پس از گذشت یک سال از جان باختن ستار بهشتی در بازداشتگاه فتا، خانواده او از پی گیری پروندهاش با عنوان «قتل شبه عمد»، انصراف خواهند داد. مادر ستار بهشتی، در مصاحبه با «روز» میگوید که قتل فرزندش، قتل عمد بوده و او و پدر ستار بهشتی، قتل شبه عمد را نمیپذیرند و از این جهت حاضر به پی گیری پرونده با عنوان قتل شبه عمد نیستند.
گوهر عشقی میگوید اگر پرونده را در دستگاه قضایی هم ببندند تا زمانی که دادخواهی نشود این پرونده در افکار عمومی باز است. گیتی پورفاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی به خبرگزاری ایرنا گفته است که «به رغم اینکه زندانیان بند ٣۵٠ اوین حاضر بودند در پرونده ستار بهشتی شهادت دهند، اما دادگاه کیفری کارکنان دولت اتهام قتل عمد را در این پرونده نپذیرفت و آن را شبه عمد تشخیص داد».
ابوالفضل عابدینی و حسین رونقی ملکی، دو زندانی سیاسی هستند که رسما اعلام کردهاند حاضرند در خصوص شکنجه شدن ستار بهشتی دردادگاه شهادت دهند. آنها ستاربهشتی راهنگامی که به بند ٣۵٠ زندان اوین منتقل شد، دیده بودند اما برای شهادت در دادگاه یا بازپرسی و در مرحله تحقیقات پرونده ستار بهشتی فراخوانده نشدند. آقای عابدینی پس از این قضیه به زندان کارون اهواز تبعید شد و حسین رونقی ملکی در بند ٣۵٠ زندان اوین زندانی است.
او اخیرا در نامهای سر گشاده خطاب به قاضی ایزدی، رئیس شعبه ۱۰۵۷ دادگاه کیفری نوشته: «اخیرا در زندان از طریق جراید مطلع شدهام که در جر یان رسیدگى به پرونده قتل مرحوم ستار بهشتى اتهام «قتل عمد» را از عداد اتهامات منتسب به متهمان خارج کرده و عنوان اتهامى را به «قتل شبه عمد» تغییر دادهاید. بر این اساس به منظور تشحیذ خاطر آن مرجع محترم قضایى لازم دیدم از آنجا که در زندان محبوسم و امکان حضور در محکمه را ندارم، برخى از آنچه در این پرونده را یا به چشم دیده و یا از زبان آن مرحوم در بند ٣۵٠ زندان اوین -اندکى پیش از وقوع قتل- شنیدهام را براى اولین بار بیان دارم، به آن امید که در این مرحله از دادرسى به کشف حقیقت کمک کرده باشم و از این رو همین جا آمادگى خود را جهت حضور در محضر دادگاه و اداى گواهى و توضیح اعلام مى کنم».
خانم پورفاضل هم توضیح داده: «پس از اینکه دادگاه عمومی قتل ستار بهشتی را شبه عمد تشخیص داد به دادسرا مراجعه کردم و در آنجا گفتند که پرونده قتل عمدی بسته شده و برای پیگیری پرونده با اتهام قتل شبه عمد نیاز به شکایت مجدد اولیای دم است. من این موضوع را با اولیای دم ستار بهشتی درمیان گذاشتم و آنها گفتند ما قصد دریافت دیه نداریم که بخواهیم برای آن شکایت کنیم». گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی ضمن تایید این موضوع به «روز» میگوید: «از ادامه و پی گیری شکایت صرفنظر کردیم به خاطر اینکه قتل را قتل عمد میدانیم. همانطور که در برگههای پزشکی قانونی و گزارش پزشکی قانونی گفتهاند که ستار خونریزی داشته و شاهدان بند ٣۵٠ اوین گفتهاند بدن ستار شکنجه شده بود. و اعترافی که خود بازجو، آقای اکبر تقیزاده در حضور بازپرس و آقای شهریاری و وکیل ما و خود ما اعتراف داد و من پرسیدم که ستار من زیر شکنجه چیکار میکرد. گفت من ستار را میزدم و ستار میخندید و من اینقدر زدم که ستار زیر دست من رفت.
