Search
Close this search box.

اعتصاب غذای خانگی دراویش در ایران

دراویش گنابادیبی‌بی‌سی‌فارسی – علی اصغر رمضانپور – روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل ایران:
بیش از دو هزار نفر از دراویش در ایران اعلام کرده اند که در حمایت از اعتصاب غذای ۹ درویش زندانی در خانه خود به اعتصاب غذا دست خواهند زد. این گروه همچنین از خواسته خانواده های دراویش زندانی حمایت کرده که گفته اند روز ۱۷ اسفند در برابر دادستانی ایران تجمع خواهند کرد تا به بی توجهی مقام های قضایی به سلامتی و درمان زندانیان اعتراض کنند.

سایت مجذوبان نور که توسط گروهی از دراویش گنابادی اداره می شود اخباری مبنی بر حمایت از این حرکت توسط گروه های مختلف دراویش در استان های کشور و خارج از ایران و از سوی دیگر سلسله های درویشی منتشر کرده است. این در حالی است که در زمان تهیه این گزارش سایت مجذوبان به دلیل آنچه گردانندگان آن حملات سایبری مقام های ایرانی می دانند، هک شده و از دسترسی خارج شده است.
پیش از این در نیمه بهمن ماه امسال، علی یونسی مشاور رییس جمهوری ایران در گفت و گویی با روزنامه اعتماد، از سیاست حمله گروه های تندرو مذهبی و برخی از نیروهای خودسر دستگاه های امنیتی به دراویش و بازداشت آنان انتقاد کرده بود. مواضعی که نشانگر تغییر در مواضع دولت ایران در قبال دراویش است. آقای یونسی گفته است: “بعضی از فرقه‌های مسلمان مورد حساسیت هستند مانند دراویش. اینکه اجبار کنند دراویش سبیل‌شان را بتراشند یک کار غلطی است و هیچ توجیه‌بردار نیست که بعضی از ادارات ما آنها را تحت فشار قرار دهند که حتما باید سبیل‌شان را کوتاه کنند. این کار یک دستور خودسرانه‌یی است که بعضی از ادارات ما، یا اگر عده‌یی از پیروان یک فرقه مثلا سالی یک بار بر سر قبر بزرگ آن فرقه من باب احترام جمع می‌شوند، حق نداریم محدودشان کنیم و بگذاریم عده‌یی سرخود بیایند آنها را مورد تعرض قرار دهند و حتی پلیس باید امنیت آنها را تامین کند. در گذشته متاسفانه در این باره برخورد‌هایی صورت گرفت و شاهد بودیم که تخریب حسینیه‌هایشان صورت گرفت. حتی در برخی شهرها شاهد بودیم نه‌تنها به محل عبادت این اقلیت‌ها تعرض شده بلکه تعدادی ‌از آنها هم به خاطر دفاع از این محل‌ها در برابر تعرض‌ها بازداشت شدند. چون واقعا خواسته رهبری معظم انقلاب هم برخورد دوستانه با تمام اقلیت‌های مذهبی است.”

واکنش سایت های امنیتی

مقام های رسمی جمهوری اسلامی هنوز در باره حرکت اعتراضی دراویش واکنشی نشان نداده اند اما برخی از سایت هایی که گفته می شود با دستگاه های امنیتی و محافل تندرو در ایران مرتبط هستند به این حرکت پرداخته اند. سایت موسسه راهبردی دیده بان این اقدام را “اعتصاب فانتزی” خوانده و خواسته های دراویش زندانی را بی اساس دانسته است.
همچنین سایت فرقه نیوز که از سایت های نزدیک به روحانیون تندرو در حوزه علیمه قم شناخته می شود با اشاره به آنچه “تعیین سوم اسفند به عنوان روز جعلی درویش” توصیف کرده است، از جلوگیری مقام های دولتی از برگزاری مراسمی خبر داده است که به گفته این سایت قرار بوده است از سوی دراویش در همین روز با عنوان “جشن صلح و دوستی” در یکی از سالن های وابسته به شهرداری تهران برگزار شود.
این سایت همچنین با استناد به سخنرانی آقای نورعلی تابنده، ملقب با نام درویشی مجذوبعلی شاه، قطب دراویش گنابادی که در روز ۲۷ بهمن به مناسبت هشتمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت درقم ایراد شده او را به توهین کردن به مراجع متهم کرده است. تخریب حسینیه شریعت در قم در ۲۴ بهمن ماه ۱۳۸۴ و در نخستین سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد صورت گرفت. این سایت ها از دراویش ایران و رهبران آنان را با القابی ساختگی و توهین آمیز یاد می کنند به امکانی که دراویش حسینیه می نامند به نام خانقاه اشاره می کنند.

