Search
Close this search box.

گفت و گو با حسین روح‌پاک، کارشناس مالیاتی «مهره‌های کلان و پنهان، مالیات نمی‌دهند»

Imageاین افراد را خیلی راحت می‌توان در جوامع امروز و کشور ما پیدا کرد. فقط کافی است که به یک آژانس مسکن مراجعه کنید.

در این آژانس مسکن چند نفر نشسته‌اند که کارشان خرید و فروش است. آن‌ها در همان آژانس نشسته‌اند و زمین را از این دست می‌خرند و به فرد دیگری می‌فروشند. آپارتمان را از یک نفر می‌خرند به نفر دیگر می‌فروشند.

فرض کنید در شریان‌های دیگر هم، وارد کننده‌هایی حضور دارند که اصلاً اسمی برای کارشان وجود ندارد. با کمی توجه مشاهده می‌کنیم که وقتی یک کالا وارد کشور می‌شود بین چند دست جابه‌جا می‌شود تا به دست مصرف کننده برسد.

این «‌دست‌ها» معمولاً ناشناس هستند یا وابسته به کانون‌های قدرت هستند که تمایلی به مطرح شدن نام‌شان ندارند.

 

اردوان روزبه

[email protected]


بازارهای ایران این روزها، ایام ملتهبی را پشت سر می‌گذارند. در پی اعتراض بعضی از بازاریان در شهرهای مختلف ایران، محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری ‌ایران در نامه‌ای به وزیر اقتصاد دستور داد اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده برای مدتی متوقف شود.

اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده نزدیک به یک ماه پیش شروع شد. پبش از این تعدادی از صنعت‌گران و بازرگانان از دولت خواسته بودند اجرای این طرح را برای مدتی به تاخیر بیاندازد.

اما تعدادی از بازاریان شیراز، اصفهان، مشهد، تبریز، کرمانشاه و تهران در اعتراض به اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده گام دیگری برداشتند و بازار چند شهر را تعطیل کردند.

بازاریان نسبت به پرداخت سه درصد مالیات ارزش افزوده اعتراض داشتند و معتقد بودند که آن‌ها فقط با افزایش قیمت می‌توانند این مالیات را بپردازند، این کار باعث کسادی بازار خواهد شد و قدرت خرید مشتری‌هایشان را کاهش می‌دهد. بازاری که در ماه‌های پیش از عید و بعد از آن شاهد چند جهش یک‌باره قیمت بوده است.

از نظر کارشناسان دولت، تبلیغ کافی در زمینه‌ی نحوه‌ی مالیات‌گیری نتوانست بازاریان معترض را به ادامه‌ی اجرای قانون مالیات به ارزش افزوده قانع کند و سرانجام در مقابل سیل اعتراضات اجرای قانون را به حالت تعلیق درآورد.

حسین روح پاک، کارشناس مالیاتی پاسخ‌گوی سوال‌هایم پیرامون مالیات بر ارزش افزوده بود.

 


به عنوان یک کارشناس مالیاتی، اقتصادی و دارایی بگویید معنی مالیات بر ارزش افزوده چیست؟

مالیاتی که در حال حاضر به عنوان ارزش افزوده مطرح شده است در حقیقت همان مالیات بر فروش است. منظور فعلی دولت و سازمان امور مالیاتی همان مالیات بر فروش است که به صورت مستقیم از مصرف کننده‌ی اصلی اخذ می‌شود.

آیا این قانون جدیداً تصویب شده است؟

این قانون ۱۸ تا ۲۰ سال قبل تصویب شد. اما بحث اجرایی شدن آن به فراموشی سپرده شده بود. به خاطر صلاح‌دیدی که دولت‌های دیگر داشتند اجرای آن را متوقف کردند.

اما طرح این مالیات امروز باعث نگرانی شده است؟

در حقیقت باید ابتدا در این مورد فرهنگ‌سازی صورت می‌گرفت و آموزش‌های لازم به مردم داده می‌شد. هم‌چنین از صاحب‌نظران امر نظرخواهی می‌شد که اگر این قانون نقایصی دارد این نقایص برطرف شود. اما متاسفانه به طور ناگهانی و بدون مقدمه‌ی کافی این قضیه مطرح شد.

