به گزارش جرس سراجالدین میردامادی، روزنامه نگار اصلاح طلب پس از نزدیک به ۳ ماه بازداشت روز یکشنبه پنجم مرداد ماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.
سیدحسین میردامادی، پدر این روزنامه نگار با ابراز تاسف از صدور چنین حکم سنگینی به «جرس» میگوید: «سراج در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال و به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی به ۵ سال حبس تعزیری و در مجموع به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. علاوه بر آن ۵ سال محرومیت از فعالیت روزنامه نگاری و ۲ سال ممنوع الخروجی بعد از پایان حبس را به او دادهاند.»
این استاد سابق دانشگاه با اشاره به برگزاری دادگاه غیر علنی میافزاید: «در ابتدا هم وکیل او را به دادگاه راه نمیدادند و وکیل با اصرار توانست وارد دادگاه شود بعد هم با تمسخر با لایحه وکیل برخورد کردند و متاسفانه بسیار دور از انتظار چنین حکمی را صادر کردند. حالا قرار است اعتراض به حکم دادگاه بدوی زده شود و امیدواریم در این حکم تجدید نظر شود.»
سراج الدین میردامادی در تیرماه ۹۲، بدنبال پیروزی حسن روحانی، از فرانسه به ایران بازگشت اما در همان بدو ورود به ایران، پاسپورت او را ضبط کردند و حکم به ممنوعالخروجی او دادند. پس از آن احضار و بازجوییها آغاز شد و در مجموع بیش از دویست ساعت توسط وزارت اطلاعات و سپاه بازجوی شد.
نخستین جلسه محاکمه سراج الدین میردامادی، در ۱۸ دی ماه ۹۲ برگزار و اتهام او تبلیغ علیه نظام اعلام شد. در ۲۰ اردیبهشت سال جاری به شعبه دوم بازپرسی دادسرای اوین احضار و پس از مراجعه بازداشت شد.
سیدحسین میردامادی که از مبارزان پیش از انقلاب و از شاگردان آیتالله خمینی در نجف و آیت الله بروجردی است٬ دایی بزرگ آقای خامنهای هم است. وی رابطه خود را با خواهرزادهاش از همان سالهای نخست رهبری وی قطع کرد.
وی خاطرنشان میکند: «با هر کس صحبت میکنیم متأسف هستند از روندی که مسئولین در پیش گرفتهاند. سراج از چهارده سالگی در جبههها حضور پیدا کرده و جانباز است و زمانی که مسئولین از بازگشت ایرانیان خارج نشین صحبت میکردند به سراج گفتم برنگرد و قرار ممنوع الخروجی برایت صادر کردهاند اما سراج گفت به انقلاب و کشورش علاقمند است و کاری نکرده است. البته پسرم درست هم میگفت. کاری خلاف قانون نکرده با چند مصاحبه و گفتگو در چارچوب قانون اساسی که نمیشود این گونه با او برخورد کرد. چند نفر از دوستانم از مراجع تقلید متعجب بودند از این برخوردها با سراج و از رفتار و کردار او تعریف میکردند. اما گویا تصمیم از قبل گرفته شده و این برخوردها نوعی دهن کجی به آقای روحانی هم هست زیرا ایشان وعده استقبال از بازگشت ایرانیان به کشور را داده بودند و این برخوردها با صحبتهای ایشان مغایرت دارد.»
پس از اینکه در مرداد سال گذشته، حسن روحانی در جمع ایرانیان مقیم نیوریورک گفت: «این حق طبیعی هر ایرانی است که از سرزمین خود دیدار کند.» موجی از امیدواری در میان جوانانی که به اجبار از کشور مهاجرت کرده بودند برانگیخته شد.
سراج الدین میردامادی اولین فردی بود که به کشور بازگشت. پس از او حسین نورانینژاد، فعال سیاسی و عضو جبهه مشارکت از استرالیا به ایران بازگشت اما به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. ساجده عرب سرخی روزنامه نگار اصلاح طلب دیگری است که پس از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۹۲ و روی کار آمدن دولت حسن روحانی به ایران بازگشت اما پس از بازگشت بارها احضار و مورد بازجویی قرار گرفت و در حالی که در تهران حضور داشت حکم غیابی برای او صادر شد و چندی پیش برای گذراندن یکسال حبس روانه زندان شد.
