برای آنهایی که قصد دارند در سال ۲۰۱۴ فیسبوک را ترک کنند، دلایلی وجود دارد. در پی به برخی از دلایل ساده اما پراهمیت اشاره شده است. فیسبوک پایش را تا نزدیکترین حد ممکن به مغز و شخصیت افراد باز کرده است.
پیش میآید که در گفتوگو با کاربران فیسبوک حتی آنهایی که ساعات زیاد و متمادیرا در فیسبوک و برای سرککشی به صفحات٬ عکسها و اخبار و پیغامهای دوستانشان میگذرانند بشنوی که میگویند “فیسبوک خوب نیست”.
معمولا در توضیح هم میشنوی که وقتگیر است٬ مروج فضولیست یا چیزهایی از این دست. خود کمپانی فیسبوک در ماه اکتبر اعلام کرد که نوجوانان در حال ترک فیسبوک هستند و ظاهرا یکی از دلایل آنها هجوم مادرها و داییها و عمهها به فیسبوک است.
فیسبوک در مقابل سیستم پیامدهی خصوصی در اینستاگرام را راهاندازی کرد. این کار از سوی برخی تحلیلگران دنیای تکنولوژی اقدامی در جهت حفظ و افزایش تعداد کاربران نوجوان فیسبوک تلقی شد.
با اینهمه و بهرغم تلاشها و سرمایهگذاری فیسبوک برای نگهداری و افزایش میزان کاربران، دلایلی واضح و مهم نیز میتوان برشمرد برای آن دسته از کسانی که هنوز در ترک فیسبوک تردید دارند.
نشریه هافینگتونپست برخی دلایل را برای ترک فیسبوک برمیشمارد. این دلایل حتی اگر نهایتا موجب ترک فیسبوک از سوی کاربر نشود دستکم کاربر را نسبت به نقایص فیسبوک آگاه میکند.
البته مسلما در مقابل دلایل دهها میلیونکاربری که همچنان کاربر فعال فیسبوک هستند نیز شنیدنیست.
۱ در جهانی که شبکههای اجتماعی هر روز بیش از پیش هر یک به صورت تخصصی و مجزا خواستههای افراد را برآورده میکنند، آیا فیسبوک موجب اتلاف وقت نیست؟ اگر کاربر علاقهمند به دیدن عکسهای افراد باشد میتواند به اینستاگرام رجوع کند٬ جایی که دیگر افراد نیز بیآنکه نگران قضاوت دیگران باشند میتوانند تا دلشان میخواهد عکس و ویدیو منتشر کنند.
یا اگر کاربر شبکه اجتماعی متن را ترجیح دهد یا در پی خواندن استتوسهای افراد باشد میتواند توییتر را بخواند. فیسبوک در مقابل آنقدر شلوغ و به هم ریخته به نظر میرسد که به راحتی میتواند به بینظمی فکری دامن بزند.
۲- فیسبوک با تغییرات مدام تنظیمات حریم شخصی، هر بیش از پیش مخفی نگه داشتن پستها و عکسها از دیگران را با مشکل مواجه میکند. اگر کاربر بخواهد از دید پارتنر سابق یا همکاران و روسای فعلی خود در امان بماند، تقریبا مجبور است مطمئنترین راه ممکن یعنی “بلاک کردن” آنها را پیشه کند.
تا پیش از این امکان داشت که کاربر طوری تنظیمات خود را قرار دهد که دیگران نتوانند نام وی را جستجو کنند٬ اما فیسبوک این امکان را منتفی کرد. از سوی دیگر مسایل امنیتی در کشورهای تحت سلطه حکومتهای غیر دموکراتیک نیز از اهمیت برخوردار است.
۳- شاید سال ۲۰۱۳ را بتوان به راحتی سالی نامید که اعضای مسن خانوادهها بیش از هر زمان دیگری به فیسبوک آمدند. فیسبوک پر شد از حضور عمهها و داییها و خالههایی که بسیاری از مواقع با گذاشتن کامنتهایی که گاه اگرچه سرشار از عشقاند، موجبات سرافکندگی کاربر فیسبوک در مقابل دوستاناش را فراهم آوردند.
این روند به نظر نمیرسد بخواهد رو به بهبود گذارد٬ حالا هر کسی را که فکر کنی در فیسبوک است و شاید به جایی رسد که احساس کنی مدام در یک مهمانی خانوادگی حضور داری. صرفنظر از پاسخی که کاربر این پرسشمیدهد، میتواند حضور خانواده و آشنایان نسبی برایش خوشایند یا ناخوشایند باشد: آیا وجه آزادیبخشی فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی برای بیان دیدگاهها و سبک زندگی برایت اهمیت دارد؟
حضور آشنایان قدیمی و خانواده این مشکل را نیز به همراه دارد که امکان دارد عکسهایی از شما بگذارند که موجب شرم شما شود. مثلا عکس خردسالی که بدون لباس زیر در حال دویدن در خانه هستید. هر لایکی که دوستانتان به عکس بدهند بیشتر مایه شرمساریتان میشود.
