دراویش گنابادی سراسر کشور، با ارسال نامهای واحد به نمایندگان شهرشان در مجلس، با اعلام اینکه گوش دستگاههای قضایی و امنیتی و حاکمان و دولتمردان ایران به روی فریاد دادخواهی پیروان طریقت و عرفان بسته است، خواستار توجه جدی نمایندگان به وضعیت دراویش زندانی شدند.
به گزارش مجذوبان نور؛ این عده از دراویش که پیش از این از وزیر اطلاعات ایران خواسته بودند حکم دستگیری و بازداشت ایشان را از نهادهای قضایی بگیرد، این بار خطاب به نمایندگان مجلس نامه مشابهی نوشته و با بیان اینکه «ما نمایندهای نداریم، زیرا جزو مردمان این کشور محسوب نمیشویم» تاکید کردهاند: خطاب به گوشهای ناشنوا سخن میگوییم. پشت دربهای بسته و سه قفله عدالتخانه ایستادهایم و به بانگ رسا میگوییم که این بار مسالهمان برادران ایمانیمان هستند که در زندان اسیر شدهاند و اکنون در اعتصاب غذا هستند. برادرانی که در سالهای فشار و آزار دراویش، به عنوان وکیل در محکمهها مدافع ما بودند و در کسوت خبرنگار در رسانهها، صدای ما. اما همین کارشان اتهامشان شد و سالها حبس برایشان به ارمغان آورد. این بار از آنچه شد، سخن نمیگوییم، بلکه از آنچه میشود خبر میدهیم و از باب پیشگیری عرض میکنیم که اسباب علاج را پیش از وقوع، مهیا سازید و با هر ابزار و هر میزان قدرتی که دارید از آسیب و رنج بیشتر آنها و به تبع آن، ما، جلوگیری کنید، زیرا در صورت عدم توجه و خدای ناکرده هر گونه آسیب جسمی و جانی، ساکت نخواهیم ماند.
متن کامل نامه یاد شده را در زیر بخوانید:
هو
۱۲۱
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام؛
ما جمعی از دراویش طریقت نعمت اللهی گنابادی، اهالی همین شهری هستیم که شما نمایندگی آن را در نهاد قانونگزاری و نظارتی کشور بر عهده دارید، اما سالهاست که در برابر چشمان شما حقوق انسانی و قانونیمان را زیر پا گذاشتهاند و مادامی هم که شرح ماوقع پیشتان گفتهایم، تنها سکوت دیدیم و سکوت شنیدیم.
شما را دیدهبانان اجرای قانون دانستهایم و نمایندهمان در مجلس فرض کردهایم و شرح قصه پر از غصهي ِ ظلم و ستمی را که بر ما وارد شده است خدمتتان گزارش کردیم، اما سال به سال بر اوراق دفتر ستم بر دراویش افزوده شد و گلوی ما خراش برداشت از این اندازه فریاد بی نتیجه که کشیدیم.
نمایندگان عزیز!
این بار دیگر دردی برای بازگو کردن نداریم زیرا نمایندهای نداریم. زیرا جزو مردم در شمار نمیآییم که نماینده داشته باشیم. بی محاکمه محکومیم. درهای قضا را بر ما بستهاند. به جرم پیروی از سیره انبیا و سلوک در راه اولیا و معصومین علیهماالسلام بهتان و تهمت میشنویم. خدا پرستی میکنیم و بیدین نامیده میشویم. در دل و ظاهر، مرید راه انبیا و امامان و بزرگان خداییم، اما اباحتی معرفی میشویم.
ما را اندوهی است که تاب و رمق بازتعریف و تکرار بیسود و پوچ رنج سالهای رفته را از ما گرفته است. این بار دیگر از واقعه تاسف بار تخریب حسینیههامان نمیگوییم. این بار قصد سخن گفتن از غربتِ کان لم یکن تلقی شدهیمان را نداریم. نیامدهایم بگوییم تمام راههای خبررسانی را بر ما بستهاند و چنان با ما رفتار میکنند گویی نه ایرانی هستیم و نه مسلمانیم. نمیخواهیم بگوییم سالهاست بایکوت خبری هستیم. قصد نداریم داستانهای معماگونه بخشنامههای محرمانه وزارت اطلاعات را برای اخراج و محرومیتهای اجتماعی و حرفهای دراویش، بازخوانی کنیم. قصد شکایت از تحرکات غیرقانونی قشریون علیه دراویش را که با سکوت رضایتآمیز مسئولین همراهی میشود، نداریم و نمیخواهیم از علت صرف این همه امکانات و خرج بودجههای دولتی برای تبلیغات سازماندهی شده علیه مکتب عرفان و تصوف سخن به میان بیاوریم.
این بار تکلیف ما روشن است. خطاب به گوشهای ناشنوا سخن میگوییم. پشت درهای بسته و سه قفله عدالتخانه ایستادهایم. و به بانگ رسا میگوییم که این بار مسالهمان برادران ایمانیمان هستند که در زندان اسیر شدهاند و اکنون در اعتصاب غذا هستند. برادرانی که در سالهای فشار و آزار دراویش، به عنوان وکیل در محکمهها مدافع ما بودند و در کسوت خبرنگار در رسانهها، صدای ما. اما همین کارشان اتهامشان شد و سالها حبس برایشان به ارمغان آورد.
نمایندگان محترم
برادران ما که دیروز با صرف وقت و مال و عمرشان برای ما حقخواهی میکردند، امروز با صرف جانشان میخواهند حقوق از دست رفته ما را بستانند. آنها ۹ تن از دراویش گنابادی هستند که بیش از یک هفته است که در زندان با خواسته پایان دادن همیشگی به نقض حقوق درویشان و رهایی از نگاه امنیتی حاکم به دراویش، دست از خوراک کشیده و اعلام اعتصاب غذا کردهاند. آنها وصیت نامه نوشته و با ما خداحافظی کردهاند.
این بار مساله صحبت از حقی نیست که از ما ضایع شده بلکه جانی است که زایل میشود و ما را به عنوان اعضای دیگر پیکر جامعه درویشی بیقرار و بیتاب کرده است. این بار از آنچه شد، سخن نمیگوییم، بلکه از آنچه میشود خبر میدهیم و از باب پیشگیری عرض میکنیم که اسباب علاج را پیش از وقوع، مهیا سازید و با هر ابزار و هر میزان قدرتی که دارید از آسیب و رنج بیشتر آنها و به تبع آن، ما، جلوگیری کنید، زیرا در صورت عدم توجه و خدای ناکرده هر گونه آسیب جسمی و جانی، ساکت نخواهیم ماند.
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار مهربانی کی آخر آمد شهریاران را چه شد؟
جمعی از دراویش گنابادی و ثبتنام کنندگان کمپین کوچ به زندان