Search
Close this search box.

نامه زندانیان بند ۳۵۰ درباره حمله خونین گارد ویژه

زندان اوین - پنجشنبه سیاه - زندانیان سیاسی - بند ۳۵۰اختصاصی جرس: یک روز پس از حمله به زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین٬ تعداد ۱۰ نفر از سوی بازرسی به زندان آمدند و فیلم دوربین‌های داخل زندان را چک کردند و آن‌ها را با خود بردند و از افسر نگهبانان در این باره سوالاتی پرسیدند.
این بار با زندانیان برخوردی صورت نگرفت. زندانیان سیاسی هم اکنون از گرفتن غذای زندان امتناع می‌کنند و اعلام کرده‌اند تا زمان مشخص شدن وضعیت ۳۲ تن از هم بندی‌های خود که از سرنوشت آن‌ها اطلاعی در دست نیست از گرفتن غذا امتناع خواهند کرد.
بند ۳۵۰ اوین روز (پنج شنبه ۲۸ فروردین) شاهد بی‌سابقه‌ترین برخورد و ضرب و شتم زندانیان سیاسی بود. تعداد بسیار زیادی از ماموران سپاه و اطلاعات از ساعت ۹ صبح با هجوم به بند به بهانه بازرسی اتاق‌های بند، زندانیان را به شدت مورد ضرب و شتم با باتوم قرار دادند و ۳۲ تن از زندانیان را به نقاط نامعلومی منتقل کردند و تاکنون از سرنوشت آن‌ها اطلاعی در دست نیست.

گزارش شاهد عینی از وضعیت مجروحان حادثه پنج شنبه بند ۳۵۰
آخرین اخبار از وضعیت مجروحان بد حال که در جریان وقایع پنج شنبه زندان اوین سر و کارشان به بهداری زندان افتاده است حکایت از برخوردهای امنیتی و عدم اعزام آن‌ها به بیمارستان به دلیل وضوح جراحات دارد. بر این اساس٬ صبح جمعه بیمارانی که قصد رفتن به بهداری را داشتند با این پاسخ از سوی افسر نگهبان مواجه شدند که پزشکان به بهداری بند ۷ اعزام شده‌اند و امکان رسیدگی به بیماران عادی وجود دارد. بند ۷ و ۲۴۰ دارای بهداری مجهز و مشترک است که اعزام پزشک بهداری به آنجا نشان از کار پرتراکم پزشکان در روز جمعه دارد.
همچنین گزارش‌ها حاکی از آن است که وضعیت جسمی اسدالله هادی که پیش از بازگشت به زندان تحت عمل جراحی قرار گرفته بود بر اثر ضربات وارده به وخامت گراییده است و هنوز به بیمارستان اعزام نشده است.
گزارش دریافتی از بهداری اوین نیز حاکی از آن است که دو مجروح بستری در بهداری یعنی آقایان امید بهروزی و اسماعیل برزگری با دستبند و پایبند به تخت بهداری زنجیر شده اند و از تماس آن‌ها با سایر زندانیان حاضر در بهداری جلوگیری می‌شود و به همین دلیل با ورود هر زندانی به بهداری٬ آنان وضعیت خود را شرح می دهند تا به هم بندیهایشان در ۳۵۰ انتقال یابد.
بر اساس این گزارش٬ اسماعیل برزگری در حالیکه از درد می‌نالیده، فریاد زده است که دو دنده‌ام را شکسته‌اند و تنها کاری که اینجا برایم انجام دادند این بوده که عکس رادیوگرافی انداخته‌اند اما ماموران اطلاعات اجازه اعزام به بیمارستان جهت درمان را نمی‌دهند. امید بهروزی نیز که از نواحی مختلف دچار بریدگی و خونریزی شده بود به تخت بسته شده و فشار خون او ۸ روی ۴ است که نشان از وضعیت بسیار وخیم او دارد و از هر کسی که در بهداری بوده استمداد می‌کند.
بر اساس اظهارات این دو بیمار مجروح٬ دکتر شعبانی که به هنگام مرگ هدی صابر متصدی بهداری اوین بوده است (اشاره با ماجرای سال ۹۰ و بردن هدی صابر به بهداری و ضرب و شتم او در بهداری) پنجشنبه شب حاضر به تهیه و تنظیم گزارش جراحات بیماران تحویلی نشده در حالی که به طور معمول به هنگام تحویل مجروحان این اطلاعات ثبت می‌شود.
بر اساس گفته‌های این دو بیمار (امید بهروزی و اسماعیل برزگر) شامگاه پنجشنبه مقادیر زیادی وسایل زخم بندی و پانسمان بدون حضور پزشک بهداری به بند ۲۴۰ ارسال شده است.

