مسئله اقلیتها از آغاز کارزار انتخاباتی مورد توجه حسن روحانی رئیسجمهور جدید ایران قرار گرفت.
از انتشار بیانیهای که به حقوق اقلیتها اختصاص داشت تا تعیین علی یونسی بهعنوان دستیار در این حوزه و همچنین منشور حقوق شهروندی ازجمله کارهای رئیس جمهور جدید ایران به حساب میآیند.
حسن روحانی در سه استان اقلیتنشین مانند کردستان، سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی بیشترین درصد آرا را به خود اختصاص داد و حالا بیش از صد روز از تشکیل دولت او میگذرد. کارنامه حسن روحانی در حوزه اقلیتها چگونه قابل ارزیابی است؟ منشور حقوق شهروندی که به تازگی پیش نویس آن منتشر شده است چه تاثیری بر وضعیت اقلیتها در ایران خواهد گذاشت؟
اعدام و رفع تبعیض
در صد روز نخست ریاست جمهوری حسن روحانی شمار اجرای حکم اعدام در مناطق اقلیتی افزایش یافته است. سه زندانی سیاسی کرد به نامهای رضا اسماعیلی، شیرکو معارفی و حبیبالله گلپریپور به دار آویخته شدند.
پس از درگیری مسلحانه در سروان که کشته شدن ۱۴ مامور مرزبانی را به دنبال داشت، ۱۶ زندانی بلوچ در اقدامی تلافیجویانه در زاهدان اعدام شدند. شاید به همین خاطر ناصر بلیدهای سخنگوی حزب مردم بلوچستان، صد روز نخست دولت روحانی را صد روز کشتار نامگذاری میکند و به زمانه میگوید، این صد روز، صد روز کشتار بود. در بلوچستان کشتارها افزایش یافت و ترور هم بیشتر شد.
رفع تبعیض یکی از بندهای بیانیه شماره سه حسن روحانی بود که بر «تدوین قوانین لازم برای اجرای کامل قانون اساسی بهویژه اصول ٣، ١٢، ١۵، ١٩، ٢٢ … به منظور رفع تبعیض» تاکید داشت.
یوسف عزیزی بنیطرف، نویسنده و فعال سیاسی عرب به زمانه میگوید: «ماده اول در زمینه رفع تبعیض است و ما تغییر یا برنامه ملموسی را در این زمینه مشاهده نکردیم و در همچنان بر همان پاشنه پیشین میچرخد و شرایط چه بسا بدتر هم شده است. روند رو به گسترش اعدامها، کینهها و انتقامجوییهایی قومی را بیشتر میکند. در حال حاضر هم چند گروه از زندانیان عرب زیر حکم اعدام هستند و امیدوارم آقای روحانی دخالت کند و جلوی همه اعدامها را در این زمینه بگیرد.»
استان سیستان و بلوچستان جزو مناطق توسعه نیافته کشور محسوب میشود. این استان ازجمله استانهایی است که بیشترین میزان بیکاری و بیسوادی را در سطح کشور دارد. ناصر بلیدهای میگوید: «اعلام کرده بودند که برای ایجاد مسکن، بیمارستان و مدارس سرمایهگذاری میکنند. هیچ برنامهای در این زمینه اعلام نشده است. حتی دارند دیواری بین بلوچستان ایران و پاکستان ایجاد میکنند. به این ترتیب چندین میلیارد آنجا هزینه میشود. این مرز تنها موقعیت اقتصادی برای مردم بلوچ بود. میخواهند این در را هم ببندند. میدانیم وضعیت اقتصاد کل ایران هم مناسب نیست و نمیتوان انتظار داشت به شکل دیگری این را جبران کنند. با سرمایهگذاری که در مرزها انجام میدهند، آینده سیاسی و اقتصادی بدتری برای مردم بلوچستان رقم میخورد.»
سخنگوی حزب مردم بلوچستان بر این باور است که اعدامها و عدم توجه دولت به بحرانهای اجتماعی و اقتصادی این منطقه، به نوعی ناامیدی در میان فعالان بلوچ دامن زده است.
