«جواهر آقاملکی» مادر حمیدرضا مرادی درویش زندانی که اینک در ۹امین روز از اعتصاب غذا به سر میبرد و حال جسمی وی وخیم گزارش شده است به مجذوبان نور گفت: «حمید و بقیه برادرانش در زندان جانشان را کف دست گرفتهاند و میخواهند به این ظلمها که به درویشها میشود پایان بدهند».
خانم آقاملکی در مصاحبهای کوتاه با تاکید بر اینکه حرف زدن با مسوولان مملکت برای پایان دادن به برخورد ناعادلانهای که به دراویش میشود اثری ندارد، اظهار کرد: نگرانی من باید اثر در دل و وجدان مسئولین بگذارد که نمیگذارد، برای همین دادم را نزد تنها دادخواه عالم میبرم و برای همه عزیزهای دربند دعا میکنم.
مادر این زندانی که به تازگی همسرش را از دست داده و چهار سال است که فرزندش حمیدرضا مرادی در زندان به سر میبرد و پیش از این نیز فرزند دیگر او صالحالدین مرادی بیش از ۲ سال در زندان عادل آباد شیراز محبوس بود، در پاسخ به اینکه خواسته آقای مرادی و دیگر درویشان زندانی از این اعتصاب غذا که وضعیت جسمی آنها را رو به تحلیل برده است چیست؟ عنوان کرد: اینها اول میخواستند فشارها را در داخل زندان کمتر کنند، مثلا در یک بند باشند و موقع اعزام و ملاقات از لباس زندان استفاده نکنند و مدام جابهجاشان نکنند اما حالا نظرشان را تغییر دادهاند و میگویند تا زمانی که برای مرشد و مولایمان جناب آقای دکترنورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه) ایجاد محدودیت میکنند و مراکز عبادی ما را خراب میکنند و برادران و خواهران ما در ادارات دولتی به دلیل درویشی اخراج و محاکمه میشوند ما به اعتصابمان ادامه میدهیم.
خانم جواهر آقاملکی با یادآوری اینکه فرزند و همراهان فرزندش در زندان با نوشتن وصیتنامه خداحافظی کردهاند، گفت: قدیم میگفتند به امیر معزول، در راه مانده، اسیر، زندانی و مریض باید رحم شود. حالا اعتقادات کمرنگ شدهاست. نه در غربت دلم شاد و نه رویی در وطن دارم. نمیدانم چه خبر است. درخارج عدهای به اسم خلافت اسلامی آدم میکشند و سر میبرند، در داخل هم به نام دین و اسلام، شیعیان و مردم را به زندان میاندازند. کاش بین مسئولین مملکتی کسی بود و مینشست و فکری به حال و روز سیاه این کشور میکرد. شاید فردا برای شنیدن حرف مردم دیر باشد.
وی در پایان خطاب به کسانی که در این سالها گوشهایشان را به روی حرف دراویش بستهاند و ظلمهای پیاپی به پیروان عرفان و طریقت کردهاند، گفت: «هر که آگه بود زان صاحب قران / دل ندادش که زند زخم گران»