Search
Close this search box.

خروج سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰هزارايراني با تحصيلات عالي

فرار مغزهاروزنامه شرق چاپ تهران روز پنجشنبه نوشت: تحولات دودهه اخیر و گسترش صنایع دانش‌بر و صنایع با فناوری پیشرفته، که بیشترین ارزش واحد محصول، مربوط به فناوری نهفته در آن است، سرمایه انسانی را در جایگاهی قرار داده که بدون تردید، وجود نیروی انسانی خلاق و کارآمد را باید به‌عنوان مهم‌ترین عامل مزیت رقابتی قلمداد کرد. کشوری با جمعیتی بیش از ۷۳میلیون‌نفر که حدود ۵۰درصد آن بین ۱۸ تا ۴۵سال دارند یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های منابع انسانی به‌شمار می‌رود. گرچه در گذشته نیز همواره ارزش نیروی انسانی مورد توجه بوده، اما هیچ‌گاه تا این اندازه اهمیت و وزن آن در تشکیل ثروت ملت‌ها برجسته نبوده است. تا مدت‌ها پیش اقتصاددان‌ها تصور می‌کردند عنصر اصلی در تعیین ثروت هر کشور به طور عمده فعالیت‌های تولیدی آنهاست. اما بر اساس ارزیابی بانک جهانی که برای ۱۹۲کشور صورت گرفته است (گزارش توسعه منابع انسانی سال ۱۹۹۶ سازمان‌ملل) چنین استنتاج شده که سرمایه‌های تولیدی تنها ۱۶درصد، سرمایه طبیعی ۲۰درصد و سرمایه‌های انسانی بالغ بر ۶۴درصد کل ثروت کشورهای پیشرفته را تشکیل می‌دهد.

این نسبت‌ها در کشورهای مختلف متفاوت است، به طوری که در کشورهای پیشرفته صنعتی سهم ثروت انسانی تا ۸۰درصد نیز رسیده است. در حالی که در کشورهای کمترتوسعه‌یافته نقش عامل انسانی کاهش پیدا کرده و سهم عمده را ثروت‌های طبیعی تشکیل داده است. فرآیند توسعه ژاپن و چین نشان داده منابع انسانی، که منبع کار و اندیشه است، یکی از مهم‌ترین عوامل انکارناپذیر در شکل‌دادن توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ثروت واقعی هر جامعه است، بنابراین سرمایه‌گذاری برای‌ آموزش ارتقای تخصص، توسعه توانایی‌ها، افزایش احساس مسوولیت و تعهد و توانایی پذیرش تغییرات در نیروی انسانی، یک‌عامل حیاتی در ایجاد و حفظ مزیت رقابتی و یک‌سرمایه‌گذاری پربازده است که بر ثروت ملت‌ها می‌افزاید. همچنان‌که کم‌توجهی به نیروی انسانی موجب فرسایش و ازدست‌رفتن سرمایه و ثروت ملت‌ها می‌‌شود. توسعه پایدار به لحاظ آنکه سیاست ساختاری آن مبنی بر دانش و دانایی و اطلاعات است عملا خود به مولد دانش تبدیل می‌شود.

امروزه اکثریت کشورهای در حال توسعه از یک‌سو با مشکلات تامین منابع مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری در جهت توسعه منابع انسانی روبه‌رو هستند و از سوی دیگر همزمان با رشد استعداد‌ها، به دلیل مدیریت نامناسب منابع انسانی و عدم توان بهره‌گیری از این استعدادهای درخشان، یا از این نیرو‌ها در جای مناسب بهره‌گیری نمی‌شود یا این نیرو‌ها، به‌ویژه نیروهای متخصص و باتجربه که در سطح جهانی بازار کار گسترده‌تری دارند، در جست‌وجوی شرایط بهتر و آینده‌ای روشن‌تر برای فرزندان خود راهی کشورهای توسعه‌یافته صنعتی می‌شوند. در این شرایط کشورهای پذیرنده این نیرو‌ها بدون صرف وقت و هزینه از این نیروهای متخصص و آماده‌به‌کار، که از مهم‌ترین ثروت‌های بالقوه جوامع خودشان هستند و طی ده‌هاسال سرمایه‌گذاری قابل توجهی برای آموزش و پرورش آن‌ها صورت گرفته، بهره‌مند می‌شوند و بر ثروت خود می‌افزایند.

بر اساس برآوردهای یونیدو در سال آغازین قرن بیست‌ویکم از ۶۰۰میلیون‌نفر نیروی کاری که تا سال پایانی قرن بیستم به نیروی کار جهان اضافه شده حدود ۵۷۰میلیون نفر آن به کشورهای در حال توسعه تعلق داشته، زیرا به‌دلیل بالاتربودن نرخ رشد و ترکیب جوان جمعیت، کشورهای در حال توسعه نیروی کار بیشتری را در خود جای داده‌اند. این ارقام نشان‌دهنده وجود ثروت عظیم منابع انسانی و نیروی جوان کار در این کشور‌ها از جمله ایران است که با انجام مدیریت و سرمایه‌گذاری مناسب می‌توان آن‌ها را به نیروی کارآمد، خلاق و مولد تبدیل کرد و موجب جهش در توسعه صنعتی و اقتصادی کشور شد. ایران دارای ۵/۴میلیون دانشجوست که در ۱۱۹ دانشگاه دولتی، ۵۵۰ واحد دانشگاهی پیام نور، ۱۸۵ واحد دانشگاه آزاد و ۷۳۹ شعبه و موسسه علمی-کاربردی مشغول تحصیل هستند.

