جلال آل احمد؛ زادروز١١ آذر ۱۳۰۲ تهران
درگذشت ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ اَسالِم، گیلان
آرامگاه: شهر ری، مسجد فیروزآبادی
جلال در سال ۱۳۰۲ در محله سید نصرالدین از محلههای قدیمی شهر تهران در خانوادهای روحانی و اصالتاً اهل طالقان به دنیا آمد. کودکی وی در محیطی کاملاً مذهبی گذشت. پدر جلال تمام سعی خود را بکار بست تا از او جانشینی برای خود پرورش دهد.
اما کوششهای پدر در تربیت مذهبی کودک به ناکامی انجامید و پس از پایان یافتن دورهی تابستان جلال روانهی بازار کار شد تا حداقل حرفهای برای گذران زندگی خود بیاموزد. جلال روزها به کارهایی چون ساعتسازی، سیمکشی برق، چرمفروشی و… میپرداخت و شبها دور از چشم پدر در کلاسهای شبانهی مدرسهی «دارالفنون» به تحصیل خود ادامه میداد. دوران دبیرستان او نیز مصادف با جنگ دوم جهانی بود. در همین دوران پدر به دلیل حضور برادر بزرگتر جلال در نجف، شرایط را برای اجرای خواست قلبی خود فراهم دید و بار دیگر فرزند جوان خود را روانهی نجف کرد تا به تحصیل علوم حوزوی بپردازد. اما جلال بیشتر از دو ماه زندگی با برادر را تاب نیاورد و به ایران بازگشت.
پس از بازگشت از نجف در سال ۱۳۲۲ وارد دانشسرای عالی شد و در سال ۱۳۲۵ در رشتهی ادبیات فارغالتحصیل شد. جلال در سال ۱۳۲۴ با چاپ داستان «زیارت» در مجلهی سخن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت و در همان سال مجموعه داستانی به نام «دید و بازدید» را منتشر کرد. وی در سال ۱۳۲۶، به عنوان آموزگار در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد و در همین زمان تحصیلات خود را در رشتهی ادبیات فارسی ادامه داد. او در سال ۱۳۲۷ در اتوبوس اصفهان به تهران با سیمین دانشور، داستاننویس و مترجم معاصر، آشنا شد و در سال ۱۳۲۹ با وی ازدواج کرد.
آل احمد در سال ۱۳۳۰ پیش از آنکه از رساله دکترای خود با عنوان «قصه هزار و یک شب» دفاع کند، تحصیلات دانشگاهی خود را نیمهکاره رها کرد. در کتاب «خدمت و خیانت روشنفکران» جلال بیعلاقگی خود را نسبت به دریافت درجهی «دکترا» به کمسوادی برخی از استادان دانشگاه مربوط دانست. جلال همچنین در دیدار با علی شریعتی از نیمهکاره رها کردن تحصیلات تکمیلی خود به عنوان «موهبت» یاد کرد. این نویسنده و مترجم در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ پس از سالها قلم زدن در عرصههای مختلف نوشتاری در حالی که در کلبهای در جنگلهای اسالم گیلان زندگی میکرد، دار فانی را وداع گفت.
آثار آلاحمد
داستان:
مجموعه داستان «دید و بازدید» نخستین اثر ادبی آلاحمد محسوب میشود که در سال ۱۳۲۴ منتشر شد. این مجموعه، ابتدا ۱۰ داستان کوتاه بود که در چاپ هفتم آن دو داستان دیگر به آن افزوده شد. جلال در این مجموعه با نثری طنزآلود به انتقاد از مسائل اجتماعی پرداخت.
وی مجموعه داستان دیگری را با نام «از رنجی که میبریم» در سال ۱۳۲۶ منتشر کرد. در این مجموعه ۷ داستان کوتاه آمده بود و جلال در آن به شکست احزاب در اجتماع آن روز ایران، اشاراتی کرده بود.
«سه تار» مجموعه داستان دیگری از این نویسندهی ایرانی است که در سال ۱۳۲۷ منتشر شد. در این مجموعه سیزده داستان کوتاه آمده است. فضای این داستانها لبریز از شکست و ناکامیهای قشرهای فرودست جامعه است.
سال ۱۳۳۱، سال انتشار مجموعه نه داستان کوتاه به نام «زن زیادی» است. جلال در این کتاب که حاوی یک مقدمه نیز هست، به تصویر شخصیت زنان قشرهای مختلف پرداخته است.
جلال در «سرگذشت کندوها» که نخستین داستان نسبتاً بلند او بود، به قضیهی نفت و شکست مبارزات سیاسی سالهای ۲۹ تا ۳۱ پرداخت. او در این کتاب به سبک قصههای سنتی ایران، با «یکی بود یکی نبود» داستان خود را آغاز میکند.
