کلمه: در حالی که بند ۳۵۰ زندان اوین دستخوش تغییرات مهمی است و در ادامه پروژه امنیتی انحلال این بند، دهها زندانی امنیتی و اعتقادی از آنجا به بندهای دیگر منتقل شده اند، بیش از ۱۵۰۰ درویش گنابادی اعلام آمادگی کرده اند که در اعتراض به قانون شکنی ها و تضییع حقوق زندانیان، به زندان اوین بروند.
به گزارش کلمه، دو هفته قبل، در روزهای پایانی تیرماه، سایت مجذوبان نور که اخبار درویشان گنابادی را پوشش می دهد، کمپینی با عنوان “کوچ دراویش از ایران به اوین” را سازمان داد و برای پیوستن به آن امضا جمع کرد.
آنگونه که برگزارکنندگان این کمپین به کلمه گفته اند، در همین دو هفته بیش از ۱۵۰۰ نفر فرم مربوط به این کمپین را امضا کرده اند که ۹۰ درصد آنها از داخل کشور هستند. این افراد گفته اند که حاضرند عطای آزادی را به لقای بند و زندان ببخشند تا در برابر نقض حقوق دیگر درویشان سکوت نکرده باشند.
نام نویسی برای عضویت در این کمپین پس از آن آغاز شد که رهروان طریقت نعمت اللهی اعلام کردند برای اعتراض به ظلمی که در حق همفکران آنان در زندان اوین می شود، می خواهند به آنان بپیوندند.
هنوز ۷۲ ساعت از قرار گرفتن فرم ثبت نام در سایت نگذشته بود که دهها نفر نام خود را برای کوچ به اوین در این سایت ثابت کردند. این در حالی است که در میان ثبت نام شدگان، اسامی خانم ها و درویشانی که در حال حاضر در کشورهای دیگر زندگی می کنند نیز وجود داشت.
اما دلایل اصلی تشکیل این کمپین در بیانیه آنان آمده است. در بخشی از آن می خوانیم: ” در زمانی که برادران ایمانی مان به جرم دفاع از حریم درویشی و به گناه عدالتخواهی در زندانهای کشور، هر روز مورد ظلم و تعدی مضاعف قرار میگیرند و از ابتداییترین حقوق اولیه محروم شدهاند، برای ما چه چارهای باقی میماند جز آنکه در همراهی و همدلی با آن عزیزان و در اعتراض به عدم اجرای قانون، ترجیحا از زندان بزرگی به نام ایران به زندان کوچکتری به نام اوین کوچ کنیم؟”
بنیانگذاران کمپین «کوچ داوطلبانه به زندان اوین» در بیانیه خود با اشاره به اینکه «برخوردهای فراقانونی، بیاعتنایی و تخطی و حتی ستیز با قوانین از سوی متصدیان امور، حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش را خدشهدار کرده و سکوت در برابر امر غیرقانونی آمران ولو قانونی و خودسری مسولین، حاکمان را به گرداب استبداد رهنمون میکند»، تاکید کردند که «حفظ و تحقق آزادی، استقلال، وحدت و تمامیت ارضی در زمره حقوق و تکالیف متقابل دولت و ملت است» و «هیچکس عقلا و شرعا نمیتواند حق حیات، آزادی و حقوق قانونی شهروندان را از آنان سلب کند و حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش را در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.»
درویشان گنابادی همچنین تاکید کردهاند که «بر شهروندان ایرانی فرض است آنگاه که صاحبان قدرت از محدوده وظایف و اختیارات و جایگاه خود عدول میکنند، با اتخاذ مواضع و تدابیری عقلانی و قانونی از سقوط حاکمیت به ورطه خودکامهگی پیشگیری» کند.
در این بیانیه درباره دلایل راه اندازی کمپین «کوچ به زندان اوین» آمده است: “ما دراویش طریقت نعمتاللهی گنابادی سالهاست شاهد شقاوت زورمداران، قساوت سیاستورزان مزور و حماقت متحجران مفسد بودهایم و در زنجیرهای از محرومیتها، محدودیتها، تبعیض و آزار و اذیتها، مظلومیت را تجربه کردهایم. ایستادهایم و صابرانه، رفتارهای غیرقانونی افراطگران را با صدای بلند و با استفاده از شیوههای مسالمتآمیز و احتراز از هر گونه خشونت، طی شکایات گسترده و مکاتبه با مراجع ذیصلاح به اطلاع تصمیمگیرندگان و برنامهریزان حکومت رساندهایم»، و «امروز هیچ مقام و صاحبمنصبی نمیتواند مدعی بیخبری از ظلمهای رفته بر دراویش باشد. حتی بعضی مقامات در حد شعار و در حین مصاحبه با رسانهها صراحتا به مظلومیت دراویش اقرار کردهاند اما عملا هیچ حرکت موثری در جهت خلاصی دراویش از این شرایط سخت انجام نشده است.”
درویشان طریقت نعمت الهی گنابادی با تاکید براینکه «آزادی در کشورمان مترادف مرگ تدریجی و جانکندن شده است»، اعلام کردهاند که با راه اندازی کمپین کوچ به زندان اوین،از ایران به اوین کوچ میکنیم و عطای این آزادی را به لقای بند و زندان میبخشیم.
