ماریچه اسخاکه، عضو هیأت هشت نفره پارلمان اروپا که به تهران سفر کرد، در مصاحبه با دویچهوله از موافقت مقامهای ایرانی با گفتوگوی حقوق بشری میگوید. ارتباط پارلمانی، تحریمها و جنگ سوریه از دیگر موضوعهای مطرح بودهاند.
هیأت پارلمانی اتحادیه اروپا، چهارشنبه ( ۱۸ دسامبر / ۲۷ آذر) پس از سفری شش روزه، به دیدار خود از ایران پایان داد. هیأت اروپایی برای نخستین بار پس از شش سال، به ریاست تاریا کرونبرگ و با دعوت گروه روابط پارلمانی جمهوریاسلامی و اتحادیه اروپا به تهران سفر کرده بود.
دویچهوله در مصاحبهای نظر ماریچه اسخاکه، نماینده «ائتلاف لیبرال ـ دموکراتهای پارلمان اروپا» و عضو هلندی این هیأت را در باره محتوای نشستها در تهران با اعضای مجلس و سایر مسئولان ایرانی جویا شد.
دویچهوله: خانم اسخاکه، چرا هیأت پارلمانی اتحادیه اروپا پس از حدود شش سال به ایران سفر کرد و نه پیش از این؟
ماریچه اسخاکه: از سال ۲۰۰۸ تا کنون، پارلمان اروپا در موارد مختلف برای بازدید از ایران تلاش کرده است. اما هر بار سفر مربوطه، پیش از آغاز لغو شد و گاهی این اتفاق در آخرین لحظهها افتاد. برنامه انجام سفر کنونی حائز اهمیت است، چون در زمانی صورت میگیرد که به نظر میرسد رئيسجمهوری جدید ایران سیاست گشایش بیشتر فضا را پیش گرفته است.
اهداف اصلی دیدارهای هیأت اروپایی در ایران چه بودند؟ آیا اتحادیه اروپا سیاست گفتوگویی بلندمدت با ایران را پیش گرفته است؟
ما می خواستیم به موضوعهایی فراتر از برنامه هستهای، از جمله حقوقبشر، تبادل دانشجو (میان ایران و کشورهای اروپایی)، جنگ سوریه و طرحهای آینده برای تماس بین پارلمان اروپا و مجلس ایران بپردازیم. من معتقدم که فرصتی شکننده به دست آمده، اما باید آن را در اختیار گرفت و استفاده کرد. گامی مهم برای اطمینان از پیشبرد کار، گشایش دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در تهران با هدف ارتباط مستقیم با حکومت، جامعه مدنی ایران، دانشجویان خواهان سفر به اروپا و سایر گروههاست.
هیأت پارلمان اروپا توانست با ميرحسين موسوى و مهدی کروبی، سران مخالفان دولت، دیدار کند؟ آیا چشماندازی برای پایان حصر خانگی آنها در آیندهای نزدیک میبینید؟
پایان دادن به حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی به اقدام حکومت بستگی دارد و من متوجه شدم که این موضوع بحثهای داخلی حکومت ایران است. رفع حصر یکی از راههای عینی برای نشان دادن عزم حکومت برای تغییر است. البته بهبود آشکار وضعیت کنونی به تدابیری بستگی دارد که دولت برای تغییر اساسی وضعیت کل مردم ایران پیش میگیرد.
آیا شما در طول گفتوگوها با سیاستمداران ایرانی ارادهای واقعی برای اصلاحات سیاسی و آزادیهای بیشتر در ایران دیدید؟
در صحنه سیاسی ایران جناحهای مختلفی وجود دارند و آنها یقیناً مواضع موافق همدیگر ندارند. با این حال ما در اغلب نشستها در باره موضوع حقوق بشر، تحریمها، مسألهتروریسم، سوریه، امنیت منطقه و همچنین وضعیت اقتصاد در ایران بحث کردیم.
واکنش مقامهای ایرانی به طرح مسائل مربوط به حقوق بشر چگونه بود؟
ما بر سر آغاز یک گفتوگوی حقوق بشری مجدد به توافق رسیدیم. ایران از کمیسرعالی حقوقبشر سازمان ملل متحد (برای سفر) دعوت کرده است. این موضوع میتواند برای ناوی پیلای حائز اهمیت باشد تا از ایران بازدید و ارزیابی وضعیت (حقوق بشر) را با توجه به استانداردهای سازمان ملل متحد آغاز کند.
مسائل اقتصادی و روابط تجاری اتحادیه اروپا با ایران طی نشستهای شما با مسئولان ایرانی چه جایگاهی داشتند؟
به عنوان عضوی از کمیته تجارت بینالملل پارلمان اروپا، این موضوع برایم بسیار جالب است. ما (بیشتر) در مورد نیاز به بهبود وضع اقتصاد و همچنین تأثیر تحریمها گفتوگو کردیم.
از نظر شما رابطهای بین کاهش تحریمهای بینالمللی و بهبود یافتن وضعیت حقوق بشر در ایران وجود دارد؟
من معتقدم کسانی که در ایران در رأس قدرت هستند، بهترین موقعیت را برای بهبود وضعیت حقوقبشر و رفاه مردم دارند. تحریمهای اتحادیه اروپا در چارچوب ادامه برنامه هستهای ایران برقرار شدهاند و تحریمهای خاصی نیز مسئولان نقض حقوقبشر را هدف گرفتهاند. تعدیل بعضی تحریمها موقتاً و بهصورت برگشتپذیر صورت میگیرد و نتیجه توافق موقت در پیوند با برنامههستهای است. تعدیل تحریمهای مرتبط با پرونده هستهای با وضع حقوقبشر پیوندی ندارد.
اگر مناقشه هستهای «گروه ۵+۱» و ایران به پایان برسد، خط مشی اتحادیه اروپا در زمینه حقوقبشر در قبال جمهوریاسلامی تغییر خواهد کرد؟
اتحادیه اروپا و پارلمان اروپا همواره حقوقبشر را در رأس اولویتهای خود در قبال ایران قرار دادهاند و به این روند ادامه خواهند داد، چه مناقشه هستهای حل و فصل شود، چه نشود. هر چند حل مسئله اتمی مهم خواهد بود تا ایران از این راه، از انزوای خودخواستهاش درآید و شاید چنین وضعی گفتوگویی اساسی را در مورد حقوقبشر آسانتر کند. امیدوارم اعتمادسازی دوباره تأثیر پیشبرندهای برای پرداختن به علایق مشترک بیشتر میان ایران و اروپا باشد. با این حساب، همانطور که رفع مناقشه هستهای مهم است، نباید بحث گستردهتری در مورد آزادیهای بنیادی در ایران را تحت الشعاع قرار دهد.