روز دوشنبه ۹ دی ۹۲ در پی تنش و درگیری در بند ۳۵۰ زندان اوین، عماد بهاور، حسن اسدی زیدآبادی و بهزاد عرب گل، سه زندانی محبوس در این بند به انفرادی منتقل شدند و با گذشت پنج روز هیچ اطلاعی از وضعیت آنها در دست نیست
پس از سخنرانیهای هماهنگ شده از تریبونهای نماز جمعه و رسانه ملی برای بزرگداشت تظاهرات حکومتی روز نهم دی، تعدادی از محکومین به جاسوسی برای اسرائیل و آمریکا در بند ۳۵۰ بر علیه جنبش سبز و زندانیان سیاسی شروع به توهین کردند که منجر به درگیری بین زندانیان سیاسی و جاسوسان شد.
همسر بهزاد عرب گل با ابراز نگرانی از وضعیت همسر خود بعد از انتقال به انفرادی به «جرس» میگوید: «ما از اخبار سایتها اطلاع پیدا کردیم که آقای عرب گل و بهاور و زیدآبادی را به انفرادی منتقل کردند. روز دوشنبه که خانواده با بهزاد ملاقات کرده بود خبری از انفرادی نبود. متاسفانه به هر بهانهای تلاش میکنند فشار و آزار را بر زندانیان سیاسی بیشتر کنند. الان هم اگر اعتراض کنیم که چرا اینها را به انفرادی منتقل کردید؛ احتمالا جواب میدهند برای آرامش خودشان آنها را به انفرادی منتقل کردیم. اما سوال من این است چرا زندانیان متهم به جاسوسی که به اینها توهین کردند و آرامششان را بهم زدند را به انفرادی منتقل نکردند. حالا بعد از تعطیلات ما خانوادهها اعتراض خودمان را مطرح میکنیم تا آنها را از انفرادی خارج کنند چون درست نیست که این فشار مضاعف را هم تحمل کنند.»
بهزاد عرب گل جانباز دفاع مقدس و از زندانیان محبوس در بند ۳۵۰ است که در انتخابات سال ۱۳۸۸ در حمایت از میرحسین موسوی به عنوان رئیس ستاد منطقه چهار موسوی شروع به فعالیت کرد. او پس از وقایع روز عاشورای همان سال بازداشت شد و چهار ماه و نیم را در سلول انفرادی و تحت بازجویی بسر برد. بعد از برگزاری دادگاه بدوی از سوی قاضی صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۴ سال تقلیل پیدا کرد.
به گفته همسر عرب گل، او را بار اول در سال ۸۸ بازداشت کردند و چهار ماه و نیم در سلول انفرادی و شرایط سخت بود. اتهام او عضویت در جبهه مشارکت و فعالیتهایش و اتهام اقدام علیه امنیت ملی بود.
خانم عرب گل میافزاید: «چند بار برای مرخصی درخواست دادم اما گفتند اصلا در مورد مرخصی صحبت نکنید! علت را که پرسیدم گفتند بعد از درخواست زندانی ما با توجه به رفتار زندانی تصمیم میگیریم، مرخصی بدهیم یا نه. خلاصه بعد از کلی پیگیری روز یکشنبه وقت دندانپزشکی برای بهزاد گرفتهایم و نمیدانم با این وضعیت میگذارند که مشکلات جسمانیاش را دنبال کند یا نه؟»
طاهره طاهریان، مادر عماد بهاور نیز با بیان اینکه هیچ خبری از وضعیت آنها نداریم میگوید: «روز دوشنبه که ملاقات داشتیم گویا بعد از ملاقات آنها را به سلول انفرادی منتقل کردند. خود عماد البته روز دوشنبه اشاره کرد به برخی رفتارها، اما از انتقال به انفرادی صحبت نکرد و نمیدانم بعد چه اتفاقی افتاد که آنها را انفرادی بردند. متاسفانه به نظر میرسد که آقایان شرایط و جویی را ایجاد میکنند که عمدی است و بهانهای برای اینکه این عزیزان را به انفرادی منتقل کنند. این رفتار قبلا هم بوده و چند زندانی هستند که با سبزها مخالف هستند و برای آنها مزاحمت ایجاد میکنند. خود عماد هم کم و بیش تعریف کرده بود که این شرایط هست البته نه به این شدت.»