دراویش نعمت اللهی گنابادی تا سال ۱۳۸۷ فعالیت نسبتا آزادانه ای داشتند. اما در پی انتشار اطلاعیهای در نمازجمعه اصفهان علیه درویشهای گنابادی، صبح روز چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۷ مقبره درویش ناصر علی (اسدالله ایزدگشسب) در آرامگاه تخت فولاد اصفهان، مورد حمله قرار گرفت و با بولدوزر به طور کامل تخریب و اموال آن غارت شد. خبرنامه امیرکبیر حمله کنندگان را در حدود ۱۷۰ نفر و از نیروهای وزارت اطلاعات، شهرداری اصفهان و گروههای فشار گزارش کرد.
بنای تخریب شده از آثار ملی ثبت شده بود که از سال ۱۳۸۰ برای برگزاری مراسمات دراویش مورد استفاده قرار میگرفت. در پی این اقدام عدهای از دروایش در روز سوم اسفند مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی تحصن کردند که در این تحصن نیز ۶۰ نفر دیگر توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند.
در دوران دولت محمود احمدی نژاد پیش از این هم در حملات دیگری حسینیههای دراویش در قم، بروجرد و منزل مسکونی معلمی با نام رحمتالله جوادی در چرمهین که محل برگزاری مراسم مذهبی دراویش بود را نیز تخریب شده بود.
همچنین در این دوران، عده کثیری از دروایش نیز دستگیر، زندانی و از تحصیل منع شدند. این چهارمین مورد تخریب حسینیه دراویش از این نوع بود و نکته دیگر اینکه مقبره درویش ناصر علی از آثار ثبت شده ملی محسوب میشد. تخریب حسینیه و مقبره درویش ناصر علی از مشایخ دراویش منسوب به دراویش گنابادی و درگیریهای خونین آن، بین دراویش و نیروهای انتظامی، اطلاعات، بسیج و لباس شخصیهای نظام یاد آور حمله به کوی دانشگاه در قیام خونین ۱۸ تیر ۱۳۷۸ از نوع مذهبی آن ذکر میشود.
سلسله نعمتاللهی یکی از طریقتهای تصوف است که توسط سید نورالدین شاه نعمتالله ولی در قرن هشتم هجری بنیاد شده است. سلسله نعمت اللهی سلطان علیشاهی گنابادی در عصر حاضر از معروفترین سلسلههای تصوف است.
کلمه نعمتاللهی از نام شاه نعمتالله ولی گرفته شده و چون در دوران ایشان، پیروان او را “نعمتاللهی” میخواندند، این عنوان به کسانی که بعد از وی از عقاید و روش صوفیانه وی تبعیت کردند، داده شد. قبل از شاه نعمتالله نام طریقت همنام با قطب وقت بوده، چنانکه در زمان معروف کرخی به معروفیه و در زمان جنید بغدادی به جنیدیه مشهور بوده است.
سردبیر سایت مجذوبان نور روز گذشته در مصاحبه ای به هشت مورد از موارد نقض حقوق دراویش اشاره کرد که شامل اینها بود: ۱. قتل مهندس وحید بنایی که در جریان درگیری شهرستان کوار و خودداری دادگستری از تعقیب آمرین اصلی و مامور امنیتی شلیک کننده به این درویش گنابادی. ۲. قلع و قمع تمامی درختان و حصار کشی اطراف باغ صالح آباد در شهرستان بیدخت که بیش از نیم قرن پیش به دست جناب آقای صالح علیشاه احداث و آباد شد. ۳. دست اندازی و تصرف بخشی از منازل شخصی و موقوفات متعلق به بزرگان سلسله گنابادی در شهرستان بیدخت توسط ستاد اجرایی فرمان امام. ۴. صدور احکام محکومیت و مجازات سنگین و طویل المدت حبس و تبعید برای تعداد کثیری از دراویش در دادگاههای انقلاب شیراز و دادگستری کوار. به طوری که اخیرا ۳۵ درویش گنابادی ساکن استان فارس به مجموعا ۸۵ سال زندان محکوم شدند. ۵. ایجاد محدودیت مضاعف برای دراویش زندانی از جمله محرومیت آنان از حق ملاقات حضوری با خانوادهها، محرومیت از دسترسی به امکانات تخصصی درمانی، تبعید و جداسازی زندانیان و تهدید برخی از خانوادهها به دلیل مصاحبه با رسانهها و اطلاع رسانی در مورد وضعیت زندانیان. ۶. احضار تنی چند از دراویش در شهرهای مختلف کشور، توسط ستاد خبری وزارت اطلاعات و تهدید آنان به تعطیلی مجالس درویشی. ۷. افزایش چشمگیر حجم فعالیتهای تخریبی و سیاه نمایی علیه عرفان و تصوف از طریق برگزاری همایشهای دانشگاهی، سخنرانی در مساجد، برگزاری کلاسهای عقیدتی در سازمانهای اداری، چاپ کتب و انتشار اخبار سراسر دروغ در فضای اینترنت. ۸. استمرار و ادامه بایکوت خبری دراویش از سوی شورای عالی امنیت ملی و ایجاد خط قرمز خبری برای مطبوعات و رسانهها تا به حدی که در جریان تجمع دراویش مقابل دادستانی تهران و ضرب و شتم و زندانی کردن زنان و کودکان در روزهای ۱۷ و ۱۸ اسفند ماه سال ۹۲ تمامی رسانههای داخلی از درج این واقعه امتناع کردند.