گیتی پورفاضل وکیل دادگستری، وکالت مسیح علینژاد را برای شکایت او از صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عهده گرفت. چندی پیش در برنامه بیست وسی گزارشی درباره تجاوز به مسیح علینژاد روزنامه نگار آزاد ساکن لندن پخش شد. در این گزارش عنوان شد که مسیح علی نژاد پس از مصرف مواد مخدر در یکی از خیابانهای لندن مقابل چشم فرزندش مورد تجاوز قرار گرفته است. گزارش صداوسیما واکنشی به راه اندازی کمپین آزادی های یواشکی توسط مسیح علی نژاد تفسیر شد. چند روز پس از انتشار این گزارش و ایجاد موج حمایت از این روزنامهنگار در فضای مجازی، یامینپور، یکی از مجریان سابق صداو سیما و چهره رسانه ای نزدیک به جبهه پایداری در صفحه گوگل پلاسش درباره مسیح مطلبی کوتاه نوشت و او را فاحشه خواند. این نوشته با واکنش منفی بسیاری از جمله فعالان حزب اللهی مواجه شد ولی یامین با استناد به آیات قرانی از نوشته خود دفاع کرد. پس از این اتفاقات مسیح علینژاد در صفحه فیس بوکش درباره شکایت از صداو سیما پستی گذاشت و از وکلای ساکن تهران درخواست کمک کرد. حالا گیتی پورفاضل که در سال های اخیر وکالت پروندههای مهمی مثل پرونده ستار بهشتی را به عهده داشته است، وکالت این روزنامهنگار را به عهده گرفته است. مسیح علینژاد پیشتر در گفتوگو با ایرانوایر گفته بود: «من میدانم که ممکن است این شکایت فرجامی نداشته باشد اما تنها راهی است که وقتی آنها به ما ظلم میکنند ما کوتاه نیاییم و آنها بدون هزینه به ما انگ نزنند. مادر ستار بهشتی اگر شکایت نمیکرد، الان اینقدر مردم دنیا ستار را نمیشناختند.» گیتی پورفاضل هم معتقد است که باید از حق مسیح و امثال او دفاع کند، حتی اگر مجبور به پرداخت هزینه شود. پورفاضل در این گفتوگو توضیح میدهد که چرا وکالت مسیح را به عهده گرفته است.
چطور شد که وکالت پرونده مسیح علینژاد را قبول کردید؟
سال 88به بعد اغلب پروندههایی را که وکالتشان را عهدهدار بودم، به قول خودمان سیاسی و به قول سیستم امنیتی است. بنابراین من روی این پروندهها اشراف دارم، به همین دلیل وکالت خانم علینژاد را هم برای طرح دعوا پذیزفتم. الان پرونده آقای سراجالدین میردامادی هم به من سپرده شده، ایشان از خبرنگارانی هستند که خارج از ایران بودند و بعد از بازگشت، دستگیر شدند، الان در زندان هستند وفردا صبح قرار است به دیدن ایشان بروم. قبل از ایشان پرونده ستار بهشتی را داشتم و قبلتر پرونده آقای طبرزدی. پرونده خانم علینژاد هم مثل همین پروندههایی است که تا کنون وکالتشان را به عهده داشتم، بنابراین وکالت ایشان را هم پذیرفتم. واقعیت این است که جامعه ما به زنان فعال و فرهیخته و فهمیده نیازمند است، امثال مسیح علینژاد باید روی سر جامعه جا داشته باشند. برای اینکه چنین استعدادی از دل یک روستای کوچک بیرون آمده است و حالا صدای مردمش را به گوش دنیا میرساند. شما نمیدانید چه استعدادهایی در این روستاها و شهرهای کوچک هستند و به خاطر شرایط جامعه هرگز اجازه رشد نمییابند. وظیفه من این است که از او دفاع کنم. وظیفه من این است که از حق امثال او دفاع کنم. چند بار مرا صدا کردهاند و هربار من رک و راست گفتهام: شما نمیتوانید چیزی رابه زور به خورد جامعه بدهید. همانطور که ما نمیتوانیم عقایدمان را به شما تحمیل کنیم. من ترسی ندارم وهمیشه رک صحبت میکنم، برای همین هم این پرونده را قبول کردم.