وی در شرح ماجرا ادامه میدهد: «روز نهم دی در بند شروع کردند به پوستر چسباندن و توهین. زندانیان جنبش سبز هم تحمل نکردند و جواب دادند. عماد هم که نزدیک پنج سال در زندان هست معلوم است که از این برخوردها ناراحت میشود و آنها هم به این بهانه این سه نفر را به انفرادی منتقل کردند. حالا امیدواریم آنها را هر چه سریعتر به بند عمومی منتقل کنند و روز دوشنبه بتوانیم عماد را ملاقات کنیم. در هر حال ما انتظار نداریم بعد از پنج سال زندان و آن همه روزهای انفرادی دوباره عماد بخواهد در انفرادی بسر ببرد.»
عماد بهاور در ۷ خرداد ۱۳۸۸ توسط دادگاه انقلاب بازداشت و پس از ۹۶ ساعت آزاد شد اما پس از اعلام نتایج انتخابات دوباره دستگیر شد و تحت فشار روانی برای اقرار تلویزیونی قرار گرفت. او سپس در ۲۲ اسفند ۸۸ مجدد بازداشت و از سوی قاضی صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۱۰ سال حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد. این حکم از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تأیید شد اما در مهرماه امسال محکومیت او از ۱۰ سال به ۷ سال حبس تقلیل پیدا کرد و حکم او درباره ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی تغییری نکرد.
همچنین، عاطفه خلفی، همسر حسن زیدآبادی دیگر زندانی حامی جنبش سبز خاطرنشان میکند: «روز نهم دی چند نفر از محکومین متهم به جاسوسی در حیاط زندان اوین میخواستند بزرگداشت نهم دی برگزار کنند و در خلال آن به جنبش سبز توهین کردند و بدنبال آن تشنجی در بند ایجاد میکنند و همسر من را به اتفاق دو تن دیگر از دوستان را به انفرادی منتقل میکنند. البته قبل از ملاقاتی که روز دوشنبه داشتیم این اتفاقات افتاده بود و خود حسن گفت که خیلی توهین کردند و زندانیان جنبش سبز هم از برخوردها و رفتارها ناراحت شدند. ظاهرا یک نماینده اطلاعات در ۳۵۰ محکومین متهم به جاسوسی را تحریک کرده تا به قضیه به اینجا کشیده شد. واکنش بچهها هم کاملا طبیعی است و بر روی جنبش سبز و رهبران آن حساس هستند و هر توهینی را نمیتوانند تحمل کنند.»
حسن اسدی زیدآبادی، مسئول کمیته حقوق بشر سازمان ادوار تحکیم وحدت برای اولین بار ۱۲ آبان ۱۳۸۸ بازداشت و بعد از حدود ۴۰ روز حبس در روز ۲۲ آذر همان سال با قید ضمانت آزاد شد. وی بار دیگر روز ۳۱ مرداد ۱۳۸۹در مقابل منزلش بازداشت و از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، در دادگاه به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، توهین به رییس جمهوری، شرکت در تجمعات غیرقانونی و تشویش اذهان عمومی به پنج سال حبس تعزیری و صد هزار تومان جریمه نقدی محکوم شد.
خانم خلفی با ابراز نگرانی شدید بیان میکند: «الان هم ما به شدت نگران وضعیت آنها هستیم و هیچ اطلاعی از حال آنها نداریم. از تلفن هم محروم هستند و این بیاطلاعی نگرانی ما را افزایش میدهد. الان مدت سه و سال نیمی که همسرم در حال گذاراندن دوران محکومیت خود هست و واقعا درک نمیکنم چرا این فشارهای مضاعف را بر روی این عزیزان میآورند. هر روز که از خواب بلند میشویم منتظر یک خبر بد و اتفاق ناگوار و تشکیل پرونده جدید هستیم. این نگرانیها و فشارها واقعا آزاردهنده شده است و امیدوارم حداقل بگذارند زندانیان سیاسی دوران محکومیت ناعادلانه خود را بدون مجازات مضاعف بگذرانند.»
جرس – مژگان مدرس علوم