کلمه – گروه خبر: علی مطهری معتقد است رفتاری که در دولتهای نهم و دهم تا به امروز با برخی شخصیتهای قدیمی و از ارکان انقلاب اسلامی انجام شده بسیار زشت و فرصتطلبانه بود.
علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس ششم با معیار این جمله امام (ره) که «مجلس در رأس امور است» کارنامه ی مجالس هفتم و هشتم و نهم در دوره دولت های احمدی نژاد، را ضعیف ارزیابی کرده و می گوید: به دلیل جسارت خود احمدینژاد و حمایت هایی که از او میشد، به ویژه پس از حوادث سال ۸۸ که لولویی به نام فتنهگران درست کردند و نظارت مجلس بر دولت را به بهانه زنده شدن فتنهگران سرکوب میکردند، مجلس به هیچ وجه در رأس امور نبود و فقط یک دکور و نمایشی از دموکراسی بود.
گفت و گوی با ویژه نامه “یاد” فرهیختگان با علی مطهری درباره ی دیدگاه های امام خمینی به شرح زیر است:
با توجه به این که به سالگرد رحلت ملکوتی بنیانگذار انقلاب اسلامی نزدیک میشویم، نگاه حضرت امام (ره) به جایگاه مجلس و اختیارات قوه مقننه در جمهوری اسلامی ترسیم شده است چقدر در مجالس فعلی مورد توجه است.
ارزیابی مجالس هفتم و هشتم و نهم با معیار این جمله امام (ره) که «مجلس در رأس امور است» به ویژه در دوره دولت های نهم و دهم، کارنامه ضعیفی از این مجالس به دست میدهد. در دوره آقای احمدینژاد به دلیل جسارت خود او و حمایت هایی که از او میشد، به ویژه پس از حوادث سال ۸۸ که لولویی به نام فتنهگران درست کردند و نظارت مجلس بر دولت را به بهانه زنده شدن فتنهگران سرکوب میکردند، مجلس به هیچ وجه در رأس امور نبود و فقط یک دکور و نمایشی از دموکراسی بود.
حضرت امام همواره در خصوص خطر تندروها تذکرات جدی دادهاند و امروز شاهد برخی از تندرویها در مجلس به خصوص بر علیه توافق نامه ژنو هستیم. در خصوص ماجرای مک فارلین البته امام در برابر نمایندگانی که به شدت موضعگیری کرده بودند واکنش قاطعانهای داشتند. این رفتارها در نگاه حضرت امام چگونه ارزیابی میشد؟
این که عدهای در مجلس با توافق ژنو مخالف باشند و حرف خودشان را بزنند، مسئله مهمی نیست و حق آنهاست که اظهارنظر کنند و البته مردم خودشان تشخیص میدهند که چه میزان از حرفهای آنها از روی حسن نیت و برای اصلاح امور است و چه میزان ناشی از تعصبات گروهی و هواهای نفسانی و برای هدفهای سیاسی است. آن هشت نمایندهای که در دهه شصت درباره ماجرای مک فارلین از وزیر خارجه توضیح خواستند، به نظر من کار قابل تقدیری کردند، منتها امام خمینی به دلیل شرایط جنگی کار آنها را تقبیح کردند و الاّ در شرایط عادی کار آنها انجام وظیفه نمایندگی بود. به طور کلی درباره برخی رفتارهای امام که به نظر میرسد که با استقلال مجلس یا آزادی بیان منافات داشته، باید توجه داشته باشیم که این رفتارها در دوران ابتدای پیروزی انقلاب یا در شرایط جنگی بوده است و به همین دلیل قابل توجیه است، همان طور که در اواخر جنگ ایشان به این مطلب اشاره کردند و فرمودند که از این پس همه اقدامات براساس قانون خواهد بود. برخی این اشتباه را مرتکب میشوند و میخواهند آن رفتارها را به امروز که در شرایط عادی هستیم سرایت دهند. مثلا میگویند در زمان امام چندین روزنامه با هم توقیف شد و امروز هم باید چنین اقداماتی انجام شود، در حالی که آن قضیه مربوط به زمان جنگ است که برخی روزنامهها پشت جبهه و روحیه مردم را تضعیف و مانند ستون پنجم عمل میکردند.
