چندی پیش جمعی از وکلای زندانی و فعالان حقوق دراویش زندانی در زندانهای اوین تهران و عادل آباد شیراز نامهای خطاب به نلسون ماندلا نوشتند، که با توجه درگذشت این قهرمان مبارزه با تبعیض نژادی، مجذوبان نور اقدام به باز نشر آن کرد:
این نامه ۵ ماه پبش وقتی وی در بستر بیماری قرار داشت، توسط وکلای زندانی در بند ۳۵۰ زندان اوین، آقایان عبدالفتاح سلطانی، فرشید یداللهی، امیر اسلامی، مصطفی دانشجو، امید بهروزی و همچنین فعالان حقوق دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور آقایان حمیدرضا مرادی، رضا انتصاری، افشین کرمپور، مصطفی عبدی، علیرضا روشن، کسری نوری و صالح الدین مرادی امضا و ارسال شد.
نسلون ماندلا، رهبر مبارزه ضد تبعیض نژادی و آپارتاید شب گذشته در اثر بیماری درگذشت، وی که در طول جریان مبارزاتی دستگیر و به حبس ابد محکوم شد، پس از تحمل ۲۷ سال زندان با فشار کنگره ملی افریقا و هوادارانش آزاد شد و پس از مدتی به عنوان اولین رئیس جمهور سیاه پوست افریقا انتخاب شد، و در طول فعالیتهای صلح دوستانه موفق به دریافت جایزه نوبل نیز نائل آمد.
متن این نامه به شرح زیر است:
آقای ماندلا برخیز! اینک وقت خفتن نیست، برخیز که بیش از همیشه به تو نیازمندیم!
چرا خفتهای معلم بزرگ انسانیت؟ جهان امروز دیگر جهان اول و دوم و سوم نیست، بلکه دنیایی دوبخشی است؛ روشن و تاریک،
درباره دنیای دنیای روشن برایت نمیگوییم، که تو آن را برای تمام انسانها آرزو داشتهای، اما دربارهٔ دنیای تاریک! تو هنوز در همان دنیای تاریک به سر میبری، زیرا با تمامی زندانیان راه آزادی عقیده و باور ونژاد و قومیت هم سلول هستی و هیچ زندانی نیست که در چارچوب ظلمانی و نمور سلولش به روشنایی دل انگیزی که از سوراخ کوچک کلید در ِ زندان میتابد خیره نشده باشد و مقاومت دلیرانهٔ تو را برای تحقق انسانیت به یاد نیاورد.
امروز در این «تاریکی مدرن» – که جهان مدرنش مینامند- علم بیش از پیش در خدمت جنگ و کشتار قرار گرفته است و قانون، این نشانه تمدن انسانی، فرمانبردارِ محضِ حاکمانِ تمامیت خواه شده است و دین هم که برای نجات بشر آمده بود، بیشتر از همیشه دستاویز فریب و سرکوب و خشونت شده است.
برخیز ماندلا! عصایت را به دست بگیر، عینک را بر چشم بگذار و جهان را بار دگر نظاره کن و شهادت بده که دود و آتشی که از گوشه گوشهٔ این زمین خون گرفته بر میخیزد و آسمان گیتی را سیاهتر از تیرهترین روزهای طوفانی میکند، دود کباب نیست که دود شهرهای در آتش جنگ سوخته و دلهای داغ دیده از جور ستمگران است.
اینک وقت خفتن و خاموش ماندن نیست ماندلا! گوش فرا دار و فریاد انسانهایی را بشنو که همچون عیسی، صلیب خشونت و تحجر خود کامگان متعصب و حکمران را به دوش میکشند. به ازای هر کلمه «آزادی» که از گلوگاه «آزادی خواهان» بلند میشود، حکم شکنجه و زندان و تبعید و اعدام بر برگههای قانون نوشته میشود. «آزادی» مترادف «زندان» شده است و فریاد «آزادی خواهی» تنها از گلوی به زنجیر شدگان و زندانیان بر میخیزد.
چشم بگشا ماندلا! امروزنژاد پرستان، نژاد پرستی را به رنگ پوست محدود نمیکنند، بلکه تازیانهٔ آنها برگرده کرامت انسان به هر رنگی که باشد، فرود میآید. امروز نگرانی مادران نه از رنگ پوست فرزندان که از سیاهی آسمان سیاستی است که خودگامگان برای «فرزند انسان» رقم میزنند!
برخیز ماندلا! صدای هم بندیانت را در گوشه دیگری از این جهان، از زندانهای آکنده از زندانیان راه عقیده و باور به کرامت انسان و حقوق بشر، بشو! بشریت در سکوتی عمیق فرو رفته است. سکوتی ناخواسته که از تماشای صحنههای رعب انگیز جنگ و زندان و اعدام به بشر حکمفرا شده است. گوش به این سکوت یکنواخت و سکرآور ببند، چشمهایت را بگشا، برخیز، جهان هنوز به تو محتاج است!
۱. عبدالفتاح سلطانی
۲. حمیدرضا مرادی
۳. فرشید یداللهی
۴. مصطفی دانشجو
۵. امیر اسلامی
۶. امید بهروزی
۷. افشین کرمپور
۸. رضا انتصاری
۹. صالح الدین مرادی
۱۰. کسری نوری
۱۱. علیرضا روشن
۱۲. مصطفی عبدی