حرکت اجتماعی

یکی از دراویش که سه روز است در تهران در اعتصاب غذا به سر می برد و خواست نامش برده نشود، در توضیح اقدام اعتراضی اخیر دراویش و در پاسخ به پرسش در باره انگیزه های این اقدام به بی‌بی‌سی فارسی گفته است: ” هدف ما تبلیغ مرام درویشی یا تبلیغ یک آیین نیست برای این که از آن منع شده ایم بلکه هر حرکتی که در اجتماع از ما سر می زند، یک حرکت اجتماعی است.”
به گفته او هدف این حرکت اجتماعی مقابله با تخریب حسینیه ها و عبادتگاه های دراویش و حذف آنان از موقعیت های شغلی و دیگر عرصه های زندگی اجتماعی است. گروهی دیگر از حامیان دراویش زندانی از آنچه بی اعتنایی رسانه های داخلی و خارجی به این اعتراض ها توصیف شده، انتقاد کرده اند. فرهاد نوری، یکی از فعالان کمپین حمایت از دراویش زندانی، در پاسخ به پرسش بی‌بی‌سی فارسی به جنبه ای از این حرکت اعتراضی اشاره می کند که آن را اعتراض به بایکوت خبری می نامد: “این که امروز ما معترضیم که چرا بایکوت خبری هستیم و خودمان سایت خبری داریم (البته باز هم به شکل مستقل از قطب دراویش) علت این هست که ما گروهی از شهروندان ایرانیم و می خواهیم از حقوق انسانی خود دفاع کنیم و نه از عقاید و مکتب درویشی. و برای مطالبه این حقوق طبق الگوی جامعه امروز نیازمند اطلاع رسانی هستیم.”
آقای نوری با اشاره به محدودیت های موجود در رسانه های ایرانی نوشته است: “اعمال بایکوت خبری مربوط به چند سال اخیر نیست اندکی بعد از انقلاب حتی قبل تر هم، سخن از دراویش در جراید و رسانه ممنوع شد، اما فشار اجتماعی کم بود، دراویش هم اصرار آنچنان نداشتند، اما امروز فشار بر روی زندگی ما و تخریب هر گونه محل تجمع دراویش خارج از حد توصیف است.”
از دید ناظران، این گروه از جوانان و اقشار میان سالی که در دهه اخیر به جماعت دراویش پیوسته اند، بازتاب دهنده نوعی تحول در جامعه دراویش ایران هستند. در این تحول روش فعالیت مدنی و زبان بیان از نوعی زبان سنتی و مبتنی بر تعالیم آیینی تغییر کرده و به زبانی نو و همراه با نگاه به مسایل روز فرهنگی و هنری و اجتماعی و سیاسی تغییر یافته است.
البته رهبران جامعه دراویش ایران بارها گفته اند که دراویش در بیان موضع یا خواست سیاسی و اجتماعی خود مستقل هستند و این گروه هیچ گاه دخالت سازمان یافته و گروهی در مسایل سیاسی روز ندارد اما با این وجود در میان طیف های جوان در جامعه دراویش نزدیکی محسوسی به تحولات سیاسی و فرهنگی روز مانند همراهی با موج اعتراضی پس از انتخابات سال ۸۸ و حمایت از جنبش سبز و میرحسین موسوی دیده شد. حمایت صریح مهدی کروبی از دراویش و اعتراض به تخریب حسینیه شریعت در قم نمونه ای از هم سویی هایی است که در جریان افزایش فشار علیه دراویش میان این گروه از یک سو و رهبران سیاسی میانه رو و منتقد حکومت ایران از سوی دیگر به وجود آمده است.

