علیرضا روشن از نویسندگانی است که در مجموعه «یکی بود یکی نبود» مسوولیت بازآفرینی «اسرارنامه عطار» را بر عهده داشته. وی اعتقاد دارد ادبیات بار سنگین اندیشه و تاریخ ملت ایران را بر دوش میکشد و ادبیات کهن در حکم الفبای زبان و ادب فارسی است که باید با دقت مطالعه شود.
روشن در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با بیان این مطلب افزود: در نتیجه آشنایی که یوسف علیخانی با کار قبلی من بر روی «فیه مافیه» داشت، بازنویسی «اسرارنامه عطار» را به من پیشنهاد کرد.
وی درباره نحوه انتخاب حکایتها برای بازآفرینی ادامه داد: «اسرارنامه» عطار نیشابوری، منظومهای به زبان ساده و با کمترین ابیات مشتمل بر ۱۸ مقاله و ۱۰۱ حکایت است. برای مجموعه «یکی بود یکی نبود» ۲۹ حکایت آنرا که قابلیت بیشتری برای تبدیل شدن به داستان ساده در حد نوجوانان داشت برگزیدم.
روشن در توضیح بیشتر این امر گفت: در تبدیل حکایتها و روایتهای عطار به داستان، بر عناصر، وقایع و حتی اسامیای که عطار به کار گرفته بود تاکید داشتم و سعی کردم شخصیت و فضاسازی به گونهای باشد که مخاطب کاملا در جریان مثل، پند و اندرزی که عطار در نظر داشته قرار گیرد.
وی با اشاره به ویژگی اسرارنامه تاکید کرد: اسرارنامه در برگیرنده پارهای معانی است که عطار در هر حکایت به کار گرفته و هیچ گرهگشایی در رابطه با آنها صورت نداده. یعنی تنها به اتفاقات اشاره کرده اما درباره آنها توضیحی نداده است. عطار رازی را برملا نمیکند و من نیز در تمام بازآفرینیهای این کتاب به خطی که در حکایتهای عطار وجود دارد وفادار ماندم.
روشن با تاکید بر ادبیات کلاسیک به عنوان بخشی از تاریخ و فرهنگ و اندیشه ایرانی مطرح کرد: ما در گذشته متون فلسفی و با زبان فلسفه نداشتهایم؛ این در حالی است که اکثر متون ما ادبی بوده و ادبیات به عنوان ظرفی برای حمل مظروفهای مختلف مانند پند، انتقال فرهنگ و تاریخ به کار میرفته است.
وی ادامه داد: ازسوی دیگر بیشترین استفاده تاریخی از ادبیات کهن در حوزه واژگانی است و انسانها خودشان را با واژه منتقل میکنند، نمونه این واژگان را میتوان در فرهنگ لغت دهخدا دید.
این نویسنده اظهار داشت: بخشی از شعرهای ما در ادبیات فدای محتوی، نکتههای عارفانه و مثلها شدهاند. با استخراج قصههای نهفته در میان آنها میتوانیم توانایی شاعران را در داستانپردازی نمایان کنیم؛ به ظرائف اخلاقی و نکتههایی که آنان مد نظر داشتهاند بپردازیم و با شیوه روایی نو توجه مخاطبان را به خواندن این آثار جلب کنیم.
نویسنده این کتاب درباره نسخهای که در بازآفرینی به کار گرفته افزود: تصحیح شفیعی کدکنی از «اسرارنامه» با توجه به علامتگذاریهای متن، ذکر دلایل برای نقل قولهایش و اینکه تصحیح او مبتنی بر نسخههای پیشین بوده و منابعی که عطار از آنها متاثر شده را ذکر کرده، یکی از مناسبترین نسخههای موجود است و من همین تصحیح را در بازآفرینی به کار گرفتم.
وی در پاسخ به این سوال که چه دشواریهایی را برای بازآفرینی متحمل شده اظهار داشت: زبان فارسی دارای ویژگی پیچیدگی و دشواریهای زبانی است. از سوی دیگر متن اصلی «اسرارنامه» شعر بوده و به صورت مختصر و فشرده نکتهها و مطالبی در آن آورده شده که برگرداندن آن به فضای داستان، باز کردن نکتهها و شخصیتپردازی با حفظ دقت در از دست ندادن خط اصلی کتاب و آوردن مطالب به صورت مفهوم برای نوجوانان از جمله دشواریهای موجود در بازآفرینی چنین کتابی است.
علیرضا روشن متولد ۱۳۵۵ در تهران و فارغالتحصیل کارشناسی ادبیات نمایشی است. در حال حاضر نیز به خبرنگاری مشغول است.
این مجموعه در ۱۱۴ صفحه و تصویرگریهای این کتاب توسط عزاله بیدگلو انجام و توسط انتشارات “کتاب پارسه” در ۱۱۰۰ نسخه منتشر شده است.