سالی که نکوست از بهارش پیداست
یوسف عزیزی بنیطرف برای بررسی کارنامه صد روزه حسن روحانی میزان عملی شدن بیانیه شماره سه را مبنا قرار میدهد و معتقد است تا به امروز قدمی برای اجرایی شدن هیچکدام از ده بند طرح شده در آن برداشته نشده است.
او درباره بند دو و سه بیانیه شماره سه میگوید: «آقای روحانی و مرکزنشینان امتحان خوبی در مورد فراوردههای فرهنگی پس ندادند. از سرکوب موسیقی عربی خبر دارم. مطلع نیستم چقدر کتاب به زبان ترکی، کردی، عربی و بلوچی منتشر شده ولی فکر نمیکنم کارنامه قابل توجهی داشته باشند.»
پیرامون مسئله تدریس زبان مادری در مدارس نیز با وجود اینکه در ماده ۱۵ قانون اساسی به آن اشاره شده، تاکنون هیچ تلاشی از سوی دولت نشده است.
بنیطرف در مورد تلاش برای تدریس به زبان مادری در صد روز دولت روحانی ادامه میدهد: «ماده چهار که خود بیانیه روحانی روی آن تاکید دارد تدریس زبانهای ایرانی مانند کردی، عربی، ترکی و … در مدارس است. هنوز برنامه و طرحی به این منظور ارائه نشده است. در واقع آقای روحانی بعد از اینکه در خردادماه انتخاب شد تا شهریورماه فرصت داشت کاری کند و حداقل به طور آزمایشی، بر مبنای اصل ۱۵ مواردی را اجرا کند و نکرد. در این صد روز چیزی نشنیدیم که حداقل برای سال تحصیلی جدید برنامهای تدارک دیده باشد. گرچه دکتر فانی وزیر آموزش و پرورش هم این مسئله را جزو برنامههای خودش اعلام کرده است، اما او نیز پس از گرفتن رای اعتماد دیگر سخنی در این زمینه به میان نیاورد. در این صد روز چیزی ندیدم و چشمم آب نمیخورد در سال تحصیلی آینده به قول و قرارهای خودشان عمل کنند. امیدوارم قضاوتم اشتباه باشد. کلاً در همه عرصهها به نوعی وقتکشی میشود. ۳۵ سال است کاری نکردهاند و اصل ۱۵ اجرا نشده است. نیروهای مدنی و شخصیتهای فرهنگی باید تحرک نشان دهند و بر وزیر خود فشار بیاورند و برای سال تحصیلی جدید این ماده را اجرا کنند.»
یوسف عزیزی بنیطرف در مورد میزان عملی شدن مادههای پنج، شش، هفت و نه نیز میگوید: «سالی که نکوست از بهارش پیداست. وزیر ارشاد موقع معرفی به مجلس گفته که ایران سرزمین پارسه است و خواهان تقویت زبان فارسی و اتحاد کشورهای فارسی زبان بین ایران و تاجیکستان و افغانستان شده است. روحانی از این حرف در این صد روز انتقادی نکرد. چه معنایی میدهد اینکه ایران سرزمین پارسه است؟
در مورد ماده شش نیز باید بگویم: شمار زیادی از سنیهای کرد و بلوچ و حتی عناصری که بین عربها سنی شدهاند، همچنین مسیحیها و بهاییها هم اکنون در زندان هستند و وضعیت آنها نه تنها بهتر نشده بلکه بدتر هم شده است.
ماده هفت، (انجام مطالعات علمی و تدوین برنامههای بلندمدت و کوتاه مدت در بخشهای زیر بنایی، عمرانی، اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی در مناطق محروم و مرزی بهویژه استانهای درگیر در جنگ تحمیلی با اختصاص بودجههای جهشی بهمنظور جبران عقب ماندگی) است. محمره یا خرمشهر اما همچنان نیمه ویران است و هیچ صحبتی راجع به ساماندهی این منطقه نشده است. یا درباره جمعآوری مینها در خوزستان، کردستان، آذربایجان غربی و ایلام هم هنوز حرف جدیدی نشنیدیم.»
