علیرضا کفایی- مسئول بودن آدمی بر اساس آگاهی و تکلیف وی تعریف می شود و آگاهی مترتب بر اختیار و آزادی است و تکلیف قائم به اراده و توان آدمی است.
نمی توان به فردی که قدرت درک و فهم ندارد مسئولیتی را سپرد و نیز تکلیف کردن متوقف بر قدرت انجام وظیفه از سوی مکلف است . در صورتی می توان فردی را مسئول دانست که او با اختیار و اراده خود و با علم بر عملی که می خواهد انجام دهد مسئولیتی را پذیرا باشد نه اینکه مجبور به آن شده باشد . آگاهی و اختیار از شرایط اساسی مسئولیت پذیری است و پس از اینکه آدمی با وجود شرایط ، مسئولیتی را عهده دار میگردد حق ندارد از قید مسئولیت شانه خالی کند و در برابر اعمال خود اعلام بی مسئولیتی و یا معذوریت کند . خداوند سبحان می فرماید : ” ایحسب الانسان ان یترک سدی ” آیا انسان پندارد که آزاد و رها و بی مسئولیت است ؟ قیامت ۳۶
بسیار پیش آمده است که افرادی در مناسبات اجتماعی و در برخورد با دیگران آنگاه که به خطاهای خود پی می برند برای توجیه اعمال ناشایست خویش و ضایع نمودن حق دیگران از اصطلاح ” ماموریم و معذور ” یا ” المامور معذور ” استفاده می کنند .
توجیه غلط و گاهی بی شرمانه که نه تنها در تعالیم اسلامی بلکه در هیچ مکتب دیگری و در قاموس انسانیت جایگاهی ندارد . چگونه می توان همنوع خود را از حق و حقوق انسانی محروم کرد و برای توجیه آن به ” معذوریم ” روی آورد ؟
نمونه های بسیاری از فاجعه هایی که این برداشت غلط و توجیه کننده بی مسئولیتی در لوای ماموریم و معذور بر انسان و جوامع بشری تحمیل نموده و موجب انحراف از انسانیت و رقم زدن سرنوشت شومی برای بشریت شده است وجود دارد و حتی گاهی این توجیه ناشایست و ویران کننده دستمایه جنایت حاکمان و قدرت مداران شده است .
در قرآن کریم به صراحت به قضیه فرعون می پردازد و در برابر ظلم و جنایت او و یارانش قاطعانه به کیفر هم فرعون و هم سربازانش رای می دهد . پر واضح است که فرعون فقط دستور بر جنایت را صادر میکرد و دیگرانی که تحت امرش بودند مجبور به اجرای اوامر ملوکانه بودند اما در مقام قضاوت خداوندی و کیفر ظالمان می فرماید ” النار یعرضون علیها غدواً و عشیاً و یوم تقوم الساعه ادخلوا آل فرعون اشد العذاب ” عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه می شوند و روزی که قیامت بر پا شود آل فرعون را در سخت ترین عذابها وارد کنید . غافر ۴۶
تعبیر ” آل فرعون ” و عذاب آنها علاوه بر شخص فرعون موید اینست که سربازان و آل فرعون نمی توانند ادعا کنند که ما کاره ایی نبودیم و فقط دستورات و اوامر فرعون را اجرا می کردیم و اشاره به مسئولیت انسانها دارد که اجازه ندارند هر عملی را انجام دهند ولو اینکه مستبد زورگویی مجبورشان کرده باشد و پس از آن با خیال آسوده بگویند ” المامور معذور ” .
هر کس در گرو عمل خویش است و مسئول رفتار و اعمال خود . هیچ توجیهی نزد خدواند برای جنایت کردن و تضییع حق دیگران وجود ندارد و هیچ عذری پذیرفته نیست . علاوه بر این و مهمتر آنکه اگر کار ناشایستی از فردی سر زد و گروهی سکوت کردند و یا در درون رضایت داشتند ، شریک جرم هستند و معذوریتی هم در کار نیست چنانکه در مورد پی کردن شتر صالح در واقع یک نفر بود که شتر را پی کرد ” اذ انبعث اشقاها ” آنگاه که شقی ترین آنها بپا خاست . شمس ۱۲ ،
ولی خداوند گروهی را که از این کار رضایت داشتند هم مانند فرد پی کننده در سلک مجرمان می شمارد و مجازات می کند و می فرماید ” فکذبوه فعقروها فدمدم علیهم ربهم بذنبهم فسواها ” ولی آنها او را تکذیب کردند ، از این رو پروردگارشان آنها را بخاطر گناهانشان در هم کوبید و ( سرزمینشان ) را با خاک یکسان و صاف کرد . شمس ۱۴
حقیقت آن است که از زیر بار مسئولیت فرار نمودن و دست به توجیه زدن با مستمسکی چون ( معذور بودیم ) ، انحراف جامعه بشری را در پی دارد . در صدر اسلام با همین توجیه گری مسیر تاریخ را تغییر دادند ، ” کشتارهای ناحق و بی بند و باریها که بدست صحابه و خاصه معاویه و کارگردانان وی انجام یافته است توجیه می شد که آنان صحابه بودند و به مقتضای احادیثی که از پیامبر (ص) رسیده صحابه مجتهدند و معذور و خداوند از ایشان راضی است و هر جرم و جنایتی که از ایشان سر زند معفو است . ” بررسیهای اسلامی علامه طباطبایی ص ۱۵۷
آیا این توجیه ویرانگر و حکم به معذوریت ، موجبات انحراف از اسلام راستین را فراهم نکرد و باعث هرج و مرج و خون ریزیهای بسیار در میان مسلمانان نشد ؟ آیا آنان که به این حکم دروغ رضایت دادند و یزید را بر کرسی نشاندند و امام حسین (ع) و یاران و فرزندانش را به شهادت رساندند اگر بگویند ( مامور بودیم و معذور ) پذیرفته است ؟
اشرف مخلوقات بودن به جهت شرف عقل است و حکم عقل حکم مسئولیت است نه معذوریت .
