صادق زیباکلام در یادداشتی در پاسخ به سخنان محمد غرضی با انتقاد از اینکه وی در سخنانش حداقلی از انصاف و جوانمردی و صداقت را نگه نداشته، نوشته که وقتی سخنرانی را خواندم دلم برای خودم، شما و همنسلانمان که انقلاب کردیم سوخت که ما واقعاً ازنظر اخلاق و کرامت انسانی به کجا میرویم؟
محمد غرضی اسفند ماه در گفت و گویی گفته بود وقتی که عراق آمده بود به کرمانشاه و به ایلام رسیده بود، مهندس موسوی ترسیده بود و به خانهاش رفته بود. وی همچنین ریشه ی فساد امروز جامعه را به «سیاستهای تبعیضآمیز» میرحسین موسوی نسبت داده بود.
زیباکلام، استاد دانشگاه تهران، در واکنش به این سخنان با بیان اینکه “شما حاضر هستید مثل آب خوردن همه گونه دروغ و تحریف را بهواسطه مصالح سیاسی به همکاران و همرزمانتان نسبت دهید” پرسیده است: به راستی آقای مهندس غرضی شما برای کدام هدف مبارزه میکردید؟ آیا اخلاق هیچ جایی در آرمانهای انقلابی شما نداشت؟
متن کامل یادداشت صادق زیباکلام که در صفحه ی فیس بوک وی منتشر شده به شرح زیر است:
با سلام و تحیات، بیانات جنابعالی را در جمع دانشجویان دانشگاه آزاد کازرون در ۲۰ اسفند سال جاری در سایتها خواندم. ازجمله اینکه بنده را «کور» و مستحق اعدام بهدست یک فلسطینی دانسته بودید. حقیقتش را بخواهید نه این بخش از مطالبتان، نه آن بخش که به آقای هاشمی رفسنجانی توهین کرده بودید و نه بخشهای دیگری که اعراب را فاشیست و به اهل سنت هم درشتی کرده بودید خیلی برایم تازگی نداشت. نه حتی آن قسمت که ریشه فساد فعلی حاکم بر اقتصادمان را بر گردن سیاستهای تبعیضآمیز دولت آقای میرحسین موسوی در سی سال پیش انداخته بودید. شما نه نخستین ایرانی هستید که مملو از بغض و کینه نسبت به اعراب و در مقابل سرشار از تجلیل و ستایش از نژاد ایرانی هستید و نه آخرین آن. بسیاری از ایرانیان دیگر هم همچون شما سرشار از خودبزرگبینیهای جاهطلبانه، نژادپرستی و تحقیر دیگران میباشند.
محض اطلاع جنابعالی و سایر هموطنان نژادپرستمان عرض میکنم که در حدود ۱۶۰ سال پیش عدهای در ایالت ماساچوست آمریکا دانشگاهی خصوصی را تأسیس کردند به نام MIT . همزمان با تأسیس آن دانشگاه مرحوم میرزا تقیخان امیرکبیر در ایران صدراعظم است و ازجمله تلاشهای وی آوردن علوم و فنون جدید به ایران و آشنا نمودن ایرانیان با این علوم میباشد. علوم و دانشهایی که روح اجداد بنده و شما ما هم از وجود آنها تا قبل از آن خبر نداشت. بد نیست شما و دیگران که اینقدر نژاد ایرانی را بالا میبرید و دیگران را تحقیر میکنید یک نگاهی به این دو اقدام تاریخی بیندازید. دانشگاه MIT ظرف ۱۶۰ سال گذشته ۸۰ جایزه نوبل در رشتههای مختلف علوم کسب کرده. البته اهدا جایزه نوبل از اوایل قرن بیستم شروع شده؛ اما اگر فرض بگیریم که از اواسط قرن نوزدهم یعنی همزمان با تأسیس دانشگاه MIT اهداء نوبل مرسوم میبوده در آن صورت MIT هر دو سال یک نوبل دریافت کرده؛ اما از امیرکبیر پاشورهای آغشته به خون در حمام باغ فین کاشان برجای ماند. اگر ما بهجای آمریکاییها میبودیم و فقط یکی از اساتید مان ظرف ۱۶۰ سال گذشته یک نوبل دریافت کرده بود نهتنها خود را از اعراب، افغانیها و هر ملت و تمدن دیگر برتر و بالاتر میدیدیم بلکه خدا را هم از روی تکبر و خودبزرگبینی بنده نبودیم.
