میراث عارفانی چون شمس و مولوی زمینهٔ پیدایش داعش را از بین میبرد
به گزارش خبرگزاری مهر، دومین جلسه شورای همکاریهای پژوهشگاه علوم انسانی و هیأت مدیره تولیت آرامگاه شمس تبریزی برگزار شد.
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
به گزارش خبرگزاری مهر، دومین جلسه شورای همکاریهای پژوهشگاه علوم انسانی و هیأت مدیره تولیت آرامگاه شمس تبریزی برگزار شد.
یکی از مهمترین مضامین مشترک در آثار عرفا و صوفیان، مضمون فنا شدن و ترک تعلقات دنیویی است که در جهت سیر و سلوک و متصف شدن به صفات الهی بوده است. ردپای این مضمون را که گاهی در قالب حکایات تمثیلی عرفانی در ادبیات کلاسیک ایران ساخته و پرداخته شده است، در ادبیات مانوی و از جمله حکایت دو مار نیز میتوان دید. جدا شدن دم مار از بدن او در تمثیل عرفانی ادبیات مانوی مانند مرگ ارادی ماهی، در حکایت تمثیلی عرفانی داستان سه ماهی در مثنوی معنوی، مرگ پیش از مرگ طوطی در حکایت تمثیلی داستان طوطی و بازرگان در کلیله و دمنه نشان میدهد که تا زمانی که وجود انسان از خودی و از تعلق به نفس و عالم حس خالی نشود و آنچه را که موجب حرمان او از عشق و وصال حق است، نفی نکند، به مرتبه تعالی و اوج دنیای عارفان نمیرسد. آتش شدن، سوختن، به خاکستر تبدیل شدن و به کمال رسیدن آدمی از دیدگاه عطار و ترک تعلق و رها شدن از قید و بند دنیای مادی از دیدگاه حافظ نیز مؤید همین نکته است.
مقدمه هنگام مطالعه ادبیات عرفانی با حکایات فراوانی روبهرو میشویم که درباره آداب و روش زندگی و کرامات بزرگان
یکی سخن ماهی میگفت، یکی گفتش که خاموش، تو چه دانی که ماهی چیست؟چیزی که ندانی چه شرح دهی. گفت: من ندانم که ماهی چیست؟ گفت: آری، اگر میدانی نشان ماهی بگو. گفت: نشان ماهی آنست که همچنین دو شاخ دارد همچون اشتر. گفت: من خود نمیدانستم که ماهی را نمیدانی الّا اکنون که نشان دادی چیز دیگر معلوم شد که گاو را از اشتر نمیدانی.*** گفتم: جنبیدن بر دو نوع است. یکی را شکنجه میکنند، هم میجنبد از زخم چوب میجنبد و آن دگر در لالهزار و ریاحین و نسرین. پی هر جنبش مرو …
یکی سخن ماهی میگفت، یکی گفتش که خاموش، تو چه دانی که ماهی چیست؟ چیزی که ندانی چه شرح
گفتگوی فنائی اشکوری با استاد دانشگاه آتن پاولس کاووراس استاد دانشگاه آتن گفت: بین تصوف و موسیقی ارتباطی قوی
تن دادن به معروفی یا منکری از سر ترس و بزدلی یـا طمع و زیادهخواهی در عرفان ارزش معنوی به شمار نمیآید. برای فقیه مهم نیست چه چیزی باعث میشود افراد جامعه معروفی انـجام دهـند، یا منکری را ترک کـنند. بـرای او عمل به معروف و ترک منکر در درجۀ اول اهمیت است. برای عارف، فرآیند مهم است؛ افراد به چه انگیزه و برای دستیابی به چه هدفی احکام و برنامهها را رعایت میکنند.
در کتاب نهجالبلاغه در خطبه ۳۸ از قول امام علی (ع) آمده است: «و من کلام له عليه السلام
خطری که همیشه سالک طریقت را در سلوک فردی و جمعی تهدید میکند شبهه است، زيرا شبهه موجب میشود که عقل سالک نتواند شناسای راه صواب از ناصواب شود. شبهه جادو و حربهی شیطان درمبارزه با طالبان حقیقت است. شبهه شباهت و بهرهای از حقيقت دارد و این بهره و تشابه موجب میشود که راه خود را در دل مؤمن باز كند. شبهه زهری بى طعم و بی رنگ است، چندان كه گويى آب گواراست و چون تشنه ای آن را به جای آب نوشید، علامه باشد یا عوام، ندانسته و ناخواسته ایمان خویش را بر باد می دهد و همچون خوارج نهروان برای “حفظ دین” تیغ بر مولای خویش می کشد و یا چون قوم بنی اسرائیل گوساله پرست می شود و یا چون یهودا عیسی را به سکه ای می فروشد، یا چون فرزندان یعقوب، برادر خود را به چاه می اندازد و یا آنگاه که دید قرآن بر نیزه ها رفته است راه مماشات در پیش می گیرد و حکمیت را مصلحت ولی خدا می داند! و یا ..
Copyright © Majzooban.Org 2024. All Rights Reserved