با توجه به اینکه مسیح علینژاد الان در ایران حضور ندارد، مشکلی برای پیگیری شکایت ایشان به وجود نمیآید؟
خیر، من یک وکالتنامه از ایشان ازطریق سفارت ایران در لندن دریافت کردم که با در دسترس داشتن آن میتوانم همه مراحل اقامه دعوا و شکایت را به عنوان وکیل مسیح علینژاد پیگیری کنم.
قرار است از شخص شکایت شود یا از سازمان صداو سیما؟
با توجه به اتفاقی که افتاده هم از صدا و سیما و هم از شخص آقای یامینپور شکایت میکنیم، از صدا وسیما به دلیل پخش گزارشی همراه با تهمت و افترا در خبر بیست و سی و از آقای یامین پور به دلیل انتشار مطلب توهین آمیز در گوگل پلاس که عموم مردم آن را خواندهاند. فقط باید کسانی به عنوان شاهد، با ما همراه و همدل شوند.
شاهدان باید دارای ویژگی خاصی باشند؟
فقط باید سنشان بالای 18 سال باشد. برنامه مربوط به مسیح علینژاد را از تلویزیون دیده باشند و یا متن آقای یامینپور را خوانده باشند.
قانون درباره نسبت دادن تهمت و افترا چه میگوید؟
قانون مجازات اسلامی میگوید: مجازات هرکسی که به دیگری تهمت وافترا بزند، حداقل 74 ضربه شلاق است که باید در جلوی در منزل خودش اجرا شود. ولی وقتی یک رسانهای این کار را میکند، مجازات بیشتری باید داشته باشد، چون رسانهها در همه دنیا جنبه فرهنگی و آموزنده دارند و نباید خودشان با زبان لمپنی صحبت کنند. از بعد از انقلاب متاسفانه به زبان رسانههای ما خدشه واردشده، من هیچوقت مطالبی را که در روزنامه کیهان و یا خبرگزاری فارس با الفاظ زشت و توهین آمیزعلیه خانم سیمین بهبهانی، شیرین عبادی نوشته میشد، فراموش نمیکنم. این روند هنوز هم ادامه دارد قبلا درباره سیمین بهبهانی و شیرین عبادی مینوشتند الان درباره نسرین ستوده و مسیحعلینژاد مینویسند. ما باید به این برخوردها اعتراض کنیم. لااقل باید صدایمان را بشنوند.
با توجه به برخوردهایی که با وکلای پروندههای اینچنینی صورت گرفته، بازهم وکالت این پرونده را که ممکن است برایتان هزینه ایجاد کند، پذیرفتهاید. چرا؟
ببینید اول این که خون من از دیگر همکارانم که هزینه دادند، رنگین تر نیست. به یکی از دختران این مملکت تهمت زدهاند و من به عنوان وکیل، باید از حقوق او دفاع کنم، دوم این که الان سنی از من گذشته، من سی سال است که دارم وکالت میکنم و تمام فراز و نشیبهایی را که باید در راستای کارم میدیدم، دیدهام. 14سال پروانه وکالت من به خاطر اعتراض به قانون حجاب اجباری لغو شد، برای اینکه قرار نبود قوانین اسلامی را به این صورت برای زنان اجرا کنند. من همان سال 59 که کنگره وکلا تشکیل شد، تنها زنی بودم که ایستادم و اعتراض کردم که شما دارید، حقوق زنها را پایمال میکنید. ما قبل از انقلاب قانون حمایت از خانواده را که بسیار قانون خوبی بود، به دست اوردیم که وقتی آقایان از راه رسیدند، این قانون را لغو کردند. من همیشه به این موارد اعتراض داشتم و الان هم دیدگاهم تغییر نکرده، درواقع الان هم همان مواضعی را دارم که از ابتدای انقلاب داشتهام. با اینکه میتوانستم از ایران بروم، ایستادهام تا شاید بتوانم کار کوچکی بکنم. میتوانند من را زندانی کنند، تهدید کنند و یا اصلا بکشند. ما میرویم اما فرزندانمان که هستند، الان سه نسل بعد از انقلاب تربیت شده، خود آقایان کلاهشان را قاضی کنند و ببینند آیا توانستهاند جوانان را مطابق سیستم فکری خودشان بار آورند؟هرگز نتوانستهاند، هیچچیز را به زور نمیتوان به دیگران حقنه کرد. الان هم مگر صدای چند نفر را میتوانند بخوابانند، اصلا مرا ساکت کنند با کسانی که آن طرف آب هستند، چه میکنند؟