سعيد حجاريان، از بنيانگذاران وزارت اطلاعات ايران و از نظريهپردازان جناح اصلاحطلب، در ۳۵امين سالگرد انقلاب ۱۳۵۷ نه تنها گفته که «شاه قابل اصلاح بود»، بلکه «فساد گسترده» در زمان محمدرضا شاه پهلوی را رد کرده است.
«فساد گسترده» و «غير قابل اصلاح بودن شاه»، از مهمترين دلايل آیتالله روحالله خمينی و ديگر انقلابيون، تا کنون، در دفاع از انقلاب ۱۳۵۷ بوده است.
اما آقای حجاريان در مصاحبه با روزنامه شرق که روز دوشنبه ۲۱ بهمن منتشر شده است، محمدرضا شاه پهلوی را به «بيماری» تشبيه کرده که «از دست طبيب فرار میکند، دکتر او را دنبال میکند و میگويد تو مريضی، اما خود مريض، انکار میکند و میگويد من مريض نيستم. کار به جايی میرسد که دکتر را زندانی میکند.»
او با بيان اين مثال تاکيد کرده که «شاه قابل اصلاح بود اما خودش نخواست.»
سعيد حجاريان در عين حال انقلاب ۱۳۵۷ را به سه بخش «ماقبل»، «مابعد» و «ماجرا» تقسيم کرده و تاکيد کرده که «میتوان از ماجرا کاملا دفاع کرد و بايد دفاع کرد.»
اين نظريهپرداز جناح اصلاحطلب بدون نام بردن از فرد خاصی، با بيان اينکه «برخی از شخصيتهايی که امروز جزو جناح راست سياسی کشور هستند، برخی افراد که نمیفهمند انقلاب چه بوده است يا جوانانی که از ماجرا بیخبر هستند، حاضر به دفاع از ماجرا نيستند»، انقلاب ۱۳۵۷ را «يک انقلاب شاد» و «يک حرکت انسانی و خيلی متمدنانه و مردمی» توصيف کرده است.
سعيد حجاريان از بنيانگذاران وزارت اطلاعات و از چهرههای امنيتی جمهوری اسلامی در سالهای نخست روی کار آمدن آن تا انتهای دهه ۶۰ بود. او از جمله چهرههای مطرحی است که پس از درگذشت آیتالله خمينی به کار فکری و مطالعاتی روی آورد و در دوم خرداد ۱۳۷۶، از حاميان اصلی سيدمحمد خاتمی، ریيس جمهوری اصلاحطلب ايران بود.
آقای حجاريان که در انتخابات اولين دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، به نمايندگی تهران انتخاب شده بود، در زمستان سال ۱۳۷۸ در مقابل اين شورا ترور شد و اگرچه زنده ماند اما دچار عوارض و معلوليتهايی شد که تا کنون باقی مانده است.
دلایل سقوط شاه
سعيد حجاريان در بخش ديگری از گفتوگو با روزنامه شرق، وجود «فساد گسترده» در دوران شاه را رد کرده و گفته که فساد در آن هنگام «محدود بود به يکسری طبقات خاص، بهخصوص ارتش.»
او «يک مشکل اصلی» محمدرضا شاه پهلوی را در اين دانسته که او «پايگاه اجتماعی نداشت» اما افزوده است: «مشکل اصلی اين بود که از جنبش مشروطه به خوبی محافظت نشده بود و از زمان رضاشاه، مشروطه تعطيل شد. محمدرضا پهلوی هم زمانی که توانست قدرت خود را ديکته کند، با اقدامات امنيتی خود، باقیمانده جنبش و نيروهای مشروطه را از بين برد. اينطور بود که روشنفکران از اطراف شاه، کناره گرفتند.»
آقای حجاريان «اصلاحات ارضی» را هم يکی ديگر از عوامل موثر در انقلاب دانسته و گفته که اين اصلاحات، «بخش اعظمی از روستاييان را از روستاها جدا کرد و به شهرها آورد و دقيقا اين موضوع در انقلاب موثر بود. چون در شهر صنعت به آن اندازه قوی نبود که آنها را جذب کند و اين موضوع مشکل ايجاد کرد.
اين نظريه پرداز جناح اصلاحطلب در پاسخ به اين پرسش که «چرا در عمل اصلاح رژيم شاه اتفاق نيفتاد؟»، گفته است: «اصلاحاتی که شاه در اواخر حکومت خود در پيش گرفت خيلی دير و خيلی کم بود. خيلی دير شروع کرد و خيلی هم کم اصلاحات انجام داد، بههمين دليل در آن زمان کم، آن مقدار از اصلاحات اثر نداشت. در آن زمان ديگر موج انقلاب بلند شده بود.»