تفاوت‌های بازرسی روز پنج شنبه خونین با بازرسی‌های معمول
همچنین متن نامه زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ در خصوص تفاوت‌های بازرسی روز پنج شنبه خونین با بازرسی‌های معمول در اختیار جرس قرار گرفته است که در پی می‌آید:

بر خلاف ادعای مسئولان سازمان زندان‌ها مبنی بر اینکه بازرسی زندان را روندی قانونمند و عادی قلمداد می‌کنند این تهاجم خونین به بند ۳۵۰ تفاوت‌های چشمگیری با دفعات پیشین داشت. این تفاوت را می‌توان به شرح ذیل لیست کرد:
تفاوت ماموران بازرسی یعنی لباس شخصی‌ها با ماسک و عینک دودی: برخلاف بازرسی‌های معمول بند ۳۵۰ که از سربازان و پاسداران با نام و نام خانوادگی استفاده می‌شد٬ در بازرسی‌های صورت گرفته در پنج شنبه ۲۸ فروردین ماه حدود ۴۰ نفر از لباس شخصی‌ها مسلح به باتوم و درشت هیکل حضور داشتند که پیش‌تر در بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ و دو الف سپاه در جریان نقل و انتقالات زندانیان و یا جلسات بازجویی حاضر بودند. این عده با آغاز درگیری عمدتا در جریان زد و خورد‌ها و برخورد با زندانیان فعال بودند. حداقل ۱۰ تن از آنان در کار فیلم برداری از زوایای مختلف درگیر‌های بودند و همانها در پایان عده‌ای از زندانیان را از سایرین جدا کرده و پس از ضرب و شتم به نقاط نامعلومی انتقال دادند.
تفاوت در سطح تخلفات: برخلاف بازرسی‌های معمول که تخت‌ها و وسایل زندانیان به تفکیک مورد بازرسی قرار می‌گرفت و پس از یافتن اقلامی مانند‌ «ام پی تری» یا شاید «تلفن همراه» به دقت مشخصات آن و مالک آن در صورت جلسه ثبت می‌شد این بار معلوم نیست با چه هدفی سخن از ده‌ها موبایل و دستگاه‌ام پی تری کشف شده و اقلامی دیگری که صاحب آن‌ها معلوم نیست. از همین رو در خصوص در کشف آن اقلام در اتاق‌های بند ۳۵۰ تردیدهای جدی وجود دارد. (این اقلام در حالی از سوی مقامات زندان غیرقانونی خوانده می‌شود که اکنون در تمام زندان‌های دنیا این اقلام به صورت قانونی در فروشگاههای زندان فروخته می‌شود و حتی ارتباط با خانواده‌ها از طریق تلفن که سالهاست از سوی دادستانی و مقامات امنیتی برخلاف قانون از زندانیان گرفته شده است.)
تفاوت در برخورد با خاطیان: برخلاف بازرسی‌های معمول که پس از پایان بازرسی٬ صاحبان اقلام ممنوع به فاصله یکساعت به بند انفرادی انتقال می‌یافتند در بازرسی روز پنج شنبه هنوز مالکان اقلام به اصطلاح ممنوع در بند حضور داشته و به جای آن سی و دو تن از زندانیان به جرم مخالفت با اقدامات غیرقانونی و قلدرمابانه ماموران و ایستادگی در مقابل اقدامات خلاف قانون آن‌ها بدون هیچ حکم قانونی به نقاط نامعلوم انتقال یافتند. لازم بذکر است ساکنان اتاق‌هایی که حاضر به ترک اتاق نشدند به هیچ وجه مانع کار بازرسی نشدند زیرا بازرسی ماموران در حضور خود را حق قانونی خود می‌دانستند. با صدور دستور از بلندگو ضرب و شتم شدید زندانیان داخل بند و در حالیکه بقیه زندانیان بند ۳۵۰ در حیاط محصور بودند ده‌ها سرباز با باتوم و چماق تازه نفس وارد شده بودند آغاز شد.
تفاوت در ابرزارهای بازرسی: در حالی که در بازرسی‌های قبلی ماموران با کمک لوازم الکترونیک نسبت به کشف اقلام الکترونیکی به اصطلاح ممنوع می‌پرداختند و در ‌‌نهایت با بازرسی تک تک لوازم به صورت فیزیکی بازرسی را به پایان می‌بردند اما در بازرسی روز پنج شنبه آنچه بیش از همه مشهود بود حجم زیاد دوربین‌های فیلم برداری که بطور مرتب روشن و خاموش می‌شد و بطور کارگردانی شده و به صورت گزینشی از وقایع فیلم برداری می‌شد.