توجیه سید حسن تقی زاده در رابطه با قرارداد نفتی در سال ۱۳۱۱ که میان رضا شاه و شرکت نفت انگلیس منعقد شد و تقی زاده بعنوان وزیر مالیه امضاء کننده آن بود و عملاً باعث تمدید امتیاز دارسی برای چند دهه شد بر اساس همین ” المامور معذور ” بود .
این قرارداد ننگین در آذر ۱۳۱۱ با فشار بریتانیا بر رضاشاه توسط تقی زاده امضاء و منعقد گشت و در سال ۱۳۲۷ سید حسن تقی زاده در مجلس پانزدهم طی نطقی برای دفاع از خود ، و در این ارتباط گفت : ” ….. برای کسی در این مملکت اختیاری نبود و هیچ مقاومتی در برابر اراده حاکم مطلق آن عهد نه مقدور بود و …. من شخصاً هیچ وقت راضی به تمدید مدت قرارداد نبودم و دیگران هم نبودند و اگر قصوری در این کار یا اشتباهی بوده تقصیر ( آلت فعل ) نبوده بلکه تقصیر فاعل ( رضا شاه ) بود …. ”
تقی زاده در این نطق می خواهد از خود سلب مسئولیت کند و بگوید ” مامور و معذور ” بوده است و آلت فعل . و جرات مخالفت با رضا شاه را نداشته است . اما آیا این عذر تقی زاده قابل قبول است که ملتی را در حقارت قرار دهد و با عهدنامه ننگینی به بیگانگان اجازه دهد تا به تاراج ثروت و سرمایه ملی بپردازند و مردم را در فقر و تنگدستی قرار دهند ؟
با این سفسطه بازیها و توجیه گریها نمی توان از مسئولیت گریخت ، همانگونه که فرعون زمان ( رضاه شاه ) مقصر است ، آل فرعون ( تقی زاده ها ) هم مقصرند و خداوند بر اساس وعده ایی که داده است و قاطعانه در قرآن کریم بیان فرموده ، همه آنها و حتی کسانی که با سکوت و یا رضایت درونی با آنان همراهی کردند را مجازات خواهد نمود .
اگر به زمان نزدیکتر یعنی دوران محمدرضا شاه به اجمال و گذری ، نظری داشته باشیم بازهم با توجیهاتی از این دست روبرو می شویم که از جانب مامورین و نظامیان و انتظامیان و سربازان و فرماندهان و ساواکیان و ….. صورت پذیرفته است .
انقلابیون را به حبس و حصر می کشیدند و تحت شکنجه قرار می دادند و اعدام می کردند و در خیابان مردم را به گلوله و رگبار می بستند و به غارت و چپاول می پرداختند و هزاران خیانت و جنایت می کردند و برای توجیه خود می گویند : ” مامور بودیم و معذور ”
در واقع آنچه که همیشه از سوی این ” مامورین معذور ” ! انجام میگیرد جنایت است که عامدانه سعی می کنند با این توجیه ، حافظه جامعه را بسوی فراموشی جنایات و خیانتهایی که در حق ملت روا داشته اند سوق دهند و خود را ” آلت فعل ” و معذور و ناچار و مجبور معرفی کنند . اما آیا پذیرفتنی است که ملتی و انسانهایی را از بدیهی ترین حقوق اولیه خود محروم کنند و سپس به این گونه توجیهات روی آورند ؟
در هر جامعه ایی و در هر حکومتی سپاه ” مامورین معذور ” به طمعی و یا امید قبسی و یا به تحمیل و اجباری دستی در جنایت علیه مردمان و بخصوص آزادیخواهان دارند و در آخر هم راه گریز را در ” المامور معذور ” می دانند .