به طور کلی از نظر برخورد با چهرههای قدیمی انقلاب همچون آیت الله هاشمی رفسنجانی تا چه اندازه مشی و رفتار فعلی را منطبق بر رویکردهای بنیانگذار انقلاب اسلامی میدانید؟
رفتاری که در دولتهای نهم و دهم تا به امروز با برخی شخصیتهای قدیمی و از ارکان انقلاب اسلامی انجام شده بسیار زشت و فرصتطلبانه بوده و در واقع همان آفتی است که شهید مطهری به «رخنه فرصتطلبان» تعبیر میکند که افرادی از راه میرسند و خود را انقلابیون اصیل معرفی میکنند و شعارهایی تندتر از شعارهای اصلی سر میدهند و انقلابیون اولیه را به حاشیه میرانند، همان بلایی که به سر انقلاب مشروطه آمد و عینالدولهها میداندار شدند و سردار ملیها و سالار ملیها در گوشه عزلت از دنیا رفتند. رخنه فرصتطلبان در تاریخ صدر اسلام یعنی در دوره عثمان هم نمونه و مصداق دارد که منجر به انحراف انقلاب صدر اسلام شد. رفتاری که با آقای هاشمی و آقای ناطق و برخی علمای آزاده و حقگو مثل آقای دستغیب در سالهای گذشته تا به امروز شده است نه با اخلاق سازگار است نه با شرع و نه با عقل. این که دائم با سوء استفاده از سخن مقام رهبری بر ریزشهای انقلاب تأکید داشته باشیم کار درستی نیست. انقلاب اسلامی ما هیچ ریزشی غیر از سازمان مجاهدین خلق و گروههای کمونیستی و گروههایی مثل فرقان نداشته است. فقط افراد و گروههایی که اقدام مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی انجام دادهاند ریزش انقلاب محسوب میشوند نه این که هر منتقدی را ریزش به حساب آوریم.
تندروی در سالهای اخیر صدمات جدی را به کشور وارد کرده است. از نگاه شما رویکرد حضرت امام برای برخورد با تندرویها چه بوده و امروز به چه صورت باید پیاده شود؟
امام خمینی نسبت به گروههای سیاسی حالت پدرانه داشتند و هر گروهی را که میخواست از حد خود فراتر رود و سرکشی کند با یک تشر سر جای خود مینشاندند، لذا همیشه یک تعادلی بین دو گروه سیاسی کشور وجود داشت و ایشان اجازه تندروی به هیچ یک از دو طرف نمیدادند. طبیعی است که امروز نیز باید همین طور باشد و هیچ گروهی نباید احساس عزیزکردگی و بیرقیبی پیدا کند.
نگاه حضرت امام (ره) به مسئله آزادی بیان و بیان نظرات و اندیشههای مختلف چگونه بوده است و این مسئله در فضای فعلی مطبوعات تا چه اندازه با آرمانهای بنیانگذار انقلاب اسلامی مطابقت دارد؟
امام (ره) اجازه نقد احکام اسلام در مطبوعات یا تضعیف جبهه خودی در مقابل جبهه دشمن و یا مسائل خلاف اخلاق را نمیدادند، اما در سایر مسائل از آزادی بیان و نقد مسئولان دفاع میکردند. امروز برخی خط قرمزهای مصنوعی درست کردهایم مثل وقایع فتنه سال ۸۸ و حتی بحث درباره توافق ژنو، که به مطبوعات فشار میآوریم در حالی که ضرورتی ندارد.