۴- فیسبوک حتی از “نانوشتههایتان” خبر دارد. اگر از اعضای شبکه اجتماعی فیسبوک باشید تا کنون در این موقعیت آشنا بودهاید که چیزی بنویسید٬ نیمه کاره رهایش کنید٬ فکر کنید و از انتشارش منصرف شوید و به جای کلیک بر دکمه انتشار٬ نوشته خود را “دیلیت” (حذف) کنید.
حالا بر اساس اطلاعاتی که از سوی دو تن از کارکنان کمپانی فیسبوک منتشر شده است مشخص شده که فیسبوک از امکانات فنیای برخوردار است و نوشتههای شما همان لحظه که در حال تایپ آن هستید٬ و فارغ از انتشار یا کنسل کردن انتشار٬ توسط فیسبوک جمعآوری میشوند.
فیسبوک این اقدام را که کاربر چیزی مینویسد و از انتشار آن صرفنظر میکند “خودسانسوری” تلقی کرده و در مقالهای که توسط دو تن از کارکناناش انتشار یافته به آن پرداخته است. مقاله آنها مشخص میکند که فیسبوک بر افکار شما حتی بدون انتشار نظارت دارد.
۵- به احتمال زیاد برای شما هم پیش آمده که وقتی فیسبوک پیشنهاد میدهد که تولد دوستانتان را تبریک بگویید، متوجه میشوید هیچ کدام یا برخی از آنها را نمیشناسید. با نگاه دقیقتر متوجه میشوید هستند کسانی که کم یا زیاد صرفا به علت دوستان مشترک آنها را به لیست افزودهاید و هر چند تمام این آدمهای غریبهی دور و نزدیک میتوانند از جزییات زندگی شما به واسطه فیسبوک باخبر باشند اما شما هیچ تعاملی با آنها ندارید. در واقع ممکن است متوجه شده باشید که از مثلا هزار دوست فیسبوکی خود تنها به ۲۰ یا ۳۰ نفر از آنها اهمیت میدهید. پس چرا باید این همه در فیسبوک وقت گذاشت؟
۶- فیسبوک بیش از آنچه میخواهید شما را با جزییات بیاهمیت زندگی دیگران درگیر میکند. خواندن بارها و بارها ابراز عشق پارتنرها به یکدیگر٬ عکس نوزاد دوستتان در هزار حالتی که همگی به نظرتان مشابه میآید و فقط کل صفحه شما را پر کرده٬ نوشتن دوستانتان از فلان فامیل از دست رفته که نه او را میشناسید و نه به خاطرات این دو از یکدیگر اهمیت میدهید٬ همگی از آن دسته جزییاتیست که فیسبوک شما را عادت به خوردن و هضم آنها میدهد بیآنکه از ابتدا مشتاق دانستن این جور اطلاعات باشید.
۷- برقرار کردن رابطه با فردی و یا ترک این رابطه، با حضور فیسبوک به دشواریهایی میانجامد. فیسبوک روابط عاشقانه را پیچیده میکند. اعلام شروع این روابط٬ چگونگی نمایش آن در فیسبوک و بدتر از همه هنگام ترک رابطه، و آن هنگامی که قرار است کاربر بنویسد که مجرد است٬ همه اینها ارتباط را بیهوده پیچیده و انرژیبر کرده است.
۸- تحقیقات فراوانی انجام شده که بخشی از آنها حضور و فعالیت در فیسبوک را موجب افزایش اعتماد به نفس در کاربران میداند و بخشی از آنها از آثار تخریبی حضور در فیسبوک بر اعتماد به نفس افراد صحبت میکند.
این تحقیقات مدعی هستند که فیسبوک کاربر را به مقایسه زندگی خود و دیگران میکشاند. با اینهمه آنچه میتواند در کل نتیجه منطقی مشاهده تحقیقات مختلف باشد این است که فیسبوک رابطه فرد با خودش را دچار چالش میکند.
چه اعتماد به نفس افراد به علت میزان لایکها یا کامنتهای مثبت زیاد شود، چه اعتماد به نفس او به علت مشاهده زندگی خوشبختتر دیگران دچار خدشه شود٬ آنچه اهمیت دارد این است که فیسبوک پایش را تا نزدیکترین حد ممکن به مغز و شخصیت افراد باز کرده است. این چیزیست که شاید باید درباره پذیرش یا پسزدناش از سوی کاربر دوباره تصمیمگیری شود.