شما چه نقایصی را بر قانون مالیات بر ارزش افزوده وارد می‌دانید؟

در حقیقت این قانون متعلق به جوامعی است که از یک ثبات اقتصادی برخوردارند. یعنی تورم در آن‌ها در حد معقولی قرار دارد.

الان در کشور ما با توجه به وضعیت نابسامان اقتصادی که حاکم است و تورم در سطح بین ۲۵ تا ۳۰ درصد در نوسان است مقداری نامعقول به نظر می‌رسد.

البته رقمی که برای کالاها، غیر از کالاهای اساسی منظور شده است حدود سه درصد است. این سه درصد شاید در نظر اول کم به نظر بیاید اما با توجه به این‌که در فاصله بین مصرف کننده و کسی که کالا را توزیع می‌کند، چندین «‌دست» وجود دارد که به نام دلال یا واسطه شناخته می‌شود، در عمل کار با مشکلاتی روبه‌رو است.

قاعدتاً اگر برای هر دست، این مالیات منظور شود می‌بینیم که رقم زیادی را شامل می‌شود و در نهایت ضرر متوجه‌ی مردم و طبقه‌ی عام می‌شود و در نهایت به تورم دامن می‌زند و اثر خوبی نخواهد داشت.

فکر نمی‌کنید برای عملی شدن این مالیات نیاز به یک ساز و کار داریم. تثبیت قیمت‌ها، شفاف‌سازی و روند منطقی در پروسه‌ی فروش و تولید؟

ذکر شده که قرار است جلساتی با اصناف، رییس جمهوری و روسای سازمان مالیاتی، برگزار شود که در حقیقت یک نوع توجیه است.

یعنی در حقیقت می‌خواهند آن‌ها را برای پرداخت مالیات توجیه کنند، فکر می‌کنم در این ماجرا استفاده و سودی متوجه‌ی منافع مردم نیست.

به عنوان کارشناس فکر می‌کنید اساساً در کشور ایران کسی که باید واقعاً مالیات بپردازد، می‌پردازد؟

متاسفانه خیر. درحال حاضر مالیات اصلی که وصول می‌شود از کسانی است که درآمدشان ظاهر است.
فرض کنید کسی که مغازه دارد. این مغازه ‌دارای آدرس مشخص است و باید مالیات خود را پرداخت ‌کند.

یا کارمندان و قشر حقوق بگیر هم به همین ترتیب از حقوقشان طبق جداولی مالیات کسر می‌شود. اما مشاغلی هست که اصلاً جا و مکان ندارند، واسطه‌ها و دلال‌هایی هستند که سودهای کلانی می‌برند بدون آن‌که مالیات آن را پرداخت کنند. خیلی از کسانی که متاسفانه در جامعه آدرس درستی ندارند، مالیات را پرداخت نمی‌کنند.

می‌توانید تشریح کنید «آدم‌هایی که در دسترس نیستند» چگونه افرادی هستند؟

این افراد را خیلی راحت می‌توان در جوامع امروز و کشور ما پیدا کرد. فقط کافی است که به یک آژانس مسکن مراجعه کنید.

در این آژانس مسکن چند نفر نشسته‌اند که کارشان خرید و فروش است. آن‌ها در همان آژانس نشسته‌اند و زمین را از این دست می‌خرند و به فرد دیگری می‌فروشند. آپارتمان را از یک نفر می‌خرند به نفر دیگر می‌فروشند.

فرض کنید در شریان‌های دیگر هم، وارد کننده‌هایی حضور دارند که اصلاً اسمی برای کارشان وجود ندارد. با کمی توجه مشاهده می‌کنیم که وقتی یک کالا وارد کشور می‌شود بین چند دست جابه‌جا می‌شود تا به دست مصرف کننده برسد.

این «‌دست‌ها» معمولاً ناشناس هستند یا وابسته به کانون‌های قدرت هستند که تمایلی به مطرح شدن نام‌شان ندارند.

یا کسانی که از رانت‌های اقتصادی استفاده می‌کنند، امتیازاتی را از طریق دولت یا وابستگی‌های دولت و کانون‌های قدرت می‌گیرند و از این طریق اقدام به وارد کردن کالا و پرداختن به مشاغلی می‌کنند که اسمی از آن‌ها نیست.

جایی ثبت نشده، مغازه یا محل کسب مشخصی ندارند و به راحتی هم ثروتشان چند برابر می‌شود و مالیات را هم پرداخت نمی‌کنند.