آقای میردامادی تصریح میکند: «متاسفانه علی رغم وعدههای مسئولین مبنی بر دعوت و استقبال از بازگشت ایرانیان خارج از کشور به وطن ما با برخوردهای غیر اصولی و بیتدبیرانه مواجه هستیم. حتی خود قاضی صلواتی در یکی از جلسات گفته بوده که برخوردی با تو میکنیم که دیگران خیال به کشور برگشتن نکنند. یعنی دقیقاً عکس آنچه در قانون آمده و رئیس جمهور وعده داده بود.»
این قرآن پژوه با تاسف از این گونه برخوردها معتقد است که تجربه رژیم گذشته نشان داده که روش خشونتآمیز نه تنها در حفظ نظام کارآمد نیست، بلکه بهترین شیوه مهربانی با جوانان و اخلاق و عمل به قانون اسلامی است.
به گفته سید حسین میردامادی، بازپرس و قاضی باید بر اساس شریعت مقدس اسلام، و بنا بر اصلِ اصالة البرائة و اصالة العدم٬ اظهارات متهم را حمل بر صحت کند مگر به شیوهای عقلائی خلاف آن ثابت شود. در صورت اثبات اتهام نیز باید حتی الامکان حداقلِ حکم را برای متهم در نظر بگیرد، و در صورتی که دلایل متقن و روشنی بر خلاف اظهارات متهم وجود نداشته باشد، باید حکم به برائت بدهد؛ نه اینکه بر عکس، بازجو سعی در پروندهسازی کرده با تفتیش عقاید نکاتی را علیه متهم استفاده کند و بر اتهاماتش بیفزاید و بالاترین و ظالمانهترین کیفر را برای وی پیشنهاد کند. البته این تذکرات در اینجا بیشتر در مورد زندانیان سیاسی و عقیدتی است، ولی در خصوص جرائم دیگر نیز به تناسب جرم میبایست همین نکات رعایت شود.
وی در پایان با اشاره به ملاقات همسر فرزندش با او میگوید: «امروز همسرش با او ملاقات داشت و میگفت: «از روحیه خوبی برخوردار بوده؛ در عین حال که به حکم ابلاغ شده اعتراض داشته و آن را غیرعادلانه خوانده بود.»
سراج الدین میردامادی سابقه فعالیت در روزنامههای جهان اسلام، توس و حیات نو و تلویزیون رسا را دارد. او همچنین عضو اسبق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت است و در سالهای ۷۸ تا ۸۱ معاون مدیرکل انتخابات وزارت کشور دولت محمد خاتمی بود.
او در بازجوییها گفته است: «ایران کشور من است و نمیتوانم تصور کنم که به کشور خودم بر نگردم. ما برای این کشور جنگیدهایم و در داخل کشور خودمان برای توسعه آن فعالیت میکنیم و جرمی هم مرتکب نشدهایم و فعالیت اصلاح طلبی ما شفاف و روشن است.»
سیدحسین میردامادی پیش از این به جرس گفته بود: «جوانانی که دلسوز نظام و انقلاب هستند مانند آقای میردامادی نشان دادند که قلبشان برای ایران میتپد و میخواهند در کشور خودشان فعالیت کنند. بازداشت امثال این جوانان و برخورد با آنان متاسفانه خلاف آن چیزی است که دولت آقای روحانی وعده داده است. البته ما تمام این مشکلات را از ناحیه دولت نمیبینیم زیرا خود دولت زیر بیشترین فشارها قرار دارد اما متاسفانه میبینیم برخلاف این وعدهها نه تنها بازگشت ایرانیان به کشور محقق نشده بلکه برخوردها تندتر و رادیکالتر شده است؛ آنهم با جوانانی که مشی اصلاح طلبی خود را حفظ کردهاند و میانه رو هستند. متاسفانه اینگونه برخوردها اتفاقات مثبتی که میخواست در آینده رخ بدهد را به تعویق انداخته و در عمل منتفی کرده است. انتظار میرفت شاهد برخوردهای معقول تری در داخل قوه قضاییه باشیم اما سپاه عملا به یک نهاد موازی تبدیل شده و جای وزارت اطلاعات را گرفته و روند رو به بهبود را متوقف کرده است. سخن ما هم با عزیزان در سپاه و قوه قضاییه این است که به صرف یک مصاحبه و گفتگو نمیشود یک نظام را براندازی کرد. بنابراین باز امیدواریم در کشور شاهد پیشرفت اصلاحات باشیم.»