عبدالکريم سروش، نويسنده و متفکر ايرانی، در نامهای به حسن روحانی، رييس جمهور ایران خواستار تلاش وی برای آزادی سيدعلی اصغر غروی، رييس شاخه نهضت آزادی اصفهان، شده و گفته است: «آزاديخواهان کشور از جفای روزگار خستهاند و دل به حمايت دولت شما بستهاند».
آقای سروش در نامه خود که سايت «جرس» آن را منتشر کرده است، با اشاره به گذشت ۴۰ روز از بازداشت علی اصغر غروی به دليل انتشار يادداشتی در روزنامه «بهار»، نوشته است: «چندی است از درد بر خود میپيچم نه فقط به خاطر غريوی که بر غروی مظلوم برآوردهاند، بل به خاطر جفايی که در اين ديار بر عموم اهل انديشه میرود، ديروز به نام اسلام و امروز به نام تشیّع.»
وی افزوده است: «از يک سو دم از نو کردن تمدّن اسلامی و گذر از پيچ تاريخ میزنند و از سوی ديگر دريچههای تنفس را چنان بر انديشيدن تنگ بستهاند که خرد را بیجان و فضيلت را ناتوان کرده است. مگر هيچ تمدنی بر زنجير و زندان و خشک دماغی و خردستيزی بنا شده است؟ و مگر شهسواران عرصه تاريخ، قهرمانان ميدان تفکر نبودهاند؟»
آقای سروش، بازداشت اين عضو نهضت آزادی را به تحريک «فقيهی خشک دماغ و بیبهره از مکارم اخلاق» دانسته و گفته است: «قاضی القضاة شهر ما را چه افتاده است که با قرائتهای مختلف دينی عداوت میورزد و آدميان را بدين گناه، چنين آسان به زندان میافکند و از عاقبت و عقوبت آن بيمناک نيست؟»
علی اصغر غروی پس انتشار يادداشتی در شماره روز يکم آبان ۹۲ روزنامه «بهار» بازداشت شد که در آن با زير سوال بردن واقعه «غدير خم» به عنوان روز معرفی علی ابن ابيطالب به عنوان «جانشين پيامبر اسلام»، نوشته بود که کلمات امام اول شيعيان در کتاب نهج البلاغه، «آشکارا بيانگر اين حقيقت است که خلافت، امری انتصابی از جانب خداوند نيست و جانشين سياسی رسول خدا بايد توسط مردم انتخاب شود».
انتشار اين مقاله با واکنش تند رسانههای جناح تندرو جمهوری اسلامی از جمله خبرگزاری فارس و روزنامه کيهان روبرو شد و کيهان در يادداشتی مدعی شد که «اصلاحطلبان حمله به ولايت ائمه اطهار را از سر گرفتند».
خانواده اين عضو نهضت آزادی اول دیماه پس از ۴۰ روز توانستند با وی ديدار کنند و آن گونه که سايتهای نزديک به اصلاحطلبان از قول خانواده او نوشتهاند، وضعيت جسمانی آقای غروی که دچار بيماریهای متعددی است، خوب نيست و اين باعث نگرانی شده است.
قرار است روز ۱۵ دی ماه به اتهامهای آقای غروی رسيدگی شود و خانوادهاش ابراز اميدواری کردهاند که با آزادی او به قيد وثيقه تا قبل از تشکيل دادگاهش موافقت شود.
عبدالکريم سروش در نامه خود به رييس جمهوری ايران نوشته است: «من به منزله يک شهروند ايرانی که دلی در گرو حرّيت و معنويت و عزت و استقلال کشور دارد و طعم جفای جفاکاران را بسيار چشيده است، از شما میطلبم که در استخلاص اين استاد محترم و نظاير وی که صرفاً به جرم اظهار عقايد دينی وسياسی ستم میکشند و پناهی ندارند (علی الخصوص آن ثلاثه محصوره: خانم رهنورد و آقايان موسوی و کروبی) بکوشيد و بر حسنات خود بيفزاييد و بخواهيد تا به حرمت تمام آزاد شوند و خسارات مادی و معنويشان جبران شود».
وی از حسن روحانی خواسته که به «دانشگاهيان و نويسندگان و آزاديخواهان کشور که از جفای روزگار خستهاند و دل به حمايت دولت شما بستهاند» نشان دهد که «با انديشه ورزان مهر میورزيد و با دانش ستيزان میستيزيد و از شعلهور شدن آتش خصومت ميان شيعيان و سنيان (که خواسته دشمنان است) میگريزيد و حقوق همه مسلمانان و نامسلمانان ايرانی را پاس میداريد و امر عظيم ديانت را به بد سگالان تفرقه آفرين نمیسپاريد و اجازه تاسيس يک دستگاه انگيزيسيون اسلامی را نمیدهيد».
آقای سروش خطاب به رييس جمهوری ايران افزوده است: «شما خود طعم بازداشت و لذت آزادی را چشيدهايد. بيگناهان را ازين لذت محروم مداريد».