کارزار حق و باطل از ابتدای تاریخ تا کنون ، از روزگار هابیل و قابیل گرفته تا ابراهیم و نمرود و موسی و فرعون و پیامبر(ص) و کفار و تا علی و معاویه و امام حسین و یزید و تا امروز و تا فردا و فرداهای دیگر ادامه خواهد یافت و عمله ظلم و جور وباطل اندیشان و باطل کرداران ، هرجا که منکوب و سرکوب شدند و شکست خوردند ، بواسطه همین ” معذوریت ” ، با فریب دیگران مسئولیت را از خود سلب کردند و تا این توجیه شوم فکری از تحلیل و عقل ناقص ناقضان حقوق بشری زدوده نشود و آگاهی و روشنگری عمومی ایجاد نگردد نمی توان از شر مارهای سرکوفته که غاصبان انقلابها می شوند رهایی یافت و شاید خدواند تبارک و تعالی می خواهد همین معنا را در نظر و اندیشه و خرد انسان تسری دهد که آن بار امانتی که آسمانها و زمین نتوانستند بر دوش بکشند و قرعه فال به نام انسان زده شد ، آن امانت ، آگاهی و مسئولیت پذیری است نه ” ماموریت و معذوریت ”
بازخوانی و بازجویی از گذشتگان اگر به حاضران سودی نرساند ، غیبت پشت سر مردگان خواهد بود و اگر قرآن به ” سیروا فی الارض ” فرمان می دهد تا ببینند که چه بر سر مستبدان و مجرمان و منکران آمده است می خواهد این تنبیه را بدهد که اگر می خواهید به سرنوشت شوم آنان دچار نشوید ، عبرت بگیرید و راه باطل آنان را نروید و بر عهد الست بمانید و بار امانت و مسئولیتی که بر دوش می کشید به درستی به سر منزل مقصود برسانید و بهانه ” معذوریت ” هم نمی تواند شما را از مسئولیت برهاند . که هیچ عذری در درگاه خداوند پذیرفتنی نیست و اگر فرعون محاکمه و مجازات میشود و کیفر می بیند ، آل فرعون و سربازانش هم خواهند دید .
الغرض ، همانطور که گفته آمد اصطلاح نابخردانه ” مامور و معذور ” که مورد استفاده بسیاری قرار می گیرد اشتباه فاحشی است که عده ایی برای رهایی از اعمال ننگین خود به آن تمسک می جویند و در هر جامعه ایی یافت میشود .
شکی نیست که در زمان دولت قبل بحرانهایی در عرصه های فرهنگی ، اجتماعی ، اخلاقی ، اقتصادی ، سیاسی و حتی علمی پدید آمد که به گفته آگاهان و ریاست جمهوری فعلی ( دکتر روحانی ) و برخی از مسئولین گذشته و حاضر نظام تا سالهای سال دامنگیر کشور و مردم خواهد بود . اختلاسهای کلان که هر چه جلوتر می رویم به ابعاد و نمونه های تازه تری از آنها برخورد می کنیم ، رواج دروغ و خرافه ، عدم توجه به امور فرهنگی ، نابودی اقتصاد ، دشمن تراشی و سیاست غلط خارجی و داخلی و اخیراً ماجرای بورسیه های تحصیلی و …. همه و همه دستاورد نامیمون دولت قبل بود که در پرونده های قضایی حتی معاون اول رئیس جمهور مورد مواخذه قرار گرفت و شرم آور آنکه برای شخص رئیس جمهور قبلی حکم صادر شد و متاسفانه تمام این ناهنجاریها و بحرانها با حمایت افراد و گروههایی از حاکمیت صورت گرفت و عده ایی هم سکوت کرده بودند و عده ایی هم اگر در میدان نبودند از آن اعمال رضایت درونی داشتند و تاسف بارتر اینکه هنوز هم هستند کسانی که از آن سیاستهای ویرانگر حمایت می کنند و البته توجیه اصلی این آلودگان سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اخلاقی ، ” حفظ نظام ” است و سوال این است که آیا برای حفظ نظام باید راه خطا پیمود و تن به هر مصیبتی داد و روشن است که زمانی خواهند گفت ما ” مامور بودیم و معذور ” . مامور چه کسی هستند ؟ و آیا با این عذر و بهانه می توانند در برابر خدا و مردم از خود سلب مسئولیت کنند ؟
تاریخ نشان داده است که همیشه همینطور بوده و اینگونه افراد و جریانات سیاسی و حزبی که برای ارتزاق و ادامه حیات به قدرت وصل می شوند نه برای خدا کار کرده اند و نه در فکر مردم بوده اند و فقط به منافع شخصی و گروهی خود اندیشیده اند و ” بیشتر معذورند تا مسئول ” . و حتماً که ” ان ربک لبالمرصاد ” .
منبع : کلمه