«مدیر مدرسه» داستان نسبتاً بلندی از جلال آل احمد است که در سال ۱۳۳۷ منتشر شد.
این داستان به نوعی بیان خاطرات فرهنگی آل احمد است. خود او در مورد این کتاب گفته است: «حاصل اندیشههای خصوصی و برداشتهای سریع عاطفی از حوزهی بسیار کوچک اما بسیار موِثر فرهنگ و مدرسه».
جلال در این کتاب به روابط افراد یک مدرسه با هم و روابط مدرسه با جامعه پرداخته است.
سال ۱۳۴۰ جلال داستان بلند تاریخی «نون والقلم» را به نگارش در آورد. عنوان این کتاب اشاره به سوره ۶۸ قرآن است.
نویسنده در این داستان به سنت قصهگویی شرقی، دلایل شکست نهضتهای سیاسی آن دوران را در لفافه یک دوران تاریخی، مورد ارزیابی و نقد قرار دادهاست.
حوادث داستان «نون والقلم» مربوط به اوایل حکومت صفویان است و زبان آن به اقتضای زمان آن نسبتاً کهنه است.
«نفرین زمین» رمان دیگری از جلال است که در سال ۱۳۴۶ منتشر شد. رمانی روستایی که بازتابی از جریانهای مربوط به اصلاحات ارضی در آن بیان شده است.
«پنج داستان» جلال در سال ۱۳۵۰ یعنی دو سال پس از مرگ او منتشر شد.
اثر داستانی دیگر جلال، مجموعه شش قصه کوتاه قدیمی از «طوطی نامه» بود که با تحریری نو در سال ۱۳۵۱ منتشر شد.
آل احمد این قصهها را با همکاری سیمین دانشور در زمانی که مشغول تدوین پایاننامهی دکترای خود بود، یافته بود.
آخرین اثر داستانی آل احمد رمان کوتاه «سنگی بر گوری» است که موضوع آن فرزند نداشتن وی است.
این داستان برای نخستین بار ۱۲ سال پس از مرگ وی در سال ۱۳۶۰ منتشر شد.
سفرنامه:
سفرنامههای جلال را میتوان در این کتابها خلاصه کرد: اورازان (۱۳۳۳)، تاتنشینهای بلوک زهرا (۱۳۳۷)، جزیره خارک در یتیم خلیج فارس (۱۳۳۹)، خسی در میقات (۱۳۴۵)، سفر به ولایت عزرائیل (۱۳۶۳)، سفر روس (۱۳۶۹) سفر آمریکا و سفر اروپا که هنوز منتشر نشدهاند.
مقالات:
مقالات و کتابهای تحقیقی این نویسندهی ایرانی از این قرار هستند: گزارشها (۱۳۲۵)، حزب توده سر دو راه (۱۳۲۶)، هفت مقاله (۱۳۳۳)، سه مقاله دیگر (۱۳۴۱)، غربزدگی (۱۳۴۱)، کارنامه سهساله (۱۳۴۱)، ارزیابی شتابزده (۱۳۴۲)، گفتگوها (۱۳۴۶)، یک چاه و دو چاله (۱۳۵۶) و در خدمت و خیانت روشنفکران (۱۳۵۶).
ترجمه:
آل احمد آثار مهمی را از آلبرکامو، آندره ژید، ژان پل سارتر و داستایوفسکی ترجمه کرده است. آثاری که آل احمد آنها را به فارسی برگردانده است عبارتند از: «عزاداریهای نامشروع» (۱۳۲۲)، «محمد آخرالزمان» نوشته بل کازانوا (۱۳۲۶)، «قمارباز» اثر داستایوفسکی (۱۳۲۷)، «بیگانه» اثر آلبرکامو به همراه علیاصغر خبرهزاده (۱۳۲۸)، «سوء تفاهم» اثر کامو (۱۳۲۹)، «دستهای آلوده» اثر سارتر (۱۳۳۱)، «بازگشت از شوروی» اثر ژید (۱۳۳۳)، «مائدههای زمینی» اثر ژید به همراه پرویز داریوش (۱۳۴۳)، «کرگدن» اثر یونسکو، (۱۳۴۵)، «عبور از خط» اثر یونگر به همراه محمود هومن (۱۳۴۶)، «تشنگی و گشنگی» اثر یونسکو (۱۳۵۱)، که در حدود ۵۰ صفحه از این آخرین کتاب را آل احمد ترجمه کرده بود که مرگ باعث نشد آن را به پایان ببرد و پس از وی منوچهر هزارخانی بقیهی کتاب را ترجمه کرد.
نامهها:
نامههای جلال در سال ۱۳۶۴ منتشر شد. این مجموعه حاوی نامههای او به دوستان دور و نزدیکش است.