تغییر نگاه امنیتی
بند ۹ بیانیه شماره سه حسن روحانی در مورد تغییر نگاه امنیتی نسبت به اقوام و فرهنگهای ایرانی است. در این بند بر ضرورت «تغییر نگاه امنیتی نسبت به اقوام و فرهنگهای ایرانی و تبدیل ساختار و روشهای سیاسی- امنیتی به نظام مدیریت علمی و کارآمد، بهمنظور استفاده بهینه از منابع بکر و سرشار مادی و انسانی این مناطق» تاکید شده است.
یوسف عزیزی بنیطرف معتقد است در این زمینه گشایشی صورت گرفته است. او برای نمونه به اعتراض مردم به وضعیت رودخانه کارون اشاره میکند و میگوید: «در این زمینهها شاهد برخی گشایشها هستیم مثل رواداری نسبت به تجمع مردم در اعتراض در ساحل رودخانه کارون. همین که این را تحمل کردند، بد نیست. امیدوارم بتوانند وضعیت امنیتی موجود در منطقه یادشده را به وضعیت عادی تبدیل کنند. کاری شده، ولی خیلی ضعیف بوده است.»
صد روز زمان مناسب برای ارزیابی نیست
امین سرخابی، کارشناس مسائل کردستان بر این باور است که صد روز زمان مناسبی برای ارزیابی کابینهای نیست که تازه به حکومت رسیده است؛ آنهم در زمینه موضوع مشخصی مانند اقلیتها.
به گفته وی با توجه به رأی بالایی که مردم مناطق اقلیتنشین اعم از ملی و مذهبی به روحانی دادند انتظار میرفت اقداماتی عاجل و زودهنگام در دست تهیه و اجرا قرار گیرد.
او میگوید: «در حکومت روحانی طی صد روز گذشته نشانی از توجه ویژه به اقلیتها و حل آن دسته از مسائل دیده نمیشود که مردم سالهاست با آن روبهرو هستند. این صد روز دستاورد عمدهای البته نه برای رأیدهندگان مناطق اقلیتنشین در ایران، بلکه برای فعالان سیاسی و مدنی خصوصاً اصلاحطلب این مناطق در بر داشته که نگرش ذاتگرایانه به سیاست و قدیسسازی از کارگزاران حکومتی امری غیرسیاسی و نابخردانه است. اصلاح طلبان این مناطق که تجربه حکومت اصلاحطلبان و خاتمی را داشتند نباید در این انتخابات بدون قید و شرط و امضای هیچگونه توافق کتبی از روحانی حمایت میکردند. متأسفانه اصلاحطلبان مناطق اقلیتنشین در ایران به دلیل مطمح نظر قرار دادن برخی منافع کوتاهمدت از اتخاذ خط مشی مشخص و منوط به عمل سیاسی خودداری کردند و بیشترین رأی را برای کسی جمع کردند که اکنون حتی آماده نیست به یکی از گزینههای آنها جهت گماردن در صدر مدیریت میانی و نیمه کلان حکومتی تن دهد.»
استانهای اقلیتنشین و استانداران غیر بومی
تعیین استاندار برای استانهای اقلیتنشین در یازدهمین دوره انتخاباتی ریاست جمهوری، اهمیت ویژهای برای فعالان پیدا کرده بود. به نظر میرسید حسن روحانی با توجه به رای بالایی که در این مناطق کسب کرده بود، استاندار به ویژه استان کردستان را از بین گزینههای پیشنهادی فعالان اجتماعی این منطقه انتخاب کند. به گفته کارشناسان اما این اتفاق نیفتاده است. روز دهم آذرماه و با صد روز تاخیر استاندار کردستان معرفی شد.
هم اکنون علی اوسط هاشمی، استاندار سیستان و بلوچستان، عبدالمحمد زاهدی استاندار کردستان و عبدالحسین مقتدایی استاندار خوزستان هستند.
یوسف عزیزی بنیطرف میگوید: «صحبت از تعیین استاندار عرب برای استان خوزستان بود، اما شخصی به نام مرتضی مقتدایی را که گرایشهای ناسیونالیستی فارسمحور دارد استاندار این منطقه کردند. از سال ۱۳۰۴ بعد از سقوط شیخ خزعل آخرین حاکم عرب، هیچگاه حاکمان تهران یک استاندار عرب را حتی از بین آدمهای وابسته به خودشان برای خوزستان انتخاب نکردند. در مورد سیستان و بلوچستان هم همینطور. یعنی یک استاندار بلوچ انتخاب نشد.»
