Search
Close this search box.

وسط آيت‌الله جناتي و بادامچيان؛ نظرات بسيار عجيب درمورد چادر ايراني

Image سایت مجذوبان نور: چرا به مرجع  بزرگواری همچون حضرت آیت الله جناتی به تمسخر جاج آقا !! گفته می شود؟ جواب : چون مرجع حکومتی نمی باشند ! نان به نرخ روز نمی خورند ! سنتهای متحجرانه را اسلامی نمی دانند ! در اجتها د عقل را به کار میگیرند ! عوام زده نیستند! اجماع دروغین را قبول ندارند!ووو….. آقایان موتلفه چی و انجمنی !!! نیز دست و رو ناشسته  در امور شرعی اظهار نظرنکنند بهتر است ، مملکت را به باد داده اید کافی نیست؟  پشت دخلتان بنشینید و چرتکه بیندازید و قیمتها را بالا و پایین کنید!! ، شما را چه کار با دین وشرع ؟؟!! 

سایت مجذوبان نور: چرا به مرجع  بزرگواری همچون حضرت آیت الله جناتی به تمسخر جاج آقا !! گفته می شود؟ جواب : چون مرجع حکومتی نمی باشند ! نان به نرخ روز نمی خورند ! سنتهای متحجرانه را اسلامی نمی دانند ! در اجتها د عقل را به کار میگیرند ! عوام زده نیستند! اجماع دروغین را قبول ندارند!ووو….. آقایان موتلفه چی و انجمنی !!! نیز دست و رو ناشسته  در امور شرعی اظهار نظرنکنند بهتر است ، مملکت را به باد داده اید کافی نیست؟  پشت دخلتان بنشینید و چرتکه بیندازید و قیمتها را بالا و پایین کنید!! ، شما را چه کار با دین وشرع ؟؟!!

 

وسط آيت‌الله جناتي و بادامچيان؛
نظرات بسيار عجيب درمورد چادر ايراني

ما ايراني‌ها “جلباب” را “چادر” معنا مي‌كنيم در حالي‌كه “جلباب” به معناي “مانتو ” است. لغت شناسان “جلباب” را <القميص الواسع> يعني “پيراهن گشاد” معنا كرده‌اند نه “چادر”. متاسفانه بسياري از طلبه‌هاي منبري و نويسندگان در زمينه حجاب “جلباب” را چادر معنا مي‌كنند كه اين اشتباه است.                              

به گزارش شيعه آنلاين، براي برخي اين ترديد وجود دارد كه آيا حجاب و رعايت پوشش آن هم به سبك اسلامي واجب است يا نه؟ شبهاتي هم كه از اين طرف و آن طرف پيرامون اين مسأله مطرح مي‌شود بر گسترش دايره ترديدها نسبت به اين موضوع دامن مي‌زند. اما به گفته آيت‌الله محمد ابراهيم جناتي حجاب و پوشش زنان از مسائلