گنج زری بود درین خاکدان کاو دو جهان را به جُوی میشمرد
قالب خاکی سوی خاکی فکند جان و خِرد سوی سماوات برد
از راست به چپ: جناب آقای گنجی رحمةالله علیه و جناب آقای واعظی
سرزمین کویر و بخصوص خطّهٔ خراسان از روزگاران گذشته علیرغم خشکی ظاهری، همواره محلّ ظهور و حضور عرفا و حکمای بزرگ بوده، مردانی که منشأ خیر و برکت برای آن دیار بودهاند. افرادی همچون بایزید بسطامی، سعید بن سلام، ابوالحسن خرقانی، ابوسعید ابوالخیر و در دورهٔ اخیر، بزرگانی چون حاج ملا هادی سبزواری، حاج ملا سلطانمحمّد گنابادی سلطانعلیشاه، حاج ملاعلی بیدختی نورعلیشاه، حاج شیخ محمدحسن گنابادی صالحعلیشاه که همگی از مشاهیر علم و عرفان در این خاک پرگوهر بودهاند و اینک سرزمین خراسان بدنهای مطهر ایشان را چونان نگینی گرانبها در بر گرفته است.
یکی از شهرهای عالِمپرور این منطقه نیشابور است که روزگاری دراز مهد تمدن اسلامی و مرکز نشر علوم الهی و محل اجتماع علما و عرفای عالیمقداری همچون شیخ فریدالدین عطّار، حکیم عمر خیام و بسیاری دیگر بوده است. یکی از این بزرگان که به تازگی رخت از این عالم خاکی بربسته، عارف جلیلالقدر شادروان جناب آقای حاج محمود گنجی(حکمتعلی) است. به مناسبت درگذشت ایشان سایت مجذوبان نور ضمن عرض تسلیت به پیشگاه مولای معظّم حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه) نگاهی کوتاه خواهد داشت به زندگی، آثار و تألیفات وی:
جناب آقای حاج محمود گنجی(حکمتعلی) فرزند علیاکبر در ۲۳ ربیعالاول سال ۱۳۴۶ ه.ق برابر با ۲۸ شهریورماه ۱۳۰۶ ه.ش در روستای ابراهیمآباد قزوین، از قرای بوئینزهرا، چشم به جهان گشود و در شش سالگی همراه خانوادهٔ خویش به شهر نیشابور هجرت نموده و تا پایان عمر در آنجا سکنیٰ گزید.
وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس شهر نیشابور و مشهد مقدس به پایان آورد و همزمان با علاقهٔ وافر به فراگیری معارف اسلامی و قرائت قرآن و مطالعهٔ کتب دینی و فقهی و عرفانی اهتمام ورزید. پس از طی تحصیلات متوسطه و اخذ دیپلم، وارد آموزش عالی شد و در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران به ادامهٔ تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۳۳ ه.ش با دفاع از پایاننامهای تحت عنوان “ترجمهٔ خیارات از کتاب سفینةُ النجاة” در رشتهٔ حقوق قضایی در مقطع لیسانس فارغ التحصیل شد.
آنگاه پس از طی دورهٔ تربیت معلّم در دانشسرای عالی (دارالمعلّمین سابق) به سِمت دبیر دبیرستانهای نیشابور منصوب گردید و از سال۱۳۳۴ تا سال ۱۳۶۵ ه.ش به مدت سی و یک سال، در کِسوت شریف معلّمی به تدریس و تعلیم و تربیت دانشپژوهان و تدریس ادبیات فارسی و عربی اشتغال داشت و بسیاری از معلّمان و فرهنگیان امروزهٔ نیشابور از محضر ایشان بهرهمند بودند.
جناب آقای گنجی در سال۱۳۵۴ ه.ش به زیارت بیتالله الحرام در مکّهٔ معظّمه مشرف و در مدینهٔ منوّره به زیارت روضهٔ نبوی و حرم مطهر حضرت رسول مکرم اسلام(ص) و بقیع شریف موفق گردید و از سایر اماکن متبرکه نیز دیدن نمود.
