Search
Close this search box.

دن کیشوت های مقدس و گلادیاتورهای مذهبی (اختصاصی مجذوبان نور)

Imageدیکتاتورها در هرلباس و هر مقامی، دن کیشوت هایی هستند که مردم را اسیرباورهای خویش می نمایند   .نگرش  آنها به انسانها در قالب چوپان و گله ،مالک و برده   و خدا و بنده است  

دن کیشوت  نام داستان و  رمانی است نوشته میگوئل سروانتس .. دن کیشوت پهلوانی خیالی و مردی ابله،  نادان  و دغل‌کار است  که خود را مبارزی دلیر و شکست‌ناپذیر می‌پنداشته، با خادم خود  پانچا پانزا  که همیشه حامل سلاح او بوده، به مسافرت می‌پرداخته است . و در این سفر اعمالمجنونانه‌ای از وی سر می‌زند. که باعث تمسخرو ریشخند دیگران قرار می گیرد. دن کیشوت   خود را شوالیه ای بی همتا  می داند و در رویا و  خیال زندگی می کند با دشمنان فرضی می جنگد ،پیروز می شود   و و و

سروانتس خالق دن کیشوت است اما در واقعیت این دن کیشوت های جاهل و احمق  هستند که سروانتس های عاقل را رهبری می کنند . وقتی با دقت به تاریخ ملتها و حکومتها نگاه می کنیم دن کیشوت های بسیاری را درجهان واقعی می بینیم که با تکیه بر خادمان  و مقلدین ، سرنوشت انسانها  را  نوشته وافکارخرافی  خویش را بر مردم تحمیل می کنند.    

دیکتاتورها در هرلباس و هر مقامی، دن کیشوت هایی هستند که مردم را اسیرباورهای خویش می نمایند .نگرش  آنها به انسانها در قالب چوپان و گله ،مالک و برده   و خدا و بنده است . زمانی با  ناسیونالیزم افراطی و یا نژاد پرستی روح  دن کیشوت در کالبد هیتلرها و موسیلینی ها حلول میکند و زمان دیگری با شعار جهان گشایی، چنگیز و تیمور می شود وزمانی   دیگر پرچمدار ایدئولوژی  و تفکرات آرمانی شده و دن کیشوت تبدیل به استالین  و بن لادن   می شود .دن کیشوت ها با رسم، خط قرمزها ی فرضی و خیالی  و اجبار مردم به رعایت آن وخلق  قوانین  ضد بشری با ظاهری از مذهب  و باورهای عوام سعی می کنند کسب قداست کنند  وبا فزیب مردم  و تبدیل خرافه به سنت مقبول ، خود را آسمانی جلوه دهند و آنگاه   دن کیشوت  سایه خدامی شود و ظل الله  ،نماینده او و الامر  ،منجی و و و و

خادمان دن کیشوت ها ،پانجا پانزاها ی  بی مصرف ، وقتی بوی پول و قذرت به مشامشان می رسد به گلادیاتورهایی خونخوار تبدیل می شوند که مردم راشاد یا سرگرم نمی کنند و کسی را نمی خندانند ،بلکه نابود می کنند ،آن هم به امر خدا و مذهب و دین  .تعداد گلادیاتورهایی که حاضر باشند جان خود را برای دن کیشوت بدهند و به حساب خدا بگذارند وفکر نکنند !!،و عقل خود را به کار نگیرند !!وبا تقلید  و با نفهمیدن حقایق ،  صاحب حوری و غلمان و بهشت شوند ، کم نیستند 

دراوایل قرون وسطی  در سکوت خدای  بسته زبان  و پیامبر به آسمان رفته ی در عالم غیب ،  و کثرت پانچا پانزاهای  بیکار که حاضر بودند به غیر از نوکری ،سواری هم  بدهند دن کیشوت های مقدس   وسوسه شدند تا وارد میدان شده  و در مقام خدا وندگار به خرید و فروش بهشت و جهنم پرداخته  وخلایق را به بندگی خود خوانندو پانچاها گلادیاتورها ی مذهبی  شدند

دن کیشوت های مقدس  ،انسانها را به دو بخش تقسیم نموده اند در یک طرف  خودشان و گلادیاتورهای    خدا پرست !!و درطرف  مقابل شیطان و جنود او ..در یک طرف  تمام حق ها و درطرف  مقابل همه باطلها  ..وقتی همه ی حق و همه خدا دریک طرف  بود ،  طرف دیگر چه حقی دارد و دستش به کجا بند است !!؟؟

از دید و نگاه   دن کیشت ها ی مقدس ،  انسان ابزار دین است ،آزادی میوه ممنوعی ایست که حتی خیال آن علت خروج از دین می شود !! و آگاهی و فهمیدن گناه  بزرگ و  نابخشودنی  . رابطه ها آنقدر که فکر می کنید پیچیده نیست  خدا  وجود دارد چون اگر وجود نداشت پیامبران را نمی فرستاد  !!   پیامبر رحلت کرده است اما کتابش و وراهش وجود دارد   !! مسیح موعود یا منجی هم که در غیبت است !!یکی باید راه پیامبران را دنبال کند و معنی کتاب را به مردم بیاموزد؟؟ !! وگرنه دین روی دستمان باد می کند !! چه کسی می تواند دین را بیاموزد !! آن کسی که در این مورد اطلاع دارد !! دن کیشوت های مقدس   اطلاع دارند !!پس آنها جانشینان خدا و پیامبرند  !!هر کس مخالف آنهاست مخالف پیامبر و خداست  !!هر چه  می گویند  کلام خدا و نبی است  !! چه کسی می تواند و قدرت دارد  که بگوید که اینگونه   نیست  !! کسی نمی تواند اظهار نظر کنید  !!هر کاری تخصص می خواهد !! با خدا حرف زدن تخصص می خواهد ؟؟   بله  که می خواهد !! چرا؟؟چون او گفته است !!او کیست ؟؟دن کیشوت مقدسی که در قرن … رحلت نموده است و از  قدیسین بوده است  !! خلاصه  دن کیشوت ها مقدس گروهی هستند که فکر ثابت و پیش فرض های مشترکی دارند  و نان قرض یکدیگر می دهند حتی بعد از مرگشان!!    

بیچاره مردمی  که خوابشان سنگین است ! !!!و جان کندن را زندگی خوانده اند و خط قرمز ها را حدود الهی و دن کیشوت را نماینده  پیامبر و خدا ، و و و و و