زمانی که اینها را گفتند و به قول خانم پورفاضلی در پرونده ضد و نقیض وجود دارد چطور حالا میگویند قتل شبه عمد؟ خود آقای شهریاری هم میگفت که این پرونده، قتل عمد است. یک مرتبه، یک شبه خوابیدند خواب دیدند نظرشان عوض شد». مادر ستار بهشتی میافزاید: «در قتل شبه عمد فوقاش میخواهند دیه بدهند اما خون ستار، فروشی نبود. از روز اول ما گفتیم خون ستار، فروشی نیست. دلیلی نداشت برای خونی که فروشی نیست بخواهیم کاری کنیم. دیه میخواستیم بگیریم؟ از روز اول هم میگفتند بیایید دیه بگیرید و ما اگر میخواستیم بگیریم که این همه مصیبت نمیکشیدیم. خون ستار من فروشی نیست. ما نایستادیم که ستار را بگیرند ببرند بکشند و الان دیه بگیریم».
ستار بهشتی، وبلاگ نویس ۳۵ ساله به گفته خانوادهاش، سه شنبه، ۹ آبان ماه در منزل مسکونیاش در رباط کریم بازداشت و۱۶ آبان ماه خبر مرگ او در زندان منتشر شد. در آن روز خانواده بهشتی در مصاحبه با رسانهها اعلام کردند پلیس فتا از آنها خواسته برای فرزندشان قبر بخرند. مادر ستار بهشتی میگوید: «از نظر من، همان طور که همیشه گفتهام و همه دنیا میدانند، ستار زیر شکنجه رفته. اگر چیز دیگری است چرا دلیلاش را به ما نمیگویند و میگویند نمیدانیم؟ نمیدانیم که نشد حرف. جوانی که ٣۵ سال سالم زندگی میکرد بدون هیچ مشکلی، یک مرتبه توی ۴ روز، به قول گفتنی باید بگوییم سه روز، چون روز چهارم از این دنیا راحت شد، از دنیا رفت. یک مرتبه به قول خودشان فوت میکند. چرا؟ من همیشه میگویم اگر یک کفه ترازو را طلا و جواهر بگذارند و کفه دیگر را پرونده ستار، من پرونده ستار را انتخاب میکنم». سئوال میکنم: اگر در صورت انصراف شما از پی گیری شکایت، پرونده مختومه شود شما چه خواهید کرد؟ میگوید: «اگر بخواهیم ادامه بدهیم میخواهند دیه بدهند. ما برای دیه تا اینجا نیامدیم. برای خانواده ستار بهشتی، برای من و پدر ستار، گرفتن دیه ننگ است. ما خون ستار را با پول عوض نمیکنیم. اگر برای پول بود از روز اول پیشنهاد دیههای بالا میدادند. اگر برای پول بود این همه راه را با سختی و مصیبت و مسائل امنیتی که بود پیش نمیآمدیم. این همه مصیبت نمیکشیدیم. جلوی دخترم را در خیابان گرفتند، همه جوره عذاب دادند، از هر کاری که از دستشان برآمد کوتاهی نکردند. تا اینجا آمدی … بگوییم ستار ما زیر شکنجه رفت. حالا که اینطوری میخواهند تمام کنند ما همراهی نمیکنیم اگر ما با عنوان قتل شبه عمد شکایت کنیم که جز دیه چیزی نیست. ما شبه عمد را قبول نداریم. قتل ستار، قتل عمد بوده».
