Search
Close this search box.

مرحوم عزت الله سحابی: حکومت کردن با زور و تکبر، جامعه مذهبی را به فسق می کشاند

sahabiمهندس عزت‌الله سحابی از جمله همراهان برجستهٔ جنبش سبز محسوب می‌شد. رییس شورای فعالان ملی ـ مذهبی، ازجمله منتقدان مهم سیاست‌های مبتنی بر زور و ارعاب در نظام مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه بود.

به گزارش جرس، بازداشت صد‌ها فعال سیاسی و مطبوعاتی برجسته پس از انتخابات پرمسئله و ابهام ۱۳۸۸، در کنار قتل ده‌ها شهرومند معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری و احضار و بازداشت و سرکوب خشن و بدرفتاری با هزاران شهروند معترض، خاطر کنشگر سیاسی ۸۰ ساله را بس آزرده بود. کسی که افزون بر ۶ دهه سابقهٔ فعالیت سیاسی وطن‌دوستانه داشت و هم‌زمان دغدغه‌دار اخلاق بود.

در چنین وضع و زمانه‌ای، امکانی برای گفت‌وگویی خصوصی فراهم شد. زنده‌یاد مهندس سحابی در این گپ و گفت، ملاحظات ارزشمندی را ابراز کرد. نکاتی که اینک، و در سومین سالگرد درگذشت آن مرد آزاده، بازخوانی و تبیین‌اش، خالی از لطف و فایده نیست.

مهندس سحابی در این گفت‌وگو با اشاره به رفتار و دیدگاه‌های امامان شیعه، به نقد عملکرد سیاسی ـ امنیتی حاکمان در جمهوری اسلامی پرداخت. او گفت: «امام علی دغدغهٔ حکومت مردمی داشت. او به کارگزارانش در دنیای اسلام آن روز بخشنامه‌ای می‌فرستد. تاکید می‌کند که در هر روز جمعه در نماز، مکتوبی را که نوشته‌ام برای مردم بخوانید. این مکتوب چه بود؟ امام علی می‌گوید: پیغمبر به من گفت که تو بهترین فرد برای حکومت بر مردم هستی. اما اگر مردم تو را پذیرفتند و گرد تو جمع شدند، تو بر آن‌ها حکومت کن؛ اما اگر چنین نکردند، افسار حکومت را بر زمین بکوب و‌‌ رها کن. این را به امر امام علی، هر جمعه تکرار می‌کردند. مسئله این قدر مهم بود. او تاکید می‌کند که خطیبان هر جمعه این نکتهٔ مهم را تکرار کنند تا در ضمیر و وجدان مردم بنشیند که حکومت مال مردم است.»

در ادامهٔ این بحث، مهندس سحابی به ستیز امام حسین با حاکم جائر زمان اشاره کرد و افزود: «قیام امام حسین به کنار؛ وقتی نامهٔ کوفیان برای او می‌آید و دعوتش می‌کنند، ایشان احتیاط می‌کند و مسلم بن عقیل، پسرعمویش را برای تحقیق می‌فرستد. مسلم گیر می‌افتد. او درگیر مصائبی می‌شود؛ وی را مجروح نزد ابن زیاد می‌برند. ابن زیاد به او می‌گوید،‌ای پسر عقیل چرا به اینجا آمدی و بین مردم تفرقه انداختی؟ (مشابه حرفی که همهٔ دیکتاتور‌ها می‌گویند.) مسلم بن عقیل می‌گوید، ما آمدیم چون شما حلال خدا را حرام کرده‌اید و حرام خدا را حلال کرده‌اید و به مردم بدون رضایت آن‌ها، حکومت می‌کنید.»

وی تصریح می‌کند: «یعنی یکی از انگیزه‌های قیام امام حسین، این بوده؛ که آن‌ها به زور بر مردم حکومت می‌کردند. یعنی رضایت مردم از حکومت یک اصل است؛‌‌ همان طور که توحید و نبوت اصل است.»

او در «تایید این مطلب»، به قرآن استناد می‌کند: «در سوره آل‌عمران جایی که حضرت موسی به می‌قات می‌رود و در کوه طور مه‌مان است؛ بعد از ۴۰ شب معاشقه‌ و راز و نیاز موسی با خدا، پیام می‌آید که «وکَتَبْنَا لَهُ فِی الأَلْوَاحِ مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِیلًا لِّکُلِّ شَیْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا.» می‌گوید به پیروانت توصیه کن که الواح دهگانه را به بهترین شکل اجرا کنند. اما در ادامه می‌گوید: «سَأُرِیکُمْ دَارَ الْفَاسِقِینَ»؛ به‌زودی سرزمین فاسقین را نشانتان می‌دهم. و این خیلی جالب و عجیب است. مثل اینکه من نوعی، عمری از یک بیماری در رنج باشم؛ بعد به دکتری مراجعه کنم و بگویم مرا نجات بده و درمان کن. بعد دکتر نسخهٔ بالا بلندی بدهد و بگوید این را اجرا کن، به‌زودی مرگ را به تو نشان خواهم داد!»

