ابراهيم ادهم در ادبیات جنوب شرق آسیا
ابراهيم ادهم از شخصيتهاي برجسته دوره هاي اوليه تصوف اسلامي است. وي يکي از حکام بلخ بود که به دليل تحول روحي، ناگهان از زندگي شاهانه دست شست و ترک دنيا گفت. برخي واقعيتهاي زندگي او شباهت قريبي با زندگي بودا دارد و همين امر از بعضي جهات ابراهيم را نسبت به ساير متصوفان در مرکز توجه قرار داده است. ابراهيم ادهم در عرفان و ادبيات نقاط مختلفي از اين جهان پهناور شهرت يافته است از جمله ادبيات زبانهاي متعدد جنوب شرق آسيا که به نحوي به انديشه ها و زندگي اين عارف بزرگ توجه داشته اند.
از تاريخ اجتماعي عصر قاجاريه و از نوشته هاي سياحان خارجي به خوبي پيداست که در اين دوران وضعيت فرهنگي همان وضعيت گذشته بوده است، همان اوهام و خرافات و همان فرهنگ خردستيز به شدت برقرار بوده است. مضاف بر اينکه فقر و بيماري نيز شدت بيشتري داشته است. جز معدودي که به لحاظ مشاهده اوضاع کشورهاي اروپايي و آشنايي با عقايد فلاسفه و دانشمندان، به وضعيت اسفبار جامعه ايراني پي برده بودند، توده مردم در همان وضع سابق و با همين افکار و عقايد سده هاي پيشين مي زيستند و وضعيت اسفبار خود را بسيار طبيعي مي پنداشتند.