حاکمان از تاریخ عبرت بگیرند
او با اشاره به تنشهای انتخاباتی چهار ماه گذشته در ایران افزوده که «اتفاقات امروز در ایران، دعوای بین دو رقیب انتخاباتی نیست، بلکه دعوا بین دو تفکر است که یکی بدنبال احیاء شعارهای امام و دیگری خواسته یا ناخواسته در مسیر تهی کردن جامعه از اندیشه اوست.»
به گفته این مرجع تقلید شیعه، در شرایط کنونی ایران، «یکی از جمهوری اسلامی دفاع میکند و دیگری به کل، به جمهوریت قائل نیست و اسلامیت را هم آنطوری که خود میپسندد، تفسیر میکند.»
به گفته این مرجع تقلید شیعه، در شرایط کنونی ایران، «یکی از جمهوری اسلامی دفاع میکند و دیگری به کل، به جمهوریت قائل نیست و اسلامیت را هم آنطوری که خود میپسندد، تفسیر میکند»
عدهاي هستند كه مدام در حال اختلافافكني هستند و خدا ميداند چه سودي از ايجاد التهابها و تنشها ميبرند. شايد اين نظريه صادق باشد كه برخي از افراد به دليل فقدان وضعيت و ارزشهاي قابل طرح و يا فقدان كالاي ارزشمند علمي و ارزشي بقاء خود را در سايه ايجاد تنش، التهاب، درگيري و تضاد ميبينند و نان خود را در دعوا ميپزند وا ز آب گلآلود ماهي ميگيرند، والا معقول نيست كه كسي علاقمند به نظام جمهوري اسلامي ايران باشد اما به اختلافات دامن بزند، هر روز آتش دعوا را شعلهورتر كند و به تخريب چهرهها و شخصيتها بپردازد. "
به گزارش پايگاه اینترنتی آيت الله مصباح يزدی، اين روحانی محافظه کار که روز چهارشنبه در مراسم افتتاح يازدهمين همايش دفتر پژوهشهای فرهنگی صحبت می کرد، اساس ايجاد نظام اسلامی در زمان غيبت امام دو ازدهم شيعيان را در تبعيت از «فقيه جامعالشرايط» دانست
ايميل جنابعالى در مورد سوال از حكم شرعى ساخت و نگهدارى و به
نكته اى كه باز اين روزها زياد گفته مىشود اين كه : حفظ نظام واجب است . حفظ نظام يك واجب نفسى نيست. به اين معنا كه اگر براى حفظ نظام اسلامى ، دستورات اسلامى زير پا گذاشته شود نظام حفظ نخواهد شد. حفظ نظام مقدمه است براى حفظ و انجام دستورات اسلامى ; اگر بنا باشد به بهانه حفظ نظام ، اقدامات ضد اسلامى انجام شود، نه نظام خواهد ماند نه اسلام .
قوه قضائیه که دستگاه تحت مسؤولیت شما است با اختیارات نشأت گرفته از قانون اساسی می تواند برون رفت از شرایط کنونی و ترمیم اعتماد آسیب دیده دولت- ملت را تضمین کند، مشروط بر آنکه قوه قضائیه براساس تعریف ارائه شده از این قوه در اصل 156 قانون اساسی مستقل بماند و مستقل عمل کند. همان طور که اگر هویت مستقل خود را از دست بدهد و از عهده وظایف و مسئولیت های خود بر نیاید و در نتیجه بازداشت های غیر قانونی و بی دلیل، دادگاه های فاقد شرایط و نمایشهای تلویزیونی ادامه پیدا کند این دستگاه قضایی است که باید علاوه بر پاسخگویی به موضوعاتی از قبیل بازداشتگاه کهریزک و جنایات رخ داده در آن، نسبت به تداوم قانون ستیزی و بی عدالتی هایی که شمه ای از آن نگاشته می شود نیز پاسخگو باشد.
وقتی جریان های گوناگون سیاسی حذف شوند، جامعه دچار عدم تعادل می شود. شاید بتوان یک گروه سیاسی را با زور منحل یا محدود کرد، اما فکر و اندیشه را که نمی توانند حذف کنند. جناح راست می تواند و کاملاً هم محتمل است که دیدگاه های خود را تعدیل کند و ضرورت تغییرات اصلاح طلبانه را بپذیرد. اما نمی تواند جناح و جریان اصلاح طلب را از بین ببرد و نقش آن را ایفا کند، یعنی خود بشود اصلاح طلب یا اپوزیسیون. چنین چیزی امکان پذیر نیست. اگر هم تلاش کند، حتی اگر صادقانه هم باشد، نه این خواهد بود و نه آن
حافظ تنها نیست فردوسی ، سهروردی، ابن سینا، خواجه نصیر هم بیانگر پژواک هویت ایرانی هستند. اما حافظ را در دوره انحطاط می بینیم فردوسی را در دوره طلایی می بینیم .
چه حادثهای پیش آمده که ملت ایران تا چند سال قبل شعار مرگ بر اسرائیل میداد و حامی ملت فلسطین بوده و در اغلب مراسمها و راهپیماییروز قدس که میعادی است برای حمایت از فلسطینیها، شرکت میکرد ولی در این سال در روز قدس شعار «جبهه راه سبز» «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران، استقلال آزادی جمهوری ایرانی» سر داده شد که مورد اعتراض کسانی هم قرار گرفت؟
آنچه مایه اَسَف و موجب احساس خطر است اینكه عقیده پرستی، كه خصم خداپرستی است، عین خداپرستی انگاشته و / یا قلمداد شود. كسی كه یا خود به چنین توهم یكسانانگاریای دچار باشد و / یا بخواهد دیگران را به چنین توهمی گرفتار سازد ساحت زندگی درونی و فردی و خصوصی خود را به شرك میآلاید و ساحت زندگی بیرونی و جمعی و عمومی دیگران را به اصناف درد و رنج میآكند