بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
خطبهای که خوانده میشود کلماتش معنایی دارد و هرکدام از آن معنا به جای خودش است. خوب است که آدم شرح همان را بداند، ولی چون مفصل است نمیشود. یک نفر راجع به یک جملهای از این خطبه سوالی کرده، حکمتی در آن جملهها نهفته است. اَلْمُنْتَهی مِن الْفَقْرِ وَ الْفَناء حالا نمیدانم عبارت را درست نوشته است یا نه، به نظرم مِن ندارد. البته مُنْتَهی یک معنایی ممکن است به طور کلی داشته باشد که کسی از کاری نهی شده باشد. میگویند مُنْتَهی است یعنی از این کار منع شده است. ولی ضد این هم باز معنا دارد، یعنی به حد اعلی رسیده باشد. اَلْمُنْتَهی فِی الْفَقْرِ وَ الْفَناء قاعدتاً این معناست البته آن عبارت الان چون جلوی من نیست نمیتوانم دقیقا بگویم ولی معنایش را که میدانم. فقر؛ که درویشها به آن افتخار میکنند و حتی نام فقیر یکی از اصطلاحات درویشهاست، اشاره به آیه قرآن است: يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ (فاطر/15) خطاب به همهی مردم است تنها به مؤمنین نیست يَا أَيُّهَا النَّاسُ شما در راه خدا یا نسبت به خدا، در مقابل خدا فقیر هستید و فقط خداوند است هم، همه چیز دارد و هم، قابل ستایش است. أَنتُمُ الْفُقَرَاء در واقع به همهی مردم توصیه میکند، يَا أَيُّهَا النَّاسُ شما بدانید که خودتان هیچچیز ندارید، خداوند همه چیز دارد.
برای اینکه خیلی از پندها مشخصتر و روشنتر باشد همیشه ناس، یعنی مردم را یک شخصیت جداگانهای داده است و حال آنکه در مقابل خداوند وقتی بگوییم، غیر از او هیچ چیزی نیست، هر چه هست جلوهی اوست یعنی در واقع خداوند به یک جهتی پرتویی انداخته در آن پرتو چیزهایی دیده میشود. تمام این مردم مثل چیزهایی است که در پرتو دیده میشود. خود پرتو چیزی نیست، میخواهد شیئی را نشان دهد نورافکن در اتاق رو به یک طرف روشن میشود، آن جایی که این پرتو است، شیئی دیده میشود. فرض کنید در سایر جاهایی که پرتو نیست که چیزی دیده نمیشود هیچ چیز نیست. جهان هم همین طور هست هیچ چیزی نیست. بعد یک پرتویی بیافتد یک قسمتی از آن روشن میشود همه جاهایش نه! آنجایی که روشن میشود یک اشیائی هست و دیده میشود ما آن اشیا را میبینیم. یک مطلبی هست (حالا یادم نیست افلاطون یا سقراط در بیاناتش میگوید)، مثلی شده و بین فلاسفهای که پیرو آنها هستند مشخص است، میگوید در یک غاری اگر شما پشت به روشنی نشسته باشید چشمهایتان بسته باشد و یا بسته نباشد جلویتان فقط تاریکی است، حالا درِ غار را باز کنند از آن طرف یک روشنی میآید، اشیائی از جلوی آن نور رد بشوند تصویر این اشیاء در غار در روبرو میافتد، شما میبینید یکی آمد و یکی رفت و … اینها خودشان نیستند خودشان هیچاند اینها پرتویی از تصویر اشیائی است که در بیرون هست.