قطبیت و سیاست

درویشان گنابادی نزدیک ترین گروه درویشان به علمای شیعه بوده اند. پس از پیروزی انقلاب، خانقاه ها و اماکن مربوط به برخی از گروه های دراویش مورد حمله یا مصادره قرار گرفت اما در مورد دراویش گنابادی به دلیل نزدیکی آنان به روحانیون شیعه تسامح بیشتری به خرج داده شد. در آبان ۱۳۶۰ آیت الله محمد محمدی گیلانی حاکم شرع منصوب آیت الله خمینی و رییس دادستانی مرکز، در نامه ای به سپاه پاسداران و ضابطین قضایی رسما مصونیت سلطان حسین تابنده گنابادی قطب وقت و پیروان او را از هرگونه تعرض اعلام کرد.
در وبسایت های منسوب به دراویش متنی در باره رابطه سیاست و دراویش از سلطان حسین تابنده گنابادی یکی از اقطاب پیشین آمده است که در آن بر واگذاری حوزه سیاست رسمی به مراجع تاکید شده است: “بزرگان سلسله خود را از محیط های دیوانی و سیاسی برکنار می داشتند و منظور هم همان بزرگان سلسله هستند که خود را از آن دور می دارند و در مسائل اجتماعی که سیاست نیز از جمله آن است دستور کلی نمی دهند ؛ زیرا این امر در قلمرو شریعت است و باید از مراجع تقلید دستور گرفت.”
این موضع سیاسی یادآور نوع نگاه اجتماعی است که در میان دراویش گنابادی برای پرهیز از نشان دادن تمایز با دیگر شیعیان دیده می شده است. در خلاصه اصول تعلیمات و رویه سلسله نعمت اللهی سلطان علی شاهی که به وسیله سید هبت الله جذبی اصفهانی یکی از مشایخ دراویش، تنظیم شده، آمده است: “این سلسله چون در ظاهر و وظایف شرعیه هیچگونه اختلافی در اعمال و اعتقادات با علمای اعلام و شیعه حقه اثنی‌عشریه ندارند به حسب ظاهر و لباس و محل عبادت که مسجد است تمایزی نداشته و حتی محل خاصی به‌نام خانقاه را که موجب دوئیت و تشتت گردد معتقد نیستند چه بزرگ‌ترین علت ضعف و انحطاط اسلام را همین ایجاد فرق مختلف اسلام می‌دانند.”
همزمان با بروز نشانه های تحول در نگاه اجتماعی دراویش به عنوان یک جنبش اجتماعی ی درونگرا، نوع رهبری سیاسی دراویش در ایران نیز تا حدی تغییر یافته و نشانه هایی از نوگرایی در آن دیده می شود. دیدگاه نورعلی تابنده، قطب فعلی دراویش، اگر چه در تعارض با روند عدم دخالت در امور مراجع به نظر نمی رسد اما نشان دهنده نوعی توجه به چندگانگی و دموکراسی سیاسی است که نوعی تغییر را در نگاه سیاسی دراویش بازتاب می دهد.
آقای تابنده در این مورد گفته است “من خیلی سعی کرده ام و می کنم و خواهم کرد که درویشی از سیاست کنار باشد ، البته همانطور که قبلاً گفتم درویشی ، نه درویش . به عکس درویش باید فعال اجتماعی باشد و سکان زندگی خودش را با انطباق با تعالیم دینی و توجه به شرایط روز بچرخاند ولی درویشی باید از سیاست کنار باشد . و چنانکه قبلا متذکر شدم ، این نظر را از همان ابتدای کار خود در مقام ارشاد فقرا در سلسله نعمت اللهی گنابادی در اولین اعلامیه ای که روز پس از رحلت حضرت محبوب علیشاه نوشتم ، به صراحت بیان کردم.”
اما با وجود این او نگرانی خود را از اقدام هایی پنهان نمی کند که بازتاب سیر افزایش شکاف سیاسی میان دراویش و حکومت ایران است: ” من از همان ابتدا نظر شخصی خودم را در این امور حتی اظهار نکرده ام ولی متاسفانه با وجود اعتقاد به آنچه عرض شد ، کسانی به خیال اینکه ما یک قدرتی جداگانه از ملت هستیم ، با ما مخالفت می کنند . بعد برای اینکه ما را بکوبند اصرار دارند که درویشی را وادار به ورود در سیاست کنند.”

