بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
این عبارت هایی که به صورت عمومی در عامهی مردم مصطلح شده، خودش معانیی دارد. در مورد بِسْمِ اللَّهِ به قول آن عارف شاعر:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ / هست کلید در گنج حکیم
نام را خود بشر میآفریند. فرض کنید ما میگوییم کروکودیل یا فیل، ما خودمان اسم گذاشتهایم برای اینکه بفهمیم. اللَّه نیز به طریق اولی. ما وقتی رزق و روزی میخواهیم از خدا میخواهیم. میگوییم خدایا. در فارسی خدا میگوییم. وقتی غلبه بر دشمنیها میخواهیم از خدا میخواهیم. وقتی گشایش جامعه میخواهیم، که به ما هزاران ظلم شده و میشود، میخواهیم این را رفع کنیم از خدا میخواهیم، رحم میخواهیم میگوییم به ما رحم کن. در مقابل، از ترسِ غضبش میگوییم یا قهار. صفات مختلفی هست که همهی این صفات در یک وجود جمع هستند. ما بر آن وجود اسم میگذاریم و میگوییم اللَّه. یعنی وقتی اللَّه میگوییم اسم اعظم است، درست است اما مسمّای اعظم نیست، مسمّی وقتی است که دل ما بگوید اللَّه. یعنی از هیچ مرجعی، از هیچ چیزی هیچگونه کمک نخواهیم. برای این که همهی این صفات در خداوند هست، خداوند هم، ما خودمان اسمش را اللَّه گذاشتیم. حالا میگوییم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ دو صفت عمده خداوند. وقتی که ما بسمالله میگوییم، خوب توجه داریم که این خداست که ما را آفریده، از او کمک میخواهیم. خوب به عنوان اینکه چرا از او کمک میخواهیم، چرا از کس دیگری کمک نمیخواهیم؟ می گوییم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ما از خداوند میخواهیم که رحمن است و ما را خلق کرده. همهی ما یک جانی داریم، بیخود دلمان نمی خواهد این جانمان از بین برود. شهادت یک مسأله دیگر است. کسی که دنبال شهادت میرود دنبال کشته شدن و مرگ نمیرود. منتها الآن میگویند طالب شهادت هستند. نه! اینها طالب شهادت نیستند، طالب پیروزی هستند، طالب این هستند که بر دشمنان داخلی خودشان یعنی شیطان و شیاطین پیروز بشوند. منتها این پیروزی آنقدر مهم است که حاضریم مهمترین چیزی که داریم بدهیم و آن جان ماست. شهادت این است. نه اینکه میخواهد برود و خودش را جلو بیندازد تا کشته شود نه! شهادت این است که تمام کوشش و زحماتش را برای پیروزی بکند. معذلک چه کسی شهادت می دهد؟ خداوند میدهد. این است که چون شهادت موهبتی است که خداوند خودش مستقیمأ میدهد برای ما اهمیت و ارزش دارد.
ما نیز بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ میگوییم که ای خدایی که بهترین چیز را به ما دادهای و آن همان جانیست که داریم، من و همه مخلوقات را خلق کردهای، این نعمت را که ما قبلا نداشتیم تو دادهای که پیدا شدهایم ما نبودیم، نیست بودیم تو دادی، هست شدیم، یک وجودی شدیم. این معنی رحمان است. حالا که خودت این را آفریدهای خودت هم خیرش را بخواه و خودت هم وسایل خوبی و راحتیاش را فراهم کن. ما به این جهت میگوییم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ و در این امر تکرار میکنیم که هرچه وجود دارد، وجودش از خداوند است، از صفت رحمان بودن است. ما گذشته از صفت رحمان بودن صفت رحیم بودن نیز برای تو میشناسیم و از تو رحیم هم میخواهیم، که به ما رحم کنی. یعنی حالا که ما را آفریدهای؛ میگوییم خداوند ما را آفریده، شیطان را هم آفرید ولی از شیطان یک چیزی میخواهیم میگوییم خدایا ما را از آن دور کن. از آن چیزی که از او میخواهیم دور کن، که آن آتش است . بنابراین بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ کاملترین ذکری است که میتوانیم داشته باشیم. همیشه هم بگوییم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ چون رحمن و رحیم را ما میشناسیم. الله بدون او را نمیدانیم، اگر بِسْمِ اللَّهِ را تنها گفتیم همان معنی را خداوند در نظر دارد. لغات هم معنایی است که ما به آن میدهیم، ما به یک چیزی لقب میدهیم، اسم میدهیم واِلا وجود خداوند از اسم و رسم و همهی اینها جداست. به همین جهت هم گفتهاند که در مورد خداوند زیاد فکر نکنید، زیاد در کُنه مطلب نروید، برای اینکه گیج میشوید و اصلا محو میشوید بدون اینکه خودتان بدانید و بخواهید.