کاهش آرای جنبش «النهضه» در انتخابات پارلمانی اخیر تونس یک شکست دیگر برای اسلام سیاسی میانه رو به شمار میآید که پیش از این در مصر و لیبی نیز دچار شکست شده بود، با این حال شکست در تونس از دو شکست پیشین مهمتر و خطرناکتر است چرا که در مصر جنبش «اخوان المسلمین» با یک کودتای نظامی از قدرت برکنار شد، اما کنار رفتن «النهضه» در تونس در نتیجه یک انتخابات سیاسی دمکراتیک و از طریق صندوقهای اخذ رای است.
انتخابات پارلمانی تونس برای انتخاب نمایندگان یک پارلمان دائمی برای پنج سال آینده در حالی به پایان رسید که نتایج اولیه شمارش آرا نشان میدهد جنبش «ندای تونس» که کمتر از دو سال پیش به رهبری «الباجی قائد سبسی»، نخست وزیر پیشین این کشور تاسیس شده، جایگاه نخست را به خود اختصاص داده و جنبش اسلام گرای «النهضه» به رهبری شیخ «راشد الغنوشی» به جایگاه دوم نزول کرده است، ائتلاف چپ و ملی گرای «جبهه مردمی» در جایگاه سوم قرار گرفته و جایگاه چهارم نیز به حزب «اتحاد ملی» رسیده است که برنده غیر منتظره این انتخابات به شمار میآید.
نتایج انتخابات پارلمانی تونس به مثابه یک سونامی، نقشه سیاسی این کشور را تکان داد و بسیاری از احزاب بزرگ از جمله «کنگره برای جمهوری» به رهبری «منصف مرزوقی»، رئیس جمهوری موقت تونس، «انجمن دموکراتیک کار و آزادی» به رهبری «مصطفی بن جعفر»، رئیس پارلمان موقت این کشور و «جریان محبت» به رهبری «محمد الهاشمی الحامدی» را از رده خارج نمود، احزابی که انتخابات مجلس موسسان در ماه اکتبر سال ۲۰۱۱ میلادی پس از جنبش «النهضه» در جایگاههای دوم، سوم و چهارم قرار گرفته بودند.
در همین حال، قرار گرفتن جنبش «ندای تونس» در جایگاه نخست انتخابات پارلمانی تونس و اختلاف بیش از ۱۰ درصدی آن با رقیب اصلیاش یعنی جنبش «النهضه»، برای بسیاری در این کشور و کل منطقه شگفت آور وتعجب آمیز بود، چرا که اکثر پیش بینیها نشان میداد که این جنبش اسلام گرا بیش از ۴۰ درصد آرا را از آن خود خواهد کرد، اما اینگونه نشد و هم اکنون گمان میرود که «النهضه» تنها نزدیک به ۳۰ درصد آرا را به دست آورد، این نتایج برای این جنبش و رهبران و طرفداران آن شوک سختی است.
با این حال، نتایج انتخابات پارلمانی تونس باعث رضایت مردم این کشور شد و نگرانیهای رو به رشد رای دهندگان تونسی از تسلط یک حزب (جنبش النهضه) بر روند سیاسی کشور را از بین برد، نگرانیهایی که در حضور نه چندان بالای آنها پای صندوقهای رای گیری (نزدیک به ۶۲ درصد از واجدین شرایط) آشکار بود.
رای دهندگان تونسی در انتخابات پارلمانی این کشور سطح بالایی از آگاهی انتخاباتی و سیاسی از خود نشان دادند، جایی که فریب وعدههای جذاب و برنامههای بدون محتوا را نخورده و تصمیم گرفتند احزاب زیادی از جمله «کنگره برای جمهوری» و «انجمن دموکراتیک کار و آزادی» را مجازات کنند، دو حزبی که به همراه جنبش «النهضه» ائتلاف سه گانه حاکم در تونس را تشکیل داده و این کشور را طی مرحله انتقالی رهبری کردند.
در واقع، ائتلاف سه گانه حاکم در تونس طی مرحله انتقالی ثابت کرد که توانایی اداره امور کشور، پایان دادن به بحرانهای امنیتی و اقتصادی و مقابله با حملات تروریستی را ندارد و در نتیجه، رای دهندگان تونسی نیز به دو حزب کوچکتر شرکت کننده در این ائتلاف یعنی «کنگره برای جمهوری» و «انجمن دموکراتیک کار و آزادی»، چنان ضربه محکمی وارد کردند که ایستادن دوباره آنها روی پای خود در آینده نزدیک کاری بسیار سختی خواهد بود.
