در گذشته ای دورتر از دوران معاصر ، آن زمانها که بشر ، تفاوت جن وانس را به راحتی با دیدن سم او تشخیص می داد و جنهای بو داده و بو نداده و سم دار و بی سم حداقل برای اهل فن به راحتی شناسایی می شدند . در همان زمانها که اجنه بیشتر در حمامها زندگی می کردند و هنوز راهی بازار و ادارجات !!! نشده بودند و پست ومقامی نداشتند . بله درهمان زمانها حکایت می کنند که در سحر گاهی مردی ساده دل به حمام رفت . کیسه کش را بگفت تا چرک از او بزداید . چندی گذشت که مرد به یکباره چشمش بر پای کیسه کش افتاد ، دید که او سم دارد . لرزه براو مستولی شد و بسیار بترسید و با احتیاط و هراس خود را به کارگر سرشور رسانید تا سر خود را بشوید که ناگاه نگاهش به پای او افتاد و دید که او نیز سم دارد . درنگ را جایز ندانست به خزینه رفت تا غسل کند . در حال غسل ، خزینه دار را نیز سم دار دید . با عجله لباس پوشید و درحال پرداخت هزینه حمام ، قصه خود و آنچه دیده بود را با صاحب حمام بگفت : که من برای اطلاع شما می گویم . من جن دیده ام !! سم آنان چنین بود و چنان بود . صاحب حمام پای خویش را به مرد نشان داد و گفت : سم آنان همچون سم من بود ؟!!! صوفیان ساده دل : امروز مملکتی داریم همچون حمام اجنه . به هرکس رو می کنی همان است که باید از او بترسی . تنها تفاوت آن است که جنهای امروزی سم ندارند و تشخیص آنها مشکل است. در پایان بحرانها متوجه می شوید که دزد و قاتل با گزمه و داروغه و قاضی و مفتش ، رمال و زاهد همه با هم ، هم کاسه و برادر بودند و توغریب ، اسیر و پناه تو تنها خداست .
اگر شک دارید به حکایت تخریب حسینیه قم و بروجرد توجه کنید و با دقت ببینید حسینیه بعدی را چگونه خراب می کنند ؟ و چه هماهنگی و اتحاد عجیبی میان آقایان است . می گویید نه ؟ نگاه کنید !!!