ایشان که از اوان جوانی همواره در صدد تحقیق صراط مستقیم و راهنمای الهی بود، سرانجام در سال ۱۳۵۵ ه.ش به فضل الهی به خدمت حضرت آقای حاج سلطانحسین تابنده گنابادی (رضاعلیشاه) قطب معزز سلسلهٔ نعمتاللهی رسیده و به شرف ایمان مشرف شد. در اثر کثرت محبّت و ازدیاد شوق و حرکت در وادی سلوک الیالله، درجات سیر را مطابق دستور مرشد و راهنمای خود پیمود و در ۲۷ مهر ۱۳۶۱ ه.ش از جانب حضرت آقای رضاعلیشاه مأذون در اقامهٔ نماز جماعت در مجامع فقری گردید.
پس از ارتحال جانگداز حضرت رضاعلیشاه در ۱۸شهریور ۱۳۷۱ ه.ش، با جانشین ایشان حضرت آقای حاج علی تابنده محبوبعلیشاه تجدید بیعت نمود و اجازهٔ نماز جماعتشان از طرف ایشان تأیید شد. جناب آقای گنجی در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۷۱ ه.ش از طرف حضرت محبوبعلیشاه مفتخر به اذن اخذ تجدید بیعت ایمانی گردید و پس از این اجازه در سال ۱۳۷۲ ه.ش به امر حضرت آقای محبوبعلیشاه عازم هندوستان شد و فقرای آن کشور طی دو هفته به دست ایشان تجدید بیعت نمودند.
در ۲۷ دی ۱۳۷۵ ه.ش روح ملکوتی حضرت آقای محبوبعلیشاه به عالم قدس پرواز نمود و جناب آقای گنجی با جانشین منصوص ایشان، حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه تجدید بیعت نموده و بار دیگر اجازهٔ ایشان مورد تأیید آن حضرت واقع شد.
سرانجام در اندک مدت و با توفیقات و تأییدات خداوند سبحان، حضرت آقای مجذوبعلیشاه در عید قربان ۱۴۱۹ ه.ق برابر با هشتم فرودین ماه سال ۱۳۷۸ ه.ش طی حکمی کتبی ایشان را مجاز به دستگیری طالبین راه الهی و مفتخر به ارشاد آنها نمودند و لقب (حکمتعلی) را برایشان برگزیدند.
جناب آقای گنجی در سال ۱۳۳۲ ه.ش با صبیهٔ مرحوم آقای عبدالله صدرائی ازدواج نمود که ثمرهٔ آن سه فرزند ذکور و یک فرزند اناث بود. در سال ۱۳۶۱ ه.ش و در جریان فتح خرمشهر یکی از فرزندان ایشان به نام مجید گنجی به درجهٔ رفیع شهادت نائل آمد. دیگر فرزندان ایشان همگی دارای تحصیلات عالیه و در خدمت به خلق خدا موفق بودهاند.
ایشان به دلیل شغل معلّمی و همچنین اُنس و الفت با قرآن مجید و آثار بزرگان عرفان و ادبِ این سرزمین، مجموعههای گوناگونی را جمعآوری و تألیف نمودند که بعضی از آنها به همّت علاقهمندان ایشان منتشر شده است. از جمله آثار ایشان توحیدنامه در پند بزرگان، عبادتنامه در گزیدهٔ اشعار مثنوی مولوی، عنایتنامه در بررسی آیات قرآن در موضوع جهاد و فصلی در عشق، هدایتنامه در شرح قصهٔ حضرت یوسف(ع) و مجموعهای با عنوان معراجیه در خصوص هفت شهر عشق عطّار میباشد. همچنین از ایشان کتابی با عنوان عرفان حافظ به چاپ رسیده است که مؤلف محترم در آن به معرفی چهرهٔ حقیقی حافظ شیرازی و تطبیق اشعار وی با اصطلاحات عرفانی میپردازد.
جناب آقای حکمتعلی سالها در شهر نیشابور مشغول افاضهٔ فیوضات الهیه و دستگیری و ارشاد طالبان سلوک الیالله بودند. غالباً در حال عزلت و گوشهنشینی بسر میبردند و بهجز مجالس فقری و اجتماع دراویش کمتر در میان جمع حضور مییافتند. ایشان بنابر حدیث رضوی که فرمودند: سکوت دری از درهای حکمت است، در مجالس اکثراً حالت سکوت اختیار کرده و جز در موارد ضروری فرمایشی نمیفرمودند. ایشان علیرغم اینکه بسیار کم سفر میکردند، اما به امر بزرگان سلسله جهت دیدار با فقرای هندوستان، دو بار به این کشور سفر نمودند و جمعی از طالبین به دست ایشان وارد در سلوک الیالله شدند.