در همین حال، نتایج انتخابات پارلمانی تونس ضربه بزرگ به اسلام سیاسی نیز وارد کرد، تا آنجایی که جنبش اسلام گرای «النهضه» جایگاه نخست خود را از دست داده و دیگر آن جنبش «سازنده پادشاهان» و حاکمان مادام العمر به حساب نمیآید.
با این وضع، اگر جنبش «النهضه» چند ماه پیش از حکمرانی دست نمیکشید و با روی کار آمدن یک دولت تکنوکرات به رهبری «مهدی جمعه»، نخست وزیر کنونی این کشور موافقت نمیکرد، در انتخابات پارلمانی اخیر دچار شکست بزرگ تری میشد، چرا که کناره گیری «النهضه» از قدرت یک اقدام موفقیت آمیز بوده که کشور و جنبش را از فروپاشی نجات داد و از کاهش بیشتر آرای آن نیز نجات داد.
بااین اوصاف از نظر این روزنامه (الرای الیوم)، بزرگترین اشتباه شیخ «راشد الغنوشی» این بود که در نتیجه فشارها و تهدیدهای «منصف مرزوقی» و برخی هم پیمانان خارجی جنبش «النهضه»، از هم پیمانی با «الباجی قائد سبسی» و انتخاب وی به عنوان رئیس جمهوری موقت تونس پس از انتخابات مجلس موسسان همراهی نکرد.
در واقع، اگر شیخ «راشد الغنوشی» در برابر این فشارها و تهدیدها مقاومت کرده و بر انتخاب «الباجی قائد سبسی» به عنوان رئیس جمهوری موقت تونس در دوران گذار و برای تنها یک سال پافشاری میکرد، این سیاستمدار کهنه کار دست به تاسیس جنبش «ندای تونس» نمیزد و حکمرانی را از جنبش «النهضه» نمیربود.
در حال حاضر نیز، «باجی قائد سبسی» از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری تونس در اواخر ماه نوامبر آینده به شمار میآید و از شانس زیادی برای پیروزی در این انتخابات برخوردار است؛ به ویژه آنکه حزب تحت رهبری «منصف مرزوقی» در انتخابات پارلمانی اخیر شکست سختی را متحمل شده و کمتر از دو درصد آرا را به خود اختصاص داده و قدرت هم پیمان و پشتیبان اصلی وی یعنی جنبش «النهضه» نیز کاهش یافته است.
در همین حال، هر چند که برخیها در تونس بر این باورند که جنبش «ندای تونس» و هم پیمانان آن نباید هر سه سمت مهم کشور یعنی ریاست جمهوری، ریاست پارلمان و نخست وزیری را در اختیار بگیرند، چرا که این مسئله به معنای دیکتاتوری یک حزب و یا یک ائتلاف میباشد، اما در پاسخ به آنها میتوان گفت که جنبش اسلام گرای «النهضه» و هم پیمانان آن نیز طی سه سال گذشته همین کار را کرد.
افزون بر این، آن دسته از شهروندان تونس که با تسلط جنبش «ندای تونس» و هم پیمانان آن بر هر سه نهاد مهم کشور مخالفتی ندارند، به این مسئله اشاره میکنند که حزب حاکم «عدالت و توسعه» به رهبری «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری ترکیه، چندین سال است که هر سه نهاد مهم این کشور را در اختیار دارد و وی نیز برای بسیاری از احزاب اسلام گرای جهان عرب و در راس آنها جنبش «النهضه» و شخص شیخ «راشد الغنوشی» یک الگو و سرمشق به شمار میآید.
در این روزها در تونس این پرسش بسیار قابل توجه است که ائتلاف میان دو جنبش برنده انتخابات پارلمانی اخیر یعنی «ندای تونس» و «النهضه» جهت تشکیل دولت وحدت ملی برای اداره کشور طی مرحله آینده، تا چه اندازه امکان پذیر خواهد بود؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که این روزها هیچ چیزی در تونس غیر ممکن نیست و تماسهای میان رهبران جنبشهای «ندای تونس» و «النهضه» نیز اصلا قطع نشده، تاجایی که طی مدت اخیر دو طرف یک «عمل گرایی» بیسابقه را از خود نشان داده و ستایش آنها از یکدیگر در مناسبتهای مختلف نیز باعث شگفتی تجب همگان شده است.
