مجذوبان نور- دو هفته از بازگرداندن مصطفی دانشجو و حمیدرضا مرادی از بیمارستان شهدا به مقصدی نامعلوم، با یک ماشین شخصی که مامور و سربازی از زندان اوین آن را اسکورت میکردند، میگذرد و در این دو هفته هیچ تماسی از سوی این دو زندانی با خانوادهشان گرفته نشده است. اخباری هم که در حد گمانه زنی انتشار یافته است از حبس این دو فعال حقوق دراویش در بندهای ۴ و ۸ حکایت دارند اما با وجودی که در این دو بند امکان دسترسی به تلفن فراهم بوده است، هیچ تماسی از سوی آنها با خانوادههاشان گرفته نشده است. درباره محل حبس و وضعیت جسمی آقای دانشجو با همسرشان خانم خدیجه دانشجو، گفتوگویی کردهایم که میخوانید:
* دو هفته از بازگشت خودخواسته و اعتراضی آقای دانشجو از بیمارستان به مقصدی نامعلوم که گفته میشود بندهای غیر سیاسی زندان اوین است میگذرد. آیا از محل حبس و وضعیت جسمی ایشان خبری دارید؟
نه. متاسفانه هیچ خبر دقیقی از وضعیت ایشان ندارم. الان ۱۵ روز است که از بیمارستان رفتهاند و هیچ تماسی با ما نگرفتهاند. البته از طریق زندان پیگیری کردیم. از یک طرف به ما گفتهاند در سالن ۷ بند ۸ هست و از طریق دیگری شنیدهایم که در قرنطینه بند ۸ هستند. چون سایر دراویشی که در این بندها هستند هم تماس نمیگیرند و در سکوت اعتراضی به سر میبرند، خبری از طریق آنها هم نتوانستم بگیرم. مشکل ریوی شدید و آریتمی قلبیشان هم ما را نگرانتر کرده است. البته نمیدانم تماس نگرفتنشان به اعتراض سکوت مربوط است یا جایی هستند که امکان تماس ندارند. به وکیلشان هم که جویا شده فقط گفتهاند به بند عمومی منتقلشان کردهاند.
* نظر پزشکان بیمارستان در مورد ترخیص خودخواسته آقای دانشجو چه بود؟
تیم پزشکی خیلی مخالفت کردند با این کار. حتی قبلا هم که بارها آقای خدابخشی به عنوان معاون دادستان مرتب با بیمارستان در ارتباط و نامه نگاری بود و خواسته بود وضعیت ایشان زودتر به سرانجام برسد، پزشکان با ارسال شرح درمان بر لزوم پیگیریهای درمانی تاکید داشتند. اما پس از اینکه آقای کرمپور را با دستور مقام قضایی و بدون اتمام دوره درمان به زندان منتقل کردند، برای همراهی و همدلی با آقای کرمپور، همراه با آقای حمیدرضا مرادی، با نوشتن نامهای به بیمارستان با رضایت شخصی خواستار ترخیص شدند تا به زندان برگردد.
* موقع ترک بیمارستان، درمانشان در چه مرحلهای قرار داشت؟
مصطفی سابقه بیماری آسم و تنگی نفس دارد اما در این مدت ۴ سالی که در زندانهای مختلف بوده خیلی تشدید شده به طوری که بخش زیادی از ریهشان از کار افتاده و فشار قلبی ایجاد کرد و دچار آریتمی قلبی شدهاند. به همین دلیل آنژیوگرافی شدند و حتی یک دوره بازتوانی قلبی- ریوی برایشان تجویز شد که موفق به انجام آن نشدند. از طرفی محیطهای بسته و شلوغ و بدون تهویه برای مصطفی خطرناک است و متاسفانه زندان دقیقا همین شرایط را دارد.
* به عنوان سوال پایانی، آیا از سوی حمیدرضا مرادی که همراه آقای دانشجو به زندان بازگشتند تماسی با خانوادهشان گرفته شده؟
خانم مرادی هم مثل من در بیخبری مطلق هستند. آقای مرادی تازه عمل قلب انجام داده بودند. ما علت این رفتار مسوولان قضایی و زندان اوین را با همسرانمان نمیدانیم. چهار سال از زندانشان میگذرد اما در این چهار سال یک روز خوش ندیدهاند. بارها از انفرادی به عمومی و دوباره به انفرادی منتقلشان کردهاند. انواع تحقیرها را در حقشان اعمال کردند در حالی که این کارشان مغایر قانون بوده. حالا هم که حقوق حداقلی یک زندانی را مطالبه میکنند یا میفرستندشان به بندهای عمومی جرایم غیرسیاسی یا معلوم نیست به کجا منتقلشان میکنند.
* ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید