یک کشته و سه مجروح، بیش از صد سال حبس و تبعید و نفی بلد، و گسترش دامنه احساس عدم امنیت جانی و شغلی، تنها بخشی از پیامدهای حرکت نابخردانهای بود که چهار آخوند جوان در منطقه کوار در استان فارس بر دراویش نعمت اللهی گنابادی تحمیل کردند. البته حرکت نابخردانهای از چهار پیاده نظام دست چندم که ستاد فرماندهیشان متشکل از همانانی بود که در پوشش حفظ دین و امنیت به دنبال تامین مطامع خویش بودند و یگانه راه آباد به نظر رساندن ویرانکدههای خویش را، مخروبه کردن هر چیز سلامت و سالم میدانستند. همانان که در قم آن آتش را با تخریب حسینیه دراویش افروخته بودند، در کوار به کار اخگرافشانی از پس ماندههای شعله درویش ستیزیشان مشغول شدند و به حکم ضرب المثل دیگی که برای من نجوشد سر سگ درش بجوشد، چون میدیدند دراویش زیر بار قرآن بر نیزه کردن اینان نمیروند، چهار نفر آخوند جاهل را جلو انداختند تا آن بلوا را در کوار به راه بیندازند.
شاید این چهار آخوند و آمران نشسته در ستاد فرماندهیشان فکر کرده بودند چون در این مملکت هر کاری خواستهاند کردهاند و هر صدایی را که خواستهاند خاموش کردهاند، این بار هم جامهٔ نخ نمای دین دوستی و شریعت مداری را بر تن حرکات سیاسانه و تمامیت خواهانهشان میکنند، اما نمیدانستند از وسط زندان و توسط دو درویش زندانی که در نتیجه عمل غیرانسانی و غیرشرعی آنان به حبس افتاده بودند، علیهشان اقامه دعوی خواهد شد.
در آبان ماه سال ۹۱، کسری نوری و صالح الدین مرادی شکواییهای را علیه این چهارآخوند تنظیم کردند و به دادگاه ویژه روحانیت شکایت بردند و نتیجه شکایت ایشان این شد که بعد از دو سال، جلسه رسیدگی به شکایت از مسببان واقعه کوار برگزار شود.
اما در جلسه دادگاه چه گذشت؟ در این باره با صالح الدین مرادی گفتوگویی کردهایم که میخوانید:
– آخوندهایی که شما، آقای کسری نوری و چهل و یک درویش دیگر از آنان شکایت کردهاید در ماجرای درگیری قشریون با دراویش منطقه کوار چه نقشی داشتهاند؟
مکتب درویشی مکتب صلح بوده و هست و دراویش سلسله جلیله نعمت الهی گنابادی اهمیت وافری برای مجالس و حلقههای ذکر خود که همان مجالس شبهای جمعه و دوشنبه باشد قائلند و شکر خدا در سراسر ایران و خارج از کشور هم این مجالس برگزار میشود و کوار هم از این قاعده مستثنی نبوده. این شهرستان از دراویش بسیار نجیب و متشرع برخوردار است که آزارشان به هیچ احدی نرسیده و نمیرسد اما متاسفانه از سال ۱۳۸۹ عدهای طلاب کم سواد اقدام به سم پاشی و طرح و تعریف صورت مسالهٔ غلط برای مردم شریف این خطه کرده و آنها را تحریک و تشویق به درگیری با دراویش کردند. این اعمال قبیح در شهریور ۱۳۹۰ به اوج خود رسید به حدی که درسطح وسیع اقدام به پخش اعلامیه، سی دی، شب نامه و توهینات علنی در مساجد و تکایا نمودند و خواستار تعطیلی و انحلال مجالس فقری در کوار شدند. این اقدامات خودسرانه باعث شد که دروایش هم به مسئولین استان و شهرستان و حتی مقامات عالی کشوری طرح شکایت نمایند. اما متاسفانه صدای دراویش نشنیده گرفته شد. و جسارت و گستاخی این چهار روحانی نمای جاهل به جایی رسید که اعلام فراخوان جهت راهپیمایی علیه دراویش نموده که منجر به واقعه دلخراش یازده شهریور گشت که محصول این آشوب همانطور که میدانید زخمی شدن تعداد زیادی از مردم و به شهادت رسیدن یکی از برادران ایمانی ما به نام اقای مهندس وحید بنانی و بازداشت و تبعید بسیاری دیگر از دراویش این سلسله گشت.
– چه شد که شما به فکر شکایت از این افراد افتادید و چه زمانی طرح دعوی کردید؟
بنده هم در تاریخ ۱۶شهریور ماه همراه با سایر برادرانم بازداشت شدم. در طول مدت اسارتم از آبان ماه سال ۹۱ همراه با برادر بزرگوارم آقای کسری نوری با طرح شکایت از این افراد به دادسرای ویژه روحانیت برآن شدیم که شاید بتواینم بخشی از حقوق پایمال شده دراویش را بازگرداینم و برای مردم شفاف سازی کنیم که عاملین این آشوب چه کسانی بودهاند.
– در جلسه دادگاه چه گذشت؟
جلسه امروز با حضور شاکیان و متشاکیان آغاز شد. متشاکیان از جواب دادن به سوالات شفاف قاضی طفره میرفتند و در جواب سوال قاضی که به آنها میگفت آیا قبول دارید که اخلال در نطم عمومی و نماز جمعه و راهپیمایی بدون مجوز نمودهاید متهمان مشترکان جواب میدادند که این سوالات چه ربطی به شاکیان و این جلسه دارد و دفاعیاتشان لبریز از توهین به مردم شریف کوار و امام جمعه وقت کوار آقای علوی بود به طوریکه مردم را ساده لوح و نادان خوانده و آقای علوی را عامل فتنه معرفی کردند و اعمالشان را الهام گرفته از فتاوای مراجع وانمود کردند. همه اظهارات اینها به صورت کتبی صورت جلسه شده.
– در کیفرخواست صادره برای این چهارآخوند تصریح شده است «همگی در اخلال در نظم عمومی مشارکت داشتهاند». آیا متهمان به تخلفات خود در این باره اعتراف کردند؟
همه متحدالقول در ابتدا منکر شدند اما در ضمن دفاعشان به طور واضح حرف خود را نقض کرده و و پرده از جلسات سری خود با عوامل اجرایی کوار برمیداشتند طوریکه قاضی هم متوجه شوری آش و این حرفهای ضد و نقیض شده و ختم جلسه را اعلام کرد. در این جلسه به قاضی گفتم اگر در این مملکت هر کس در کسوت روحانیت بتواند هرکارخلافی که خواست انجام دهد سنگ به روی سنگ بند نمیشود و اگر این خودسریها و تندرویها باز هم ادامه پیدا کند در آینده نه چندان دور شاهد تاسیس گروه داعش شیعی توسط چنین افرادی خواهیم بود.
– نتیجه دادگاه را چگونه میبینید؟
در مجموع اگر قاضی بیطرفی و عدالت را رعایت کند بعد از گذشت سه سال از این واقعه مسائل بسیاری برای مردم روشن خواهد شد و این افراد خودسر سرجای خود خواهند نشست.