ریشه های سیاست افزایش فشار بر دراویش

این سخنان آقای تابنده در سال ۸۵ و در واکنش به حملاتی ابراز شده است که از ماه های پایانی سال ۸۴ علیه دراویش آغاز شده بود. حملاتی که با تخریب حسینیه شریعت در قم شروع شد که پیش از آن سازمان اوقاف و هیات فاطمییون که یکی از هیات های مذهبی وابسته به تندرو ها در قم است، قصد تصرف آن را داشتند. این حملات با تلاش ناموفق وزارت اطلاعات در بروجرد برای نابودی حسینیه دراویش در مهر ماه ۸۵ و سپس حمله به خانه قطب دراویش دز بیدخت گناباد ادامه یافت که به نوعی اقامتگاه مرکزی رهبری دراویش گنابادی است.
آقای تابنده در مورد این حمله می گوید: “جریان اخیر بیدخت ، هیچ مساله خاصی در میان نبوده است . البته سعی کردند که بگویند آنچه پیش آمد خودجوش بود . باید پرسید اگر خودجوش بود چرا این همه تجهیزات با برنامه ریزی قبلی برای سرکوبی با خود آوردید ؟ چرا دو تا اتوبوس ، یکی زن و یکی مرد ، از خارج از گناباد آوردید ؟ چرا به اعتقاد و علاقه این همه جمعیت که به طرفداری از فقر و مقام قطبیت دور خانه ما مجتمع شدند ، اهمیتی ندادید ؟”
نخستین سایت های اطلاع رسانی و وبلاگ های برخی از دراویش در داخل و خارج از ایران در همین سال فعال می شود و در واقع بازتاب دهنده افزایش فشاری است که جنبه ای گسترده یافته بود. اگرچه به طور کلی تشدید حملات به اماکن دراویش با نخستین سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد مرتبط دانسته می شود اما اسناد نشان می دهد که در مورد اقداماتی مثل اعتراض به ساخت حسینیه شریعت در قم یا حسینیه بروجرد، اعتراض وزارت اطلاعات و برخی از محافل تندرو محلی پیش از آن و از سال های ۱۳۸۰ و ۸۱ آغاز شده بود.
افزون بر این که این واقعیت را نمی توان انکار کرد که در مورد واقعه حمله به حسینیه شریعت، هیات تحقیق و تفحصی که از سوی دولت آقای احمدی نژاد تشکیل شد، گزارش نسبتا بی طرفانه ای از ماجرا به دست داد و آن را اقدامی نادرست خواند. گزارشی که به نظر می رسد هم اکنون مورد استناد اقای یونسی هم قرار گرفته است. آقای یونسی گفته است “مثلا اتفاق خودسرانه‌یی که در قم صورت گرفت و یک حسینیه تخریب شد، سیاست وزارت اطلاعات نبود. اما بالاخره برخی افراد تندرو، چنین خواسته‌یی را داشتند و آن اقدام را انجام دادند. همان موقع هم وزارت اطلاعات مخالف بود. این وضعیت در همه جاها وجود دارد. از نهادهای امنیتی و انتظامی گرفته تا قوه قضاییه و صدا و سیما تا حتی نهادهای دولتی. افرادی که منتظر دستورات مافوق نیستند و به خودشان اجازه می‌دهند که بیرون از حدود و اختیارات سازمانی بر اساس نظر خودشان عمل کنند.”»

کارگروه مقابله با صوفیه

اشاره آقای یونسی به برخی از گروه های وابسته به روحانیون در حوزه علیمه قم است که هم اکنون فعالیت سایت هایی مانند فرقه نیوز را به نام مقابله با آنچه فرقه انحرافی صوفیه می نامند اداره می کنند. خبرگزاری شبستان که یک خبرگزاری نزدیک به روحانیون قم است، در مهر ۱۳۷۸ خبر از تشکیل کارگروهی داد که هدف آن “مقابله با فرق انحرافی” است. محمد حسن نبوی به خبرگزاری شبستان گفته است “کار گروه هایی در زمینه زرتشتی گری، مسیحیت، بهاییت، صوفیه، اهل حق، وهابیت و عرفان های نوظهور” تشکیل شده است تا با فعالیت و تبلیغات این گروه ها که به گفته او هدف مقابله با مذهب شیعه را دنبال می کنند مقابله کند.
آقای نبوی معاون تبلیغ و آموزش های کاربردی حوزه علمیه قم است و برکار گزینش طلبه برای حوزه علیمه قم نظارت می کند و مسوولیت اداره مدارسی را بر عهده دارد که اخیرا اداره آنها از سوی وزارت آموزش و پرورش به حوزه علمیه قم سپرده شده است. روند فشار بر دراویش مشخصا از سال ۷۸ شدت بیشتری گرفته و با حمله به منزل مسکونی یک معلم در چرمهین و حسینیه شهرکرد و تخریب مقبره ناصرعلی در تخت فولاد اصفهان و دستگیری دراویش معترض که در برابر مجلس تجمع کرده بودند و افزایش فشار بر دراویش در کرج وارد مرحله تازه ای شد.
آقای تابنده، در سخنانی که در مراسم هفتگی دراویش در حسینیه امیرسلیمانی در تهران ایراد شده و فایل صوتی آن در سایت فرقه نیوز منتشر شده است از آنچه انحصار طلبی برخی از مراجع نامیده انتقاد کرده است. سخنانی که نشان می دهد رهبران دراویش هم با این ارزیابی موافق هستند که بخشی از فشار به دراویش ناشی از نفوذی است که برخی از جناح های روحانیت ایران در دستگاه های امنیتی دارند. همان نفوذی که احتمالا اکنون سبب شده است تا قوه قضاییه ایران و دادستانی از پاسخ دادن به خواسته هایی سرباز زند که دراویش در باره رسیدگی به دراویش زندانی مطرح کرده اند. نفوذی که به نظر می رسد نه دولت محمود احمدی نژاد توان کنترل آن را داشت و نه دولت جدید ایران تاکنون تن به روبرو کردن خود با مخاطرات ناشی از ایستادن در برابر آن داده است.