فقط یککلام به جنابعالی عرض کنم که دستهگلها و تاج گلهای عظیمی که برای بزرگداشت ایرانیت میفرستیم ممکن است از باب باور و دلخوشی خودمان و مرهم گذاردن بر روی زخمهای تاریخیمان اثربخش باشد اما متأسفانه تاریخ و گذشتهمان را تغییری نمیدهد. بهعنوان مثال، بعد از موجی که در خصوص به رسمیت شناختن اسراییل در جمع دانشجویان امام صادق (ع) به وجود آمد، بنده یک متن دو صفحهای در پاسخ یادداشتی که در روزنامه خراسان چاپ شده بود نوشتم که خراسان حتی یک سطر آن را هم درج ننمود. پاسخم نه نظریهپردازی بود، نه تجزیهوتحلیل بود و نه تفسیر و تبیین سیاسی. بلکه صرفاً طرح چند پرسش پیرامون تاریخ خاورمیانه، فلسطین و اسراییل بود. ایکاش جنابعالی در کنار شعارهای تکراری و حملاتی که بهواسطه به رسمیت شناختن اسراییل نثارم کرده بودید و مستحق آن دانسته بودید که خونم توسط یک فلسطینی ریخته شود، یک سطر پاسخ به مطالب آن دو صفحه میدادید؛ اما نه جنابعالی و نه هیچیک از عزیزان دیگری که بهواسطه آن ابراز عقیده هر چه خواستند به من گفتند حتی یککلام نتوانسته بودند پاسخی به آن یادداشت در خصوص اسراییل بدهند.
نه آقای مهندس غرضی بازهم تکرار میکنم که هیچیک از مطالب سخنرانی قبل از عیدتان در کازرون باعث نوشتن این جوابیه نشد. الا یک نکته آنهم توهین و تحقیری که نسبت به آقای میرحسین موسوی روا داشته بودید. آن بخش که فساد امروز جامعه را به «سیاستهای تبعیضآمیز» ایشان نسبت داده بودید آنقدر سطحی بود که فکر کنم نوهتان در کلاس اول ابتدایی هم این استدلال را از پدربزرگش نپذیرد که سیاستهای دولتی در سی سال پیش باعث نابسامانی امروز ما شده باشد. نوه شما ازتان خواهد پرسید که پس مسئولین آن کشور در طی آن سی سال چه میکردهاند؟ اما نوه بزرگترتان سؤال عمیقتر و تلختری ازتان خواهد پرسید. اینکه شما سیاستهای اشتباه و تبعیضآمیز مهندس موسوی و کاستیهای آقای هاشمی رفسنجانی را کی متوجه شدید؟ آیا زمانی هم که با آنان همکاری میکردید متوجه شده بودید اما سکوت کردید یا آنکه بعد از حوادثی که به دنبال اعلام نتایج انتخابات ۲۲ خرداد سال ۸۸ اتفاق افتاد آن ضعفها را کشف کردید؟
نه آقای غرضی، آنچه دل انسان را به درد میآورد آن است که شما حتی یک حداقلی از انصاف، جوانمردی و صداقت را هم نگه نداشتهاید. در انتقاد از آقای مهندس موسوی فرمودهاید: «(درحالیکه) عراق آمده بود به کرمانشاه و به ایلام رسیده بود، مهندس موسوی ترسیده بود و به خانهاش رفته بود.» و ادامه داده بودید: «این شأن یک مسئول نیست که بیاید جنگ را رها کند…» واقعاً که دستمریزاد. این بخش از سخنرانیتان را که خواندم دلم برای خودم، شما و همنسلانمان که انقلاب کردیم سوخت که ما واقعاً ازنظر اخلاق و کرامت انسانی به کجا داریم میرویم؟ شما یک انقلابی هستید و نلسون ماندلا هم یک انقلابی. شما حاضر هستید مثل آب خوردن همه گونه دروغ و تحریف را بهواسطه مصالح سیاسی به همکاران و همرزمانتان نسبت دهید و نلسون ماندلا حاضر نشد حتی با دشمنانش رفتاری را که شما با دوستان و یارانتان کردید بنماید. شما نه اولین کسی هستید که به خودتان اجازه میدهید به انسانی که دربند است و هیچ دفاعی از خود نمیتواند بکند هر چه دوست دارید نسبت دهید و نه آخرین نفر خواهید بود. قبل از شما هم آقای دکتر علیرضا مرندی وزیر بهداشت و درمان دولت مهندس موسوی مطالبی را به ایشان نسبت دادند. به راستی آقای مهندس غرضی شما برای کدام هدف مبارزه میکردید؟ آیا اخلاق هیچ جایی در آرمانهای انقلابی شما نداشت؟