بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
کسالتم الحمدالله چیز مهمی نبود، قابلیت رفع داشت که الحمدالله مرتفع شد. [مصرف] آنتی بیوتیک یک مقداری حالت ضعف پیش میآورد. آنتی بیوتیک خاصیتش این است که مقداری حیاتها و زندگیهای جانداران و زندگیهایی که بدن را ضعیف میکند، آنها را از بین میبرد. گاهی اوقات هم که خیلی زیاد میشود، خودِ بدن را هم از بین میبرد. (چیز مهمی نیست) در حال باید شکر خدا را کرد که فرمود وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا (بقره/۳۱) همه چیز را یادِ انسان داده است.
بیشتر خستگی و نگرانی ایجاد میشود، این هم از ناحیه خودِ ما یک مقداری قابل رفع است و یک مقداری هم خداوند باید کمک کند. یعنی اگر مصلحت بداند خودش یادِ انسان میدهد که چکار کند. آن سهم خودش که میگوید حالا دیگر نوبت توست! خدا قبول میکند. هفت میلیارد جمعیت جهان یک جامعه است، مسلمین، چند میلیون نفر هستند این هم یک جامعه است. جامعهها بزرگ و کوچک دارد. در جامعهٔ کوچک ما (جمعیت فقرا الحمدالله خیلی زیاد است، ولی معذلک به نسبت جمعیت جهان کم هستند.) در این جامعه مسلماً اثر دارد. البته در همهٔ جهان کسالت و یا هر فعالیت یا هر کارِ یک فرد، در همهٔ جامعه موثر است. این جریان برای جمع و جامعهٔ ما هم میشود گفت، یک آزمایش بود و هم یک قدمِ سلوک. آزمایش بود، به این صورت که خداوند میخواست من و شما را امتحان کند که این قدر حرف که زدیم، کتاب نوشتیم در این سنگ خارا اثر کرد یا نه! مهمترینِ این، نزدیک شدن به همدیگر است. اگر چند رشتهٔ نخ به هم وصل باشد و جمعاً همهشان در یک نقطه مشترک باشند، همهٔ نخها اگر بریده شوند، نخهای دیگر باید فوری جمع شوند و نزدیکتر بشوند، باید این نخها به هم نزدیکتر شوند تا آن تسبیح یا آن حلقه نگه داشته بشود.
متاسفانه حرفهایی شنیدم در آن یک روزی که تعطیل بود و جشن عید بود، به قول خود من عید دوقلو میگفتم. دو تا چراغ برای ما روشن گذاشتند البته خصوصیت این چراغها را هم بدانید که در این چراغها مثلا لامپ صد است، اگر یک چراغ لامپ دوهزار (بیست برابر این) اینجا روشن کنند دیگر چشم ما این لامپ را نمیبیند، اما برای ما در این چراغهای معنوی هیچ نوری، نور دیگری را خفه نمیکند. ما به پیغمبر عشق میورزیم، مدعی هستیم و سعی میکنیم که انشاءالله مثل او باشیم. ولی این مانع نمیشود که ما امام حسن عسکری را نبینیم، نه! هر دو جای خود، این از خصوصیات انوار الهی است.
در آن روز من شنیدم، تحقیق نکردنم نمیدانم صحیح است یا شوخی است! رفتار درستی نبوده، نشان دادن وحدت نه اینکه در فیلم نشان بدهند، یعنی در اعمال و افکار ما فهمیده شود که ما همه با هم یکی هستیم. نه تنها این نشان داده نشد بلکه ضدش هم نشان داده شد. وای بر حال آنکس یا کسانی که این کار را میکنند. ولی خوش به حال ما که الحمدالله اینطور نیستیم.
در همه حال، از اعمالتان فهمیده شود که با هم یکی هستیم. مثلا پدری و چند تا پسر هرکس نگاه کند در مجلسی میفهمد به چه کسی محبت دارد و به چه کسی ندارد، این شناخته میشود، نشان داده میشود. حالا این نشان دادن هم، یک نشان دادن مثل فیلم سینمایی است، اصطلاحی در زبان ما آمده که میگویند فیلم بازی میکند. یعنی یک چیزی به خودش میبندد. ولی آن کسی که فیلم بازی نمیکند اصلا آنچه که در درون انسان است، مثل اینکه مقابل چراغ یک عکسی بگیرید، دیده میشود. بخصوص اینکه کسانی برای افرادی که چشمِ دیدن این چیزها را دارند، دیده میشود. این است که صحنه سازی و فیلم بازی کردن اثری ندارد باید سعی کنیم محکم باشیم، چیزی هم به ما دادند که میگوییم کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ (صف/۴) مثل دیوار آهنی! در آن دوران دیوار بوده، در آن دوران خاص فقط این جنبه ذکر شده کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ ولی خُب پیغمبر رحمت است (رحمت هم است) که ما اینها را با هم به این صورت شعار جمع کردهایم، که میگوییم ما در دوستی همچون آب زلال و شفاف، روان و خیلی نرم؛ (مثل اینکه منزل برادر و یا قوم و خویشتان میروید دیگر رو در وایستی ندارید) ولی در موقع دفاع از حق خودمان سنگ خارا (یا همان بنیان مرصوص) هستیم. این طوری باشیم و بگوییم. و انشاءالله هستیم.
این جریانات برای ما، هم آزمایش است و هم یک قدمِ جدید، و اما قدم جدید چیست؟ برای آنهایی که از آزمایش بیرون آمدند و قبول شدند و به کلاس بالاتر میروند. برای آنهایی که خدای نکرده در آن آزمایش رد میشوند در همان کلاس میمانند. اگر بخواهند درس بخوانند و در سلوک باشند، در همان کلاس میمانند. البته اینها تشبیه هست، برای ما بعد از این بدانیم که از این جریانات برای هر فردی و برای مجموعهٔ افراد بوجود میآید. سعی کنیم در آن جریانات خودمان را از گردابی نجات بدهیم. به هرجهت سعی کنید با هم مهربان باشید.