از طرف دیگر بر اساس گزارش موسسه تامسون روی‌تر ۲۴استاد ایرانی در فهرست سه‌هزارو ۲۰۰ دانشمند برجسته جهان وجود دارند که ۱۰نفر در داخل کشور، ۱۲نفر در آمریکا، یک‌نفر در کانادا و یک‌نفر نیز در انگلستان حضور دارند، مضافا حدود ۱۲هزار ایرانی برجسته خارج کشور ساکن هستند (پایگاه خبری آفتاب ۴ مرداد ۱۳۹۳) که نمونه بر جسته آن خانم دکتر مریم میرزاخانی ستاره برجسته عالم ریاضیات است که اخیرا جایزه جهانی فیلدز ریاضی نصیب وی شد. (البته این افراد فارغ از سه‌هزارو۷۰۲نفر نابغه‌هایی هستند که اخیرا مشخص شده با معدل ۱۲ و ۱۳ بورسیه غیرقانونی شده‌اند). متاسفانه به دلیل اعمال سیاست‌های غیرکار‌شناسی؛ ایران از نقطه‌نظر مهاجرت نخبگان در صدر جهان قرار دارد، حدود ۲۵درصد ایرانیان تحصیلکرده؛ هم‌اکنون، در کشورهای توسعه‌یافته زندگی می‌کنند. طبق آمار صندوق بین‌المللی پول، سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰هزارنفر از ایرانیان تحصیلکرده برای خروج از ایران اقدام می‌کنند و ایران از نظر فرارمغز‌ها در بین ۹۱ کشور در حال توسعه و توسعه‌نیافته جهان مقام اول را از آن خود کرده ‌است. خروج سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰هزارایرانی با تحصیلات عالی از این کشور معادل خروج ۱۵۰میلیارددلار سرمایه سالانه از این کشور است، یعنی با وجود آنکه رشد تولید ناخالص داخلی در سال ۱۳۹۱و ۱۳۹۲ منفی بوده، کشور در صادرات ثروت انسانی رتبه ممتاز در جهان را به دست آورده است! طبق آمارهای رسمی نسبت خروج فارغ‌التحصیلان از ایران به تعداد کل این افراد، ۱۵درصد است. در سال ۲۰۰۶ میلادی، ۵/۱درصد از تولید ناخالص داخلی صرف نیازهای آموزشی کشور شد که در مقایسه با دیگر کشورهای جهان در رتبه ۶۷ قرار داشت. بنیادملی نخبگان‌ایران اعلام کرد که ۳۰۸نفر از دارندگان مدال المپیاد و ۳۵۰نفر از برترین‌های آزمون سراسری از سال ۸۲ تا ۸۶ به خارج مهاجرت کرده‌ و طبق آمار منتشر شده از سازمان‌ها و نهادهای دولتی، مثل هفته‌نامه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۹۰ نفر از ۱۲۵دانش‌آموزی که در چندسال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کرده‌اند، هم‌اکنون در دانشگاه‌های آمریکا تحصیل یا تدریس می‌کنند. بسیاری از آنان هرگز به ایران برای زندگی دایم بازنمی‌گردند مضاف بر آنکه طبق آمار صندوق بین‌المللی پول هم‌اکنون بیش از ۲۵۰هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از ۱۷۰هزارایرانی با تحصیلات عالیه در آمریکا زندگی می‌کنند و طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال ۸۷ روزانه ۱۵کارشناس‌ارشد، ۳/۲دکترا و سالانه پنج‌هزارو۴۷۵نفر لیسانس از کشور مهاجرت کردند. گزارش صندوق بین‌المللی پول در ادامه افزوده ‌است بیش از ۱۵درصد سرمایه‌های انسانی ایران به آمریکا و ۲۵درصد به کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی اروپا مهاجرت می‌کنند.
همین‌طور از مجموع صدهزارایرانی در آلمان در سال‌های گذشته دوهزارجلد کتاب منتشر شده، در حالی‌که از بین دومیلیون‌ترک مهاجر آلمان تنها ۱۰۰ جلد کتاب منتشر شده‌ است!! تجربه کشورهای پیشرو نشان می‌دهد برای حفاظت از نیروی انسانی باید راهبری منابع انسانی کشور روی سه‌سطح فردی، سازمانی و اجتماعی متمرکز شود. این ‌سه‌سطح گرچه دارای ویژگی‌های متفاوت و جداگانه‌ای است اما درمجموع یا یکدیگر همبستگی تنگاتنگ دارند. در سطح فردی رضایت شغلی مهم‌ترین عامل موثر در کیفیت کاری است و این رضایت تنها از طریق دریافت بیشتر حاصل نمی‌شود، بلکه فضای کاری مناسب و دیگر عوامل اجتماعی- فرهنگی و حتی سیاسی در آن نقش موثر دارند که باید مورد عنایت قرار گیرد.