مهندس سحابی در ادامهٔ این اشاره‌ و تأمل قابل توجه، افزود: «این یعنی چه!؟ اما در ادامهٔ این آیه می‌گوید: «سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ»؛ به‌زودی از آیات خودم منصرف می‌کنم آنهایی را که در زمین برتری طلبی می‌کنند بدون این‌که حق داشته باشند. «وَإِن یَرَوْاْ کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا…» مثل همین آقای خامنه‌ای! هر حادثه‌ای رخ می‌دهد که برای او یک هشدار است، اعتقاد پیدا نمی‌کند و ایمان نمی‌آورد. اگر راه راست و درست پیش آید، اتخاذ نمی‌کند؛ اگر راه کج باشد برمی‌گزیند.»

کنشگر دیرپای ملی ـ مذهبی ایران با طرح این سئوال که «چرا جامعه مذهبی به دارالفاسقین تبدیل می‌شود، ملاک چیست؟» توضیح داد: «ملاک همین است که حکومت با زور است و تکبر بدون حق رخ می‌دهد. اگر زور است و تکبر بدون حق، پشت‌اش فسق و فجور هم می‌آید. این تاکید قرآن است.»

به باور سحابی، «تردیدی نیست کسانی که با تکبر بدون حق و به زور حکومت می‌کنند، ذیل حکومت آن‌ها و در متن جامعه فساد خواهد بود. چنان‌که امروز فساد در بطن جامعه ایران، موج می‌زند.»

عضو شورای انقلاب پس از پیروزی انقلاب ۵۷ و وزیر دولت موقت مهندس بازرگان، ارزیابی مهمی دارد: «قبل از انقلاب فساد این طور نبود. شاید ظاهر جامعه با امروز متفاوت بود، اما در بطن جامعه مردم به هم اعتماد داشتند و سلامت بیشتری وجود داشت. من دوستانی دارم که ۴۰ سال با هم شریک بوده‌اند و حالا دارند به هم خیانت می‌کنند. فساد و فسق در جامعه موج می‌زند، منتهی ظاهر نیست.

پس از ۶ دهه فعالیت سیاسی با نقطه عزیمت دینی و مبتنی بر ارزش‌های توحیدی، رییس شورای فعالان ملی ـ مذهبی تصریح می‌کند که چاره، محور قرار دادن ایران و منافع ملی است: «ما از هر مذهب و ایدئولوژی که دم بزنیم مخالفان و موافقانی دارد؛ بنابراین هیچ مذهب و ایدئولوژی نمی‌تواند عامل وحدت ایرانیان باشد. چه چیزی مشترک بین ایرانیان است؟ فقط ایران مشترک بین ایرانیان است. ایران یک امر عینی است. فکر و اندیشه، عینی نیست. خاک و سرزمین عینی و ملموس است. عقیده و فکر نمی‌تواند عامل وحدت شود، آنچه می‌تواند موجب وحدت ایرانیان شود، خود ایران است.»

عضو جبهه ملی ایران در زمان دکتر محمد مصدق و فعال نهضت مقاومت ملی، تاکید می‌کند: «برای ما ایران اصل است. ایرانیت برای ما اصل است. اینکه فلان شهروند، شیطان‌پرست است، مسیحی است، زرتشتی است، مارکسیست است، بی‌دین است، هرچه هست، مهم نیست. البته به آن‌ها هم باید بگوییم که نباید عقاید خودشان را بر ایران برتری دهند. گروه‌ها باید منافع ملی ایران را بر مصالح عقیدتی خود توفق دهند. این یک پیمان دسته جمعی است. همه (از مسلمان تا مارکسیست) باید متعهد باشند که مصالح ایران را تحت‌الشعاع عقیده قرار ندهند. این یک پیمان ملی می‌خواهد. نباید منافع ملی را زیر سایه منافع دیگر کشور‌ها قرار داد. این‌طور کشور به وحدت ملی می‌رسد.»

پیر سیاست‌ورزی ملی که بیش از ۶ دهه برای آزادی و دموکراسی و استقلال ایران کوشید، در پایان این گفت‌وگو تصریح کرد: «گریه‌ام می‌گیرد از این وضع ایران… مساحت هندوستان دو برابر ایران است، ولی جمعیت‌اش بیش از ۱۵ برابر ایران است. هندوستان حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد. این کشور ذاتا فقیر است. منابع این کشور اجازه سیر شدن مردم را نمی‌دهد؛ ولی هند نه فقط از لحاظ غذایی خودکفا شده بلکه صادرات هم می‌کند. آدم گریه‌اش می‌گیرد.»

او توضیح داد که «در سال ۶۱ هند حدود ۶۰ هزار کیلومتر راه آهن داشت؛ الان حدود ۱۲۰ هزار کیلومتر دارد. همین هند فقیر ۶۰ هزار کیلومتر راه آهن در این ۳۰ سالی که از انقلاب ما گذشته، ساخته است؛ و این درحالی است که هند پول نفت و مفت ایران را هم ندارد. در اغلب صنایع هم خودکفا شده و صادرات دارد و جزو ۱۰ اقتصاد بر‌تر جهان است و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۲۰ جزو ۵ کشور برجسته جهان شود. این قدر پیشرفت کرده و هنوز در حال پیشرفت است. چرا؟ چون رجال سیاسی تربیت شدهٔ مکتب گاندی و نهرو هستند؛ پایبند به منافع ملی هند هستند. در هند کمونیست‌ها، مارکسیست‎‌ها، بودایی‌ها، مسلمان‌ها و همهٔ مذاهب و عقاید فعال و آزاد هستند، اما منافع ملی برایشان بر ایدئولوژی ترجیح دارد.»

Tags