بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
خداوند مرحمتی که به ما یعنی به مخلوق خودش دارد، ما کسی نیستیم. خودش منی که آفریده این چند تا من اگر توفیق داشته باشند ما میشوند. ولی منظور محبت و لطفی که به ما دارد اگر زجر و ناراحتی میدهد برای این است که در آن غرق نشویم و خیال نکنیم خداوند را فقط به عنوان قهار بشناسیم. خدای رحیم و خدای قهار هر دو. نه دو خدا! دو تجلی مختلف از خداوند بر دل ما. ولی بیشتر توجه خداوند به شادی مخلوقاتش و فعالیت آنهاست. هر چند وقتی که بطور قهری ما افسرده میشویم مثل یک پرده از لطف خودش را نشان میدهد که محبت است. این روزها شاد هستیم درست که آنقدر نمیتوانیم شاد باشیم در حالی که خیلی از دوستان و همبستگان ما کشته شدند. عدهای از اینها از بهترین ما زندان شدهاند که آن تجلیاتی که خداوند توسط آن بندهها میخواهد کند تعطیل بشود. ولی خیلی در این غرق نشویم یک فُرجههایی برای شادی آفریده ما هرچه میتوانیم به این فرجهها و لطفهای خداوند باید توجه کنیم.
از خداوند هرچه می رسد خوب است / گر همه سنگ و گر همه چوب است
ولی فاصلههای شادی و فعالیت ایجاد میشود آنهایی که انسان را بیشتر به یاد خدا میاندازد مغتنم است. برای ما فرض بفرمایید ایام محرم منهای این که بر آن اضافه کردند که گریه بگیرند، چه فایده دارد. میشود گفت احتمال این فایده که در روانشناسی میگویند احساسات و عواطف غمانگیز بیشتر تسکین میدهد و آرام میکند. ولی از این حواشی و زواید آن صرف نظر کنیم برای خود علی(ع) که نه تنها فرقی نمیکرد بلکه وقتی حضرت حیات داشت فرمود خلافت شما به اندازه لنگ کفش کهنه من ارزش ندارد و وقتی که رفت به جای آخ گفتن فرمود فُزتَ بِرَب الکعبه الحمدالله، شکر خدا؛ به خودِ خدا قسم که از این زندگی راحت شدم.
عزایی که ما از لحاظ علی(ع) بگیریم نه برای خود علی است. برای خود علی باید شادی کنیم که فرمود فُزتَ بِرَب الکعبه این عزاداری برای خود ماست که چرا ما باید چنین باشیم که علی وقتی ما را رها میکند میفرماید فُزتَ راحت شدم، این برای ماست. چه آن عزا که از لحاظ الهی بگیریم و چه شادیهایی که خداوند مستقیماً برای ما مقرر کرده است مثل اعیاد فطر و قربان و همچنین روزهای جمعه ما را به یاد خدا میاندازد. به یاد میاندازد که این رشته و طنابی که خود خداوند گفته یک سرش پیش خودش است و یک سر دیگرش رهاست در بین ما و ما مدعی هستیم علاقهمندیم که این رشته دست ماست، داریم. به اندازه هر فرد بشری یک رشته هست اگر رشتهمان را بگیریم نجات پیدا کردهایم.
عید نوروز از عیدها و موهبتها و موقعیتهایی است که خداوند ما را با هم گرد آورده است که یادآوری کنیم که این ماییم بندهی خدا که به ما مهلت داده که به فکر خودش و بندگانش باشیم. خداوند هم همان اندازه که از ما عبادت میخواهد اینکه به فکر او باشیم همانقدر هم خدمتِ به بندگانش و علاقه به آنها میخواهد. عید نوروز الحمدالله همه اینها را دارد امیدوارم که ما به هر دو این اهداف رسیده باشیم و برسیم و این هم در واقع امر الهی است که بندگانش (بندگان این منطقه) کلاً بر عید بودن این روز توافق کردهاند. بر هر روزی که ما به توافق برسیم برای یک عید مهم، همان روز برای ما عید است. وقتی یک ملت بزرگی و عدهی زیادی به توافق میرسند عید ملی میشود مثل عید نوروز. بنابراین این عید را واقعاً باید به همدیگر تبریک بگوییم برای اینکه خودمان مقرر کردهایم. سالها، قرنها و هزارهها است که ما در این عید شادی میکنیم و شادی برای دیگران هم میآفرینیم، که فرمود هر کسی که در دل مؤمن شادی بیافریند، وعدههای اجر فرموده است.
ما هم خودمان باید شاد باشیم هم به دیگران شادی بدهیم، این است که در قیافه درهم گریههای برای ناراحتی باشد در مجامع عمومی نکرد، در مجامع عمومی کتابها و دستورهای نشاط انگیز که نشاط هم از جانب خدا باشد نه نشاطی که بیشتر در مادیات غرق میکند. انشاءالله، امیدوارم سال گذشته بر همهی شما خوش گذشته باشد و انشاءالله اگر خطایی بر قلم و قدم ما رفته خداوند آن را ببخشد و انشاءالله سال جدید سال شسته و رُفتهای باشد برای زندگی جسم و روح ما و انشاءالله همهی این محرومیتهایی که ما تحمل کردیم مرتفع شود.
عید نوروز هم وقتی است که جامعهای، یک ملت زیادی بر آن توافق کنند. یک وقتی دیدم کسی پیشنهاد کرده بود که آقا عید نوروز مال کفار است این را رها کنید، فلان روز را عید بگیرید. عید اینجور نیست که به دست حکومت [تغییر کند]، حکومت همه کار میتواند کند بر دست و پای و سر ما مقتدر باشد، از بین ببرد ولی بر دل که نمیتواند اثر کند. ما در دل، دلْ بستهایم برای اینکه تمام پدرمان ما دلبسته بودند. ما دیدهایم پدر ما در این روز خوشحال بوده است اگر بچه بودیم دیدهایم، خوشحال بودیم و یک آبنبات به ما داده (اضافه بر سهمیهی همیشه) امیدوارم پدر اصلی ما یعنی خداوند توسط این پیغمبران به ما شادی و آبنبات بدهد.