در همین جهت نیز، شیخ «راشد الغنوشی» روز دوشنبه ضمن اعتراف به شکست جنبش «النهضه» در انتخابات پارلمانی تونس و پذیرش نتایج این انتخابات، خواستار تشکیل دولت وحدت ملی طی مرحله آینده شد، مسئلهای که بار دیگر واقع گرایی وی آن هم در این زمان سرنوشت ساز را ثابت میکند.
از سوی دیگر، اکنون این بحث و گفتوگو در محافل و نشستهای نخبگان سیاسی تونس مطرح است که آیا رئیس جمهوری کنونی این کشور از صلاحیت لازم برای مکلف کردن حزب برنده انتخابات پارلمانی اخیر برای تشکیل دولت جدید برخوردار است یا اینکه باید این ماموریت را برای رئیس جمهوری جدید بگذارد که تا یک ماه دیگر انتخاب خواهد شد؟
در هر حال، کاهش آرای جنبش «النهضه» در انتخابات پارلمانی اخیر تونس یک شکست دیگر برای اسلام سیاسی میانه رو به شمار میآید که پیش از این در مصر و لیبی نیز دچار شکست شده بود، با این حال شکست در تونس از دو شکست پیشین مهمتر و خطرناکتر است چرا که در مصر جنبش «اخوان المسلمین» با یک کودتای نظامی از قدرت برکنار شد، اما کنار رفتن «النهضه» در تونس در نتیجه یک انتخابات سیاسی دمکراتیک و از طریق صندوقهای اخذ رای است.
در همین حال، همان گونه که رسانههای مصر دست به تبلیغات منفی علیه جنبش «اخوان المسلمین» زده و باتمرکز بر روی ناکامی «محمد مرسی»، رئیس جمهوری پیشین این کشور در حکمرانی، نقش بزرگی در سرنگونی وی ایفا کردند، برخی رسانههای تونس نیز در قبال جنبش «النهضه» نقشی مشابه اما حرفهایتر ایفا کرده، مسئلهای که رهبران این جنبش طی روزهای اخیر بدان اشاره کردند.
قابل توجه آنکه نتایج نظرسنجیهای مراکز «سنجش آرا» در تونس نشان دادند که برنامههای متنوع سیاسی در شبکههای تلویزیونی این کشور روی گزینههای انتخاباتی بیش از ۴۰ درصد از رای دهندگان تونسی تاثیر گذاشته و این در حالی است که بیشتر این شبکهها میانه خوبی با جنبش «النهضه» نداشته و ندارند.
در واقع، انتخابات پارلمانی اخیر تونس تمامی معادلات سیاسی کنونی را بر هم زده و بار دیگر قدرت و توانایی «جامعه مدنی» را نشان داد که در این اواخر به صورت قابل توجهی به صحنه بازگشته، به ویژه آنکه انقلابهای عربی که در بیشتر آنها اسلام گرایان قدرت را در دست گرفته و در نخستین انتخابات نیز به پیروزی رسیدند.
در همین راستا، زنان تونس نیز با مشارکت محکم و کوشای خود در فرآیند سیاسی این کشور، نقش مهمی در تغییر نتایج انتخابات پارلمانی اخیر به سود جنبش «ندای تونس» و سایر احزاب سکولار ایفا کردند که نمیتوان این نقش آفرینی را در جهت تغیر آرای انتخابات نادیده گرفت. و این در حالی است که بدون شک برخی اشتباههای جنبش «النهضه» و ائتلاف سه گانه تحت رهبری آن نیز باعث شدند که ماموریت جریانهای سکولار مخالف دولت برای تغییر نقشه سیاسی تونس به صورتی که در نتایج انتخابات اخیر بازتاب یافت، بیش از پیش آسان شود.
لازم است این نکته رایاد آوری نمود که انتخابات پارلمانی اخیر تونس یک آموزش مهم و نقطه عطف در کل جهان عرب به شمار میآید و همان گونه که این کشور پیشگام و پیشتاز انقلابهای عربی بود، این بار نیز با روشی دمکراتیک، شفاف و متمدن، دست کم برای آینده نزدیک مسیر درست این انقلابها را نشان میدهد.»
منبع رای الیوم ۲۷ اکتبر ۲۰۱۴