Search
Close this search box.

فراموشکاری ها؛ فاصله بی سواد تا خس و خاشاک

صادق زیباکلامصادق زیباکلام: به همان میزان که میان «خس‌وخاشاک‌نامیدن» ناراضیان یا «کم‌سواد» خواندن منتقدان فاصله وجود دارد، به همان نسبت هم میان گویندگان آن دو سخن یعنی آقایان احمدی‌نژاد و روحانی فاصله است؛ بنابراین بر من خرده نگیرید که چرا این دو را کنار هم قرار دادم. خود نیز می‌دانم که نه این دو حرف از یک جنس هستند نه صاحبان آن از یک سنخ. منظورم از کنارهم‌قراردادن آنان، نشان‌دادن دو نکته، یکی اصلی و دیگری فرعی است. نکته اصلی اساسا آن است که ذات مسوولیت رسمی در ایران، خیلی تحمل مخالفت و خرده‌گیری ندارد. اغلب مسوولان و دولتمردان ما ترجیح می‌دهند مورد تعریف و تمجید قرار گیرند و در معرض نقدوانتقادبودن، خوشایند آنان نیست.

صدالبته که این وضعیت نه کار دیروز و امروز است و نه «ژن» یا «کروموزوم» خاصی در ما ایرانیان است که به آن میزان که عاشق تمجید هستیم، به همان اندازه و شاید هم بیشتر، از مخالفت و انتقاد خوشمان نمی‌آید. این بلا را تاریخ ایران و گذشته‌مان بر سر ما آورده و چاره آن، گذشت زمان است البته مشروط بر آنکه گذر زمان با چاشنی «توسعه سیاسی» همراه باشد. اصطلاحاتی مانند «انتقاد سازنده»، «سیاه‌نمایی»، «انتقاد مثبت»، «داشتن حسن‌نیت در انتقاد» و… جملگی، بیانگر این واقعیت تلخ هستند که مسوولان ما از انتقاد و ابراز نظر مخالف، خوششان نمی‌آید. این نکته اصلی بود. اما نکته فرعی؛ از فردای بیان این موضوع توسط آقای روحانی که مخالفان توافق «ژنو» را «کم‌سواد» خواند، صف طولانی از اصولگرایان تشکیل شده و جملگی به ایشان حمله‌ور شده‌اند و می‌کوشند به وی درس اخلاق، آزادگی، دموکراسی، تحمل مخالف، احترام به افکار و عقاید دیگر و دروس مشابه اینچنینی بدهند.

اصولگرایان به‌یکباره متوجه گوهر دموکراسی، ضرورت احترام به مخالف، وجود آزادی اندیشه و این‌دست مفاهیم شده‌اند. جالب است اصولگرایانی که وقتی جناب احمدی‌نژاد چندین‌میلیون شهروند تهرانی را «خس‌وخاشاک» خطاب کرد یادشان رفته بود که چیزی به اسم حقوق مخالفان و ضرورت احترام به آنان وجود دارد و یک‌شبه «جان لاک»، «جان استیوارت میل» و مبلغ روح‌القوانین «مونتسکیو» شده‌اند. جالب است اصولگرایانی که چهارسال آزگار «ستاره‌دار» شدن دانشجویان را دیدند اما عین خیالشان نبود حالا سخت دغدغه احترام به «آزادی» و «دموکراسی» پیدا کرده‌اند. اصولگرایانی که شاهد محدودیت و «ممنوع‌الکاری» و بازنشستگی ده‌هانفر از استادان مملکت صرفا به‌دلیل مخالفت با سیاست اصولگرایان بودند و ککشان هم نگزید، به حول و قوه الهی امروز وجدان اجتماعی‌شان سخت بیدار شده است! جالب است اصولگرایانی که چهارسال آزگار «ستاره‌دار» شدن دانشجویان را دیدند اما عین خیالشان نبود حالا سخت دغدغه احترام به «آزادی» و «دموکراسی» پیدا کرده‌اند.

اصولگرایانی که شاهد محدودیت و «ممنوع‌الکاری» و بازنشستگی ده‌هانفر از استادان مملکت صرفا به‌دلیل مخالفت با سیاست اصولگرایان بودند و ککشان هم نگزید، به حول و قوه الهی امروز وجدان اجتماعی‌شان سخت بیدار شده است! جالب است اصولگرایانی که هشت‌سال تمام هر سیاستی را که خواستند درخصوص موضوعات مختلف به اجرا گذاردند، امروز به حول و قوه الهی، گروه‌گروه به توافق «ژنو» حمله‌ور شده و خواهان حضور در صداوسیما و دانشگاه‌ها و سایر اماکن عمومی پیرامون نقد و بررسی این توافق شده‌اند. در زبان انگلیسی لغتی هست به‌نام «HYPOCRACY». متاسفانه آنقدر سواد ندارم تا معادل فارسی آن را بدانم ضمن آنکه دورویی، معنی آن را نمی‌رساند. این واژه یعنی اینکه شما وقتی دولت محبوب و معجزه «هزاره سوم»تان به مردم «خس‌وخاشاک» می‌گوید عین خیالتان نباشد و رگ یا عصب سیاتیک طرفداری از آزادی بیان و احترام به مخالف و منتقدتان نگیرد اما اگر دولتی را که قبول ندارید به مخالف و منتقدان خود از گل کمتر بگوید و برخی از آنان را «کم‌سواد» بنامد به‌یک‌باره تمام عروق و اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک آزادی و دموکراسی‌خواهی و احترام به مخالف و منتقدان، آنچنان بگیرد که در دفاع از حق آزادی بیان از سوی مخالف، گوی سبقت را از «ژان‌ژاک روسو» و «استیوارت میل» بربایید.

منبع: شرق