امین سرخابی هم میگوید: «روحانی در انتصاب استاندارهای مناطق اقلیتنشین تاکنون برخلاف وعدههای خود عمل کرده و هیچکدام از استاندارهای این مناطق را از میان گزینههای پیشنهادی فعالان این مناطق برنگزیده است.»
منشور حقوق شهروندی
بخشی از پیشنویس منشور حقوق شهروندی حسن روحانی مسائلی مربوط به حقوق اقلیتها را در بر میگیرد. در این منشور آمده است: «همه شهروندان ایرانی حق دارند که هویت فرهنگی، قومی، مذهبی و زبانی آنان شناسایی شده و بدون هرگونه تبعیض از حمایتهای قانونی برخوردار باشند.
دولت موظف است با همکاری سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، کاربرد آزادانه زبانها و گویشهای محلی و قومی، در کنار زبان فارسی را با حفظ وحدت ملی و تمامیت هویت ایرانی فراهم آورد.
– همه شهروندان ایرانی حق دارند از ابزار لازم برای مشارکت کامل در همه ابعاد زندگی فرهنگی گروهی خاص خود که شامل تاسیس نهادها، تشکلها، انجمنها، برگزاری گردهماییها، برپایی آیینهای دینی و قومی و آداب و رسوم فرهنگی است، در چارچوب قوانین و مقررات برخوردار باشند.
– دولت موظف به حفظ بناها و یادبودهای تاریخی و فرهنگی در سراسر کشور صرف نظر از تعلق آنها به گروههای مختلف قومی، فرهنگی و مذهبی است.»
منشور حقوق شهروندی چه نکته تازه و قابل توجهی برای اقلیتها دارد؟ امین سرخابی چنین پاسخ میدهد: «آنچه در این منشور آمده ادامه کلیگوییهای سابق آقای روحانی در قبال کلیه موضوعات مورد بحث در ایران است. البته در قبال مسئله اقلیتها بسیار کمتر از آنچه انتظار میرفت پرداخته شده است. تک بندهای این منشور تفاوتی با مواد قانون اساسی ندارد و در واقع تکرار همان مفاهیم و معانی با زبان و نگارشی دیگر است. همچنین این منشور سعی دارد مسئله اقلیتهای ملی را به اقتصاد و مذهب تقلیل دهد و از بازگویی و ارائه راه حل واقعیتهای موجود سر باز زده است. این منشور در ادامه شعار اعتدال و امید جهت پاسخگویی به انتظارات و خواستههای کسانی آمده است که برای تغییر در امور داخلی به روحانی رأی داده بودند، اما اگر این منشور معیاری برای پاسخگویی به آن خواستهها باشد، توهین و تحقیر رأی دهندگاناش محسوب میشود.»
آیا بندهای منشور حقوق شهروندی در مورد اقلیتها میتواند به اجرا در آید؟ ناصر بلیدهای میگوید: «اساس این است که آقای روحانی قانون اساسی را هم نمیتواند نمیتواند اجرا کند. وقتی کسی به عنوان رئیس جمهور نمیتواند قانون اساسی کشور را اجرا کند، چیزی بالاتر از آن را میتواند؟ آنچه مطرح شد صرفاً تبلیغ و امیدواری است و بحث بیهوده. اول قانون اساسی را اجرا کنند، بعد منشوری دیگر ارائه دهند. البته در منشور حقوق شهروندی نیز چیزی خارج از قانون اساسی مطرح نشده است. این منشور یک حالت عوامفریبانه دارد. آقای روحانی وقتی یک منشور ارائه میدهد به عنوان یک رئیسجمهور در اپوزیسیون قرار میگیرد. این منشور را برای چه کسی منتشر کرده است؟ برای اجرای کدام بند از قانون اساسی سرمایهگذاری کرده است و نتوانسته انجام دهد تا بگوید از آن قانون اساسی فراتر میروم و یک منشور دیگر میدهم؟»