Search
Close this search box.

پیدا و پنهان دروغ و حقیقت در بند ۳۵۰ اوین – بخش نخست

زندان اوینمتن زیر تحت عنوان «پیدا و پنهان دروغ و حقیقت در بند ۳۵۰ زندان اوین»، توسط گروهی از زندانیان نگاشته و برای جرس ارسال شده است، که گویای بخشی از حوادث هفته گذشته در آن زندان است، که مقامات و رسانه‌های حکومتی به کذب گویی و قلب واقعیت در مورد آن پرداخته‌اند:

به گزارش جرس نفوذ سناریوهای امنیتی، اعتبار نهادهای عدالت را زیر سوال برده است. سناریوسازی‌ها در جهت پرونده سازی برای زندانیان سیاسی و پاک کردن اقدامات غیر قانونی مسئولان و ماموران صورت می‌گیرد. از ابتدا برای حمله آمده بودند، نه برای بازرسی.

واقعیات صورت جلسه‌های بازرسی بند ۳۵۰
در فیلم پخش شده توسط برنامه خبری ۲۰: ۳۰ که معمولا اخبار مربوط به نهادهای امنیتی را تایید و پخش می‌کند نکاتی وجود دارد که دقت در آن‌ها حقانیت ادعاهای زندانیان بند ۳۵۰ از یک سو و بطلان مدعیات طرف مقابل را آشکار می‌می کند. آنچه در ادعاهای زندانیان و مسئولان سازمان زندان‌ها نقطه مشترک می‌شود ولی هر یک از دو طرف روایت خود را از ماجرا حق می‌داند موضوع اصرار برخی از زندانیان حضور در اتاق‌ها در جریان بازرسی است.
سوال اساسی نزد زندانیان و هر شاهد منصفی این است که چنانچه هدف از بازرسی‌های معمول کشف اقلام ممنوعه زندان است. چرا باید این اکتشاف زمانی صورت گیرد که متهم احتمالی و متخطی از قانون حضور نداشته باشد؟ مگر جز این است که هنگام بازداشت افراد و توقیف مدارک احتمالی جرم، باید شخص متهم و مظنون حضور داشته باشد و صورت جلسه اقلام توقیفی به امضای شخص او رسیده باشد.

در بازرسی‌های زندان اوین و بند ۳۵۰ معمولا در هر اتاقی حدود ده و تا پانزده مامور اعم از لباس شخصی یا با یونیفرم حضور می‌یابد و با آغاز بازرسی همزمان شروع به تفتیش تخت‌های زندانیان می‌کنند. حضور یک نماینده در هر اتاق آیا امکان نظارت بر ثبت و ضبط قانونی اموال و اشیاء را فراهم می‌آورد و یا چنانچه در جریان بازرسی موردی از موارد ممنوعه در تخت یا وسایل زندانی جاسازی شد امکان اثبات تعلق آن شی به مظنون احتمالی وجود دارد؟ شکایت زندانیان از گم شدن و سرقت اموال که در هر بازرسی به وفور گزارش می‌شود و هرگز هیچ پاسخ مناسبی را هم نمی‌یابد به همین دلیل است که هرگز اجازه حضور زندانی به هنگام بازرسی داده نشده است.

امضای صورت جلسه اموال کشف شده ممنوعه در آخر کار توسط نماینده زندانیان یک سبک غیرقانونی و اخذ امضاء از سوی نماینده‌ای است که اساسا امکان نظارت را نداشته است. در جریان بازرسی بند ۳۵۰ در روز ۲۸ فروردین ۱۳۹۳ صبح پنج شنبه خونین و سیاه عده‌ای از اعضای اتاق یک و سه همانگونه که در فیلم کارگردانی شده سازمان زندان‌ها به نمایش درآمد با ادب و آرامش در کف اتاق نشسته و اجازه دادند بازرسی در حضور آنان صورت گیرد. بسیاری از زندانیان بند ۳۵۰ در پرونده‌های منجر به محکومیت خود با مستنداتی مواجه شده‌اند که تعلق خود نزد قاضی را کتمان کرده‌اند و اغلب احکام بی‌توجه به این اعتراض مستند صدور احکام قرار گرفته است. و طبیعی است که زندانیان اعتمادی به دستگاههای امنیتی در ارتباط با دادگاههای انقلاب و غیره نداشته و حاضر به ترک محل نباشند. مضاف بر اینکه در اغلب بازرسی‌ها حجم زیادی از اموال ارزشمند مانند ساعت، چک، پول، انگش‌تر و‌ام پی تری به سرقت رفته است و پیگیری قانونی آن نیز نتیجه‌ای در بر نداشته است. ادعای یافتن مواردی ممنوع چون مشروبات الکلی و مواد مخدر در مصاحبه برخی از خدا بی‌خبران و انتساب آن به زندانیان بند ۳۵۰ که عمدتا به دلایل شرافتمندانه و غیر سودجویانه در زندان بسر می‌برند هیچ ایرانی با شرفی را دچار تردید نمی‌کند که این اطلاع در جهت پرونده سازی و جریان سازی‌های امنیتی توسط اذناب به گروه افراطی است از ساختار حکومت صورت می‌گیرد.

در حال حاضر پس از بازرسی به گفته رئیس سازمان زندان‌ها سابق صد‌ها قلم اشیاء ارزشمند زندانیان به سرقت رفته و میلیون‌ها تومان اموال عمومی نظیر یخچال، فریزر، تلویزیون، اتو، جاروبرقی و چراغ مطالعه که توسط عده‌ای افراد غیر متخصص اوراق شده دچار آسیب‌های جدی و تخریب شده است. این اموال، اموال شخصی زندانیان است که توسط آنان خریداری شده و سازمان زندان‌ها حتی ریالی بابت آن هزینه نپرداخته است. قطعا تخریب اموال شخصی مردم به عمد جرم محسوب شده و باید از سوی مراجع نیز بعنوان ارتکاب فعل حرام و گناه از سوی ماموران اعلام شود.

نکته دیگر اینکه در جریان بازرسی روز مذکور عملیات بازرسی در اتاق سه بند ۳۵۰ پایان یافته بود و پس از آن یازده نفر از آنان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به انفرادی انتقال یافتند. در حال حاضر نمایندگان اتاق‌هایی که صورت جلسه‌های بازرسی را امضا کردند حاضر نیستند گواهی دهند که موارد یافت شده ادعایی متعلق به زندانیان است یا خیر؟ واقعیت این است که امروز مشخص شده که موضوع حمله به بند ۳۵۰ هر چه باشد، مطمئنا بازرسی معمول نبوده؛ چراکه اگر این روایت را بخواهیم بپذیریم این سوالات بی‌پاسخ خواهد ماند:

۱ ـ باوجود نظارتی شبانه روزی چرا ماموران پنج و شش دوربین حرفه‌ای با خود حمل می‌کردند مگر در موارد قبل دوربین به همراه می‌آوردند؟
۲ـ چرا پس از ورود لباس شخصی‌ها برای بازرسی بلافاصله صد‌ها سرباز باتوم به دست در راهروهای بخش مدیریت زندان مستقر شدند؟
۳ـ چرا ماموران بازرسی برای جلوگیری از شناسایی برای اولین بار با ماسک و عینک دودی در بند ۳۵۰ حاضر شدند؟
۴ ـ چرا این حجم از دستبند و چشم بند همراه‌شان بود که بسیاری را با دستبند و چشم بند به انفرادی انتقال دادند در حالیکه در مورد هیچ متهمی در زندان اوین استفاده نمی‌شود.