خانم عشقی میافزاید: «با نشان دادن قتل شبه عمد هم ثابت کردند که ستار حقیقتا شکنجه شده. اینها که میگفتند در این نظام شکنجه نیست اما ثابت کردند که شکنجه است. یعنی علاوه بر اینکه شکنجه هست ثابت کردند که ستار شکنجه شده چون گفتند ضربهها کشنده نبوده اما شکنجه شدن ستار را قبول کردند. با همین به دنیا ثابت کردند که ستار واقعا زیر شکنجه رفته. قتل شبه عمد را بیشتر برای تصادفات میگیرند. بازجو در محل کارش که ستار را برده با سرعت آمده و خورده به ستار؟ این شد قتل شبه عمد؟ اما دنیا میداند. خون ستار دنیا را آگاه کرد که ستار حقیقتا زیر شکنجه رفته. جوانی که ۳۵ سال سن داشته، ورزشکار بود با آن هیکل، خدا را شکر که ما شهیدمان را در راه آزادی دادیم. همه به هر طریقی میمیرند و جوانها هم نادر نیست مرگشان. خدا را شکر ستار برای آزادی رفت و ما افتخار میکنیم».
مادر ستار بهشتی میگوید که پرونده ستار هیچ وقت بسته نمیشود: «بچه مرا اینقدر زدند که خونریزی مغزی کرد. کلیههایش خونریزی کرد و زیر دست بازجو شهید شد. حالا بعد از یکسال عذاب دادن ما میگویند قتل شبه عمد بوده. من میگویم بدانند که من مادر همین بچه هستم، اگر ستار چهار روزه رفت مرا نیم ساعته به رگبار ببندید چون من از قتل عمد کوتاه نخواهم آمد. به هیچ عنوان با هیچ فشاری نمیتوانند مرا مجبور کنند که بپذیرم قتل شبه عمد بوده. پرونده باز است، در دستگاه قضایی هم ببندند با مردم چه میکنند؟ پرونده تا زمانی که دادخواهی نشود برای مردم باز است. پرونده ستار من بسته نم ی شود تا دادخواهی صورت بگیرد».
او میگوید که خواستهاش برگزاری دادگاهی عادلانه و علنی است؛ دادگاهی که عامل قتل ستار بهشتی در حضور خود او اعتراف کرده ستاربهشتی زیر دست او جان باخته، او باید محاکمه شود اما نه با اتهام قتل شبه عمد، چون قتل فرزندش قتل عمد است. پیشتر ۴۱ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در نامهای شهادت داده بودند که «ستار در حضور افرادی در بند ۳۵۰ اظهار داشته که در مقر پلیس امنیت از سقف آویزان شده و درهمان حال مورد ضرب و شتم قرار گرفته است سپس پلیس دست و پاهای وی را به صندلی بسته و مجددا وی را مورد ضرب و شتم قرار داده است. درمواقعی دستهای وی را با دستبند بصورت قپانی بسته و کتک میزدند و در مواقعی دیگر وی را بر روی زمین انداخته و با پوتین ضربههای شدیدی به سر و گردن وی وارد میکردند در ضمن این شکنجهها، زشتترین فحشهای رکیک ناموسی نیز نثار وی میشده است و مکررأ تهدید میکردند که وی را میکشند. زمانی که ستار به بند ۳۵۰ آورده شد آثار شکنجه در تمام قسمتهای مختلف بدنش مشهود بود و وی در شرایط کاملا دردناک و مجروحی قرار داشت. صورت وی زخمی، سر او متورم، مچ دستهای او کبود شده بود و آثار آویزان شدنش از سقف روی مچهای او به چشم میخورد. در بخشهایی از بدن وی از جمله دور گردن، شکم و کمر وی آثار ضربه و کبودی دیده میشد».
محسنی اژهای دادستان کل کشور و سنخگوی قوه قضائیه هم در کنفرانسی مطبوعاتی وجود آثار کبودی بر بدن ستار بهشتی را تایید کرده بود. پزشکی قانونی اما در نهایت اعلام کرد که مرگ این وبلاگ نویس جوان بر اثر «استرس» بوده است.
فرشته قاضی