قرچک ورامین پس از مشاهده ی شرایط فعلی تلاش های بسیار کرده ایم تا موارد مذکور را که تنها به مثابه ی قطره ای از دریای بی عدالتی ها و بی قانونی های موجود در این زندان بوده است را به عرض مقامات زندان برسانیم.

تا به امروز تنها صحبت از انتقال به بند زندانیان مالی، در راستای “کنترل تراکم جمعیت سوله ها” بوده است. اگرچه بند زندانیان مالی نیز تنها سوله ای ست با شرایط مشابه، که کاملا با محل نگهداری فعلی مرتبط بوده و هیچ برتری ای بر جایگاه فعلی ندارد اما مشکل ما تنها اجرای حقوق زندانیان نیست، که اگرچه آن را نیز حق مسلم خود می دانیم اما با توجه به آنچه ذکر شد، سخن از بدیهی ترین حقوق انسانی، زندانیانی ست که جملگی به قصد تادیب و تربیت بدین جا فرستاده شده اند.

مگر آنکه مسئولین قضایی کشور، تمام آنچه شرع و قانون و اخلاق بدان معتقد است را به گوشه ای افکنده باشند، و سیستم نظارتی خود را بر این اصل استوار کرده باشند که تمامی مجرمین، از کوچک ترین مرتکبین به جرم تا بزرگ ترینشان مستحق مرگ اند. که اگر چنین بود امر به معروف و نهی از منکر به چه منظور به عنوان یکی از اساسی ترین مبانی شریعت اسلام شناخته شده است؟ قانون اساسی، آیین دادرسی کیفری و قانون مجازات را برای چه و که تدوین کرده اند؟ در ابتدای این عریضه، وجدان های بیدار را خطاب قرار دادیم، دگرباره از مقامات جمهوری اسلامی ایران، مجامع حقوق بشری، آیات و مراجع عظام تقلید، خواهشمندیم، تا به وظیفه ی شرعی، انسانی و اخلاقی خود عمل نمایند وخواستار رسیدگی به وضعیت نگهداری زندانیان زن در زندان قرچک ورامین شوند.