عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در میزگرد «نصر، تصوف و عقلانیت» گفت: از نگاه نصر،تصوف جنبه معنوی اسلام است. به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز در بخش پایانی نشست «آنانکه می اندیشند، بررسی اندیشههای دکتر سید حسین نصر» میزگردی با حضور دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر شهرام پازوکی و دکتر علیرضا قائمی نیا برگزار شد. این میزگرد که قرار بود با حضور دکتر پازوکی و دکتر حمید پارسانیا برگزار شود و به علت عدم حضور دکتر پارسانیا، تغییر یافت، به موضوع «نصر، تصوف و عقلانیت» اختصاص داشت.
دکتر غلامرضا اعوانی، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در ابتدا به توضیح مفاهیم مهم پرداخت و گفت: عقل در تاریخ حکمت و فلسفه معناهای متفاوتی داشته است و سنتگرایان با تمایز میان عقل کلی یا اینتلکت و عقل جزیی یا راتیو، معتقدند که فلسفه جدید بعد از دکارت به عقل جزیی منحصر شده است و اتصال عقل کلی با عالم بالا را نادیده میانگارد.
دکتر اعوانی در توضیح اصطلاح صوفی نیز گفت: صوفیان که به دلیل پشمینهپوشی به این نام خوانده می شدند، باطن و حقیقت دین را ولایت میخوانند و عرفان را معرفتی میخوانند که با دین مرتبط است. از نگاه ایشان عرفان علم لدنی است و اینکه برخی معتقدند که عرفان با عقل در تعارض است اشتباهی است که با غزالی وارد عالم فکر گشته است. درحالیکه نزد فلاسفهای چون: سهروردی چنین نیست و پیامبر همان عقل کلی است.
وی تأکید کرد: عقل منشای معنویت است و راه درک معناست.
دکتر اعوانی در بخش دیگری از سخنانش به اهمیت فهم طولی دین تأکید کرد و گفت: روح معناسنج است و اصل معنای هر چیز خداست. نصر نیز معتقد است که معنا باید درانسان متحقق شود و معرفت به دانایی مفهومی خلاصه نمیشود، بلکه مقام روح مقام تحقق است.
دکتر شهرام پازوکی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، دیگر سخنران این میزگرد بود. وی با اشاره به نسبت میان تصوف و عقلانیت گفت: در تفسیر دکتر نصر، مراد از تصوف جنبه معنوی اسلام است و در تقسیم اسلام به شریعت و طریقت، شریعت ظاهر دین و طریقت همان تصوف و باطن دین است.
دکتر پازوکی با اشاره به یکی بودن عرفان و تصوف نزد اندیشمندان جهان، تفکیک این دو را منحصر به ایرانیان دانست و گفت: این تفکیک از اواخر صفویه رایج شده است و نباید میان تصوف و اسلام جدایی قائل شد، بلکه باطنیترین رکن اسلام همین تصوف است، زیرا تصوف، همان معنویت اسلام است.
وی تأکید کرد: از منظر نصر، وجهه باطنی ادیان امری مشترک است که عرفان و تصوف آنهاست و بحث وحدت متعالیه ادیان یا به تعبیر درستتر شووان، وحدت باطنی ادیان، از همینجا نشات میگیرد. به همین دلیل است که چهره برجستهای چون علامه طباطبایی مینویسد که «رایحه توحید در اوپانیشادها آدم را مست میکند». زیرا ایشان در مقام عرفان و باطن است.
دکتر پازوکی توجه به هویت ایرانی شیعی را عنصر مهم دیگری در اندیشه دکتر نصر خواند و گفت: دکتر نصر کسی است که به علامه طباطبایی نگارش کتاب «شیعه در اسلام» را سفارش میکند و با ترجمه آن به انگلیسی، اولین کسی است که شیعه را به طور رسمی و با زبان علمی، بر اساس روایت چهره ای برجسته از علمای شیعه به جهانیان معرفی می کند. لذا اغراق نیست بگوییم که در عصر جدید، دو نفر یعنی دکتر نصر و هانری کربن بودند که اسلام را به جهانیان معرفی کردند.
دکتر پازوکی در بخش دیگری از سخنانش اهمیت این کار دکتر نصر را با توجه به فضای پیش آمده بر اثر هجمه رسانهها در مورد اسلام مهم ارزیابی کرد و گفت: اسلامهراسی و بنیادگرایی که امروزه این همه توسط رسانهها تبلیغ می شود، موجب دلخوری اهل دانشگاه و دپارتمانهای دانشگاهی است و اهل دانشگاه میکوشند با کتابهایی که مینویسند این تصویر غلط رایج را از بین ببرند.
دکتر علیرضا قائمی نیا، سردبیر نشریه تخصصی ذهن، نیز در این میزگرد به انتقاد از اندیشههای دکتر نصر پیرامون مسئله تصوف و عرفان پرداخت و گفت: پروژه دکتر نصر را میتوان در وحدت بخشیدن به دیدگاه ما به اسلام خلاصه کرد. از دید نصر اسلام دینی عقلانی، معنوی و فقهی است و البته تجلی کامل این موضوع در ملاصدرا مشهود است.
وی با ارائه توضیحاتی پیرامون عقل، عرفان و تصوف گفت: اسلام حقیقتی تشکیکی است که از شریعت تا حقیقت در آن در طول یکدیگر قرار میگیرند، البته عرفان بعد معنوی اسلام و بالاترین مرتبه آن است.
دکتر قائمی نیا همچنین در مورد ترجمه دکتر نصر از «شیعه در اسلام» گفت: ایشان علی رغم زحماتی که در مورد این کتاب کشیده اند، در این ترجمه به گونه ای تفسیر نیز کرده اند و روایتی سنتگرایانه از آن به دست دادهاند.
وی همچنین با متفاوت دانستن عرفانها و صرف شباهت خانوادگی به معنای ویتگنشتاینی میان آنها گفت: اختلاف ادیان در ظاهر، صرفاً نمودی از اختلاف عمیقتر آنها در باطن است و بهسادگی نمیتوان گفت که اختلاف ادیان صرفاً در ظاهر است.
دکتر قائمی نیا در پایان با اشاره به بحث منطق یا منطقهای درونی دین گفت: هر دین عرفان خاص خودش را دارد و این با تحلیل دقیق ادیان مشخص میشود.