مرحوم پدر شما، شهید مطهری، دغدغههای بسیاری در خصوص تندروی و دوری از اعتدال داشتند و شاید ایشان از نخستین پرچمداران مشی اعتدالی در انقلاب هستند. نگاه و اندیشه امام(ره) و شهید مطهری چه نسخهای برای شرایط امروز جامعه تجویز میکند؟
اساسا در همه امور باید معتدل باشیم و اسلام یک دین معتدل است. مقایسه تعلیمات اسلام با رفتار کلیسای کاتولیک در قرون وسطی این مطلب را آشکار میکند. البته مهم این است که اعتدال را چگونه تعریف کنیم و مصداق آن را چه بدانیم. شبیه شعار «گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک» است که همه آن را قبول دارند اما مهم این است که گفتار و پندار و کردار نیک را چه چیزی میدانیم.
در سالهای اخیر شاهد برهم زدن سخنرانی بزرگان نظام بودهایم. گروههایی که علیرغم تاکیدات مکرر باز هم در سخنرانیها با سپر قرار دادن دغدغههای انقلابی مردم به اعمال سلیقههای سیاسی خود میپردازند. در نگاه امام (ره) برخورد با گروههای خودسر با چه شیوهای باید انجام میگرفت.
باید با اینها بدون تبعیض رفتار شود ولی چون معمولا این افراد و گروهها وابسته به یکی از نهادهای انقلاب هستند در حاشیه امن قرار دارند و این یعنی انحراف. خاطرهای نقل میکنم. چند روز از پیروزی انقلاب گذشته بود که به شهید مطهری اطلاع دادند که دو نفر «کمیتهای» وارد منزلی شده و جرمی مرتکب شدهاند. ایشان به آقای مهدوی کنی که فرمانده کمیتهها بودند زنگ زدند و گفتند که این دو نفر را بگیرید و محاکمه کنید و به نام «کمیتهای» مجازات کنید نه این که به خاطر حفظ نظام کمیتهای بودن آنها را کتمان کنید یا بگویید «کمیتهای نما». امروز هم باید همین طور رفتار کنیم و اگر از ابتدا این طور رفتار کرده بودیم بسیاری از مفاسد اقتصادی و سیاسی به وجود نمیآمد.
منتقدین توافق ژنو و افرادی از دولت قبل با استناد به استقبال و تایید امام (ره) از موضوع تسخیر لانه جاسوسی، ارتباطات فعلی با دنیا را که در دولت یازدهم رو به بهبود است خیانت به کشور توصیف میکنند. مشی حضرت امام در خصوص روابط بینالملل چگونه بوده است و چه نوع نگاهی به تعامل با دنیا دارند؟
تسخیر سفارت آمریکا یک امر غیرمنتظره بود که به نظر من برای چند روز مفید بود اما طولانی شدن آن به ضرر انقلاب تمام شد. در آن قضیه آمریکا رابطه خود را با ما قطع کرد نه ما، و از ابتدا برنامه انقلاب این بوده است که با دنیا، غیر از رژیم صهیونیستی، بیشترین و بهترین ارتباط را داشته باشیم و به این وسیله پیام انقلاب اسلامی را به دنیا برسانیم. قطعا امام خمینی رابطه ایران با غرب را براساس منافع ایران و دنیای اسلام تنظیم میکردند و پیرو سیره پیامبر(ص) بودند که با کفار هم گفتوگو میکردند و گاهی قرارداد امضا میکردند.
یکی از تبلیغاتی که علیه امام توسط رژیم پهلوی میشد این مسئله بود که تفکر آیتالله خمینی با دانشگاه مخالف است حال آن که در بیش از سه دهه بعد از انقلاب دانشگاههای کشور پیشرفت کمی و کیفی قابل توجهی داشتهاند. نگاه امام به مقوله دانشگاه و دانشجو را چه طور ارزیابی میکنید؟
بدیهی است که تبلیغات رژیم شاه در این زمینه بیاساس بوده است. امام قشر روحانی و قشر دانشگاهی را هادیان جامعه میدانست که اگر این دو قشر اصلاح شوند جامعه اصلاح میشود. ایشان در رهبری خود به قشر تحصیلکرده و دانشگاهی و میزان اثرگذاری آنها توجه کافی داشتند. البته طبیعی است که امام خمینی با فساد اخلاقی که رژیم شاه در برخی دانشگاهها براساس سیاست استعماری خود به وجود آورده بود مخالف بودند.