در جهـــــان و هــرچـــــه در اوســــت / عکس یک پرتویی است از رخ دوست
قرآن هم همین را میگوید (ما هم همین را میگوئیم) این غار، دنیا است ما اصلا پشت به واقعیت هستیم. جلویمان همهاش عکسهایی میبینیم، میآیند و میروند، خیال میکنیم اینها واقعا وجود دارد، نه! اینها تصویر آن قبلی است. البته اسلام به این معنی نمیگوید. خداوند میگوید يَا أَيُّهَا النَّاسُ خودت آفریدی و خودت هم با آنها صحبت میکنی هر چه میخواستی باید میآفریدی ولی نه، آفریده به آنها استقلال هم داده است که بایستید با من حرف بزنید يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ البته این آیات و بعضی از این آیات به دلیل این بود که در آن زمانها (همین حالا هم همینطور) یهود تمام ثروت جامعه در دستشان بود، اختیاردار بودند بعد خداوند توسط پیغمبر توصیه کرد که انفاق کنید. یهودیها یک چیز مجانی بدهند؟ هرگز! میگفتند ما هیچچیز نمیدهیم، یک چیزی مُفت به کسی بدهیم؟! خداوند گفت به من قرض بدهید مَن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا (حدید/11) چه کسی هست که به من قرض بدهد؟ مردم ساده، مردم عوامِ آن دوران که اصلاً به معنویت توجه نداشتند میگفتند مگر خدا بیپول شده؟ خدا فقیر است؟ ما به او قرض بدهیم! یهودیها آنهایی که داشتند افتخار میکردند که یک مقدار میدهند. این است آیه آمد يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء خدا فقیر نیست، شما فقیر هستید، در راه خدا فقیر هستید. این آیه به آن مناسبت نازل شد و هر مناسبتی نازل میشد فقط مخصوص همان ایام و حالات نیست، حالتهای شبیه را هم دربرمیگیرد، بنابراین تفسیر شد خود حضرت و دیگران فرمودند منظور این است. أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ. خوب فُقَرَاء إِلَى اللَّهِ را ما به عنوان افتخار گرفتیم میگوییم بله، خدا ما را قبول کرده که هیچ چیز نداریم، بله نداریم. هر چه هست تویی. به فقر از معنای مادیاش برگشت و تبدیل شد به یک معنای معنوی، أَنتُمُ الْفُقَرَاء، اما فقرا الیالله نه از آن فقرایی که به همه نیاز دارند، فقیر هستیم هیچ چیز نداریم در مقابل خدا. در مقابل دوست محبت و تواضع داریم، در مقابل دشمن مشت آهنین. این در مورد اَلْمُنْتَهی فِی الْفَقْرِ وَ الْفَناء بود. ما میگوییم یک کسی در فقر و در فنا (احساس فقر و فنا) به اعلاء درجه رسیده است. فنا هم که احساس فناست والّا فنا برای این وجودی که خداوند به ما داده است در مقابل خودِ خداوند چه بگوییم؟ ما نیستیم. خودت آفریدی، خودت هر کار میخواهی بکن. ولی در مقابل غیر خداوند، که خداوند هم شاید برای همین ما را آفریده، وجود و شخصیت مستقلی داریم.
یک عبارت در مورد حضرت علی (ع) میگوید اَصْلِ الْحَیوةِ الْمائِیَّه. اساس زندگیِ آبی. امروز در همه آزمایشها به این نتیجه رسیدهاند که حیات در کرهی زمین از آب شروع شد و بعد هم به این نتیجه رسیدند هیچ جانداری نیست که آب در بدنش نباشد، اصل حیات از آب آفریده شده است. اشاره به این آیهای که مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ (الأنبیاء/21) هر موجود زندهای از آب است (آیه قرآن) این آیه را در زیست شناسی قبول دارند که همینطور است. فقط در جایی که باید قبول داشته باشند قبول ندارند یعنی در بین مردم و دیندارها، چرا، نه اینکه قبول ندارند، نه! ولی آن اهمیتی و احترامی که آب دارد، [رعایت] نمیکنند. در مورد حیات؛ در قرآن جایی میگوید (حافظهام کمی ضعیف شده، آیات قرآن یادم میرود) میگوید: ای مؤمنان، ای مردم، وقتی خدا و پیغمبرش شما را صدا میزند و به یک کاری و یک امری دعوت میکند که حیات به شما میدهد، جوابش را بدهید یعنی دعوت خدا و پیغمبران، حیات و زندگی است. شعری منسوب به حسینبنمنصور حلاج است، در کتاب صحرای محشر (اگر خواندهاید) دارد. میگوید که:
وَ حیاتی فی مماتی و مماتی فی حیاتی
اینطوری که من زنده هستم مثل اینکه مُردهام ولی وقتی از این زندگی بمیرم حیات واقعی دارم. به حیات این اهمیت را میدهم. خُب حیات اصلی از آب است اینها از معنویتی است که به آب ارتباط نزدیک دارد. ما میبینیم در قرآن دو نحوه حیات گفته است: یکی حیات جسمانی و مهمتر از آن حیات معنوی. اصل حیات مادی از حیات معنوی است درجهی بالاتری دارد. این است که میفرماید اَصْلِ الْحَیوةِ الْمائِیَّه یعنی همان ولایت (که به ولایت تعبیر کرده) اَصْلِ الْحَیوةِ الْمائِیَّه.
خیلی خوب است که در خطبه هم دقت کنید که بخوانید، البته ما، تکتک فقرا این خطبه مفصل را نمیخوانند مختصرش را میخوانند، ولی [اگر] وقت دارید این خطبه مفصل را بخوانید نکات جالبی دارد.