بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دستورات مختصر و کوچکی در اطراف قضایا داده میشود که مجموعاً نشان دهندهی اتصال و استمرار جامعِ بشری است. حتی عبارات سادهای مانند اذكروا موتاكم بالخير گذشتگانتان را به خوبی به یاد بیاورید یا هر وقت یادتان میآید اگر پدرتان یا مادرتان و یا بزرگانتان زنده بودند شما برای آنها هدیهای، یک گُلی میبرید حالا که رفتند برایشان هدیه میخواهید ببرید، باید یک حمد و اخلاص ببرید ولی به هرجهت هدیهای میبرید یعنی هرگز ما، هر کداممان را فکر کنیم از زیر بُته در نیامدیم فقط یک بار خداوند پدر ما را خلق کرد، حضرت آدم(ع) و همسرشان را. بعد از آن ادامهی نسل را خداوند به آنها سپرد.
و همچنین نشان دهندهی این است که از بزرگانی که ذکر خیرشان را میکنیم، یاد بکنیم. البته این یاد درجات مختلفی دارد یک وقت مثلا من تسبیحی، انگشتری، قلمی از بزرگی دارم به همین اندازه که آن را نگه میدارم این یاد است. بزرگتر که بود مثل پیامبر برایش بارگاه درست میکنیم که همیشه به یادش باشیم. ولی این را باید توجه داشته باشیم که پیامبر و ائمه خودشان مانند گلهایی بودند که شاخههای فراوانی داشتند، بنابراین مأمورین آنها را هم باید احترام کنیم که متأسفانه در اثر این انقلاباتی که در کشورمان رخ داده [این تجلیلات] کمتر برگزار میشود.
در این مسیر دو روز گذشته از شیخ ابوالقاسم گورکانی تجلیلی به عمل آمد که بسیار شایسته و کار خوبی بود، خداوند بانیانش را مرحمت کند. یکی از بزرگانی بود که در منطقهی خراسان، مانند بسیاری دیگر از بزرگان عرفان، به ارشاد مردم اشتغال داشت و اینها غالباً هم خودشان علاقمند بودند که از جال و جنجالها و به اصطلاح سیاستهای غلط زمان خودشان دوری کنند. البته در خیلی موارد ناچار بودند که به مصلحت دخالت کنند. در این منطقه حضرت شیخ ابوالقاسم گورکانی مدتها بودند و در واقع معاصر با شیخ ابوسعید ابوالخیر بودند البته مقبرهای به نام شیخ ابوسعید ابوالخیر در همین منطقه (مهنه) هست که بعضیها میگویند این مقبره حضرت شیخ نیست، ابوسعیدِ دیگری است. ابوسعید ابوالخیر در افغانستان است. فرق نمیکند. مثلهایی که در عامیانه میگویند، مثلا فیل مرده و زندهاش صد تومان است، یعنی اینها مرده و مرگ ندارند همیشه زنده هستند. همین که ما کلمات شیخ ابوسعید را با لذت میخوانیم و بر آن تکیه میدهیم حاکی از زنده بودن است. ما این همه زندگان داریم ولی متأسفانه خودمان جزو مردگان هستیم. انشاءالله آنهایی که مانع حیات معنوی ما هستند خداوند هدایتشان کنند. در مورد حیات قرآن میفرماید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ (انفال/24) وقتی خداوند و پیغمبرش شما را صدا میزنند، بیایید که زندهتان کنیم. منظور هدایت و سلوک به سمت خدا را در این تعبیر به معنی حیات گفتهاند. که البته این معنی با آن عبارتی که به امام حسین منسوب است، که میفرماید ان الحیاة عقیدة و جهاد.
یکی از این بزرگان شیخ ابوالقاسم گورکانی است که دربارهی او سمیناری گذاشته شد و یاد و تجلیلی از آن حضرت شد و حق این است که از تمام این بزرگان این تجلیل و حقگذاری بشود که انشاءالله ما این توجه را پیدا کنیم. وجود اینها یک معنای دیگری هم نشان میدهد که سلسلهی ارشاد مردم به سوی خداوند همیشه در حال اتصال است و هرگز گسستنی نیست. ما بستهی تو هستیم و همیشه این بستگی را از ولگردی و بدون بستگی ترجیح میدهیم برای اینکه بستهی یار هستیم، انشاءالله. من از افرادی که زحمت کشیدند و این تجلیل را کردند و آنهایی که مقالات و نوشتهها و سخنرانیهایی انجام دادند که در روشن کردن ما مفید بود از همهی آنها تشکر میکنم انشاءالله خداوند به آنها اجر بدهد و به ما هم هدایت و ارشاد بدهد. انشاءالله.