وضع سلامتی ایشان در سالهای اخیر مساعد نبود، قوهٔ بینایی نیز کاهش یافته و اکثراً ضعف بر ایشان عارض بود. سرانجام این عارف وارسته پس از یک دوره بیماری در ظهر یکشنبه ۸ شهریورماه ۱۳۹۴ ه.ش برابر با ۱۵ ذیغعده ۱۴۳۶ ه.ق در سن ۸۸ سالگی به وصال محبوب رسید و در میان اشک و اندوه انبوه دلسوختگان و علاقهمندان در آرامگاه و مزار متبرّک حضرت سعید بن سلام ابوعمران مغربی در نیشابور به خاک سپرده شد.
به مناسبت درگذشت ایشان حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه) قطب مکرّم سلسلهٔ نعمتاللهی گنابادی طی پیامی از جناب آقای حاج محمود گنجی(حکمتعلی) به عنوان عارفی حکیم و آموزگاری دلسوز نام برده و اشاره فرمودند: “آن شادروان که از راهنمایان وارستهٔ طریقت و از فرهنگیان خوشنام و باسابقه در نیشابور بود، در عمری پربار در کُنج خلوت خویش شاگردان بسیاری را در مکتب عرفان و علم تربیت کرد و خیر کثیر از خود باقی نهاد.”
سایت مجذوبان نور بار دیگر ضایعهٔ فقدان این معلّم اخلاق را به همهٔ علاقهمندان آن بزرگوار تسلیت عرض نموده و تیمناً شعری از ایشان را که تحت عنوان “دعا و مناجات با قاضی الحاجات” سروده شده است، تقدیم خوانندگان میکند:
بنام آنکه رحمان و رحیم است
خطابخشی که غفار و کریم است
بنام آنکه با ما مهربان است
پدید آرندهٔ هر دو جهان است
بنام آنکه فُرقان کرد نازل
که بشناسیم ما حق را ز باطل
خداوندا، تو ما را آفریدی
به چندین ناز و نعمت پروریدی
عطا کردی روان و عقل و ادراک
چه نیکیها نمودی با کفی خاک
عطاهای تو یا رب بیکران است
که شکر آن نه کار انس و جان است
کریما، هر چه داریم از تو داریم
چگونه شکر نعمتها گزاریم
فرستادی رسولان و امامان
که تا گردیم ما از اهل ایمان
ولیکن ما اسیران هواییم
به جهل و خشم و شهوت مبتلاییم
همه بیچارهایم و عاجز و زار
به چنگ نفس و اهریمن گرفتار
چنان ابلیس ما را کرده گمراه
که نشناسیم فرق راه از چاه
کنون ماییم و عمری جُرم و تقصیر
دروغ و غیبت و بهتان و تزویر
غرور و کِبر و عُجب و نخوت و ناز
هوا و حرص و رشک و شهوت و آز
ز نادانی خطا کردیم بسیار
که از آن گفته شد مشتی ز خروار
کنون ماییم و عمری ظلم و عصیان
وزین عمر تلف کرده پشیمان
خداوندا ببخشا این گناهان
که ما شرمندهایم و عذرخواهان
تویی یا رب پناه بیپناهان
ترحم کن به حال روسیاهان
که گرچه روسیاه و شرمساریم
به فضل و رحمتت امیدواریم
خدایا جز تو مولایی نداریم
به جز درگاه تو جایی نداریم
دل ما را به لطفت شاد فرما
ز هر رنج و غمی آزاد فرما
خداوندا تو ستار العیوبی
رحیما هم تو غفار الذنوبی
الهی، یا الهی، یا الهی
ز لطف خود بده ما را پناهی
رئوفا،مهربان پروردگارا
هدایت کن به راه راست ما را
عنایت کن به ما توفیق طاعت
به خاصانت بده اِذن شفاعت
خصوصاً مصطفی را که امین است
جهان را رحمة للعالمین است
سلام و رحمت حق بر روانش
هزاران آفرین بر پیروانش
خداوندا، به نیکان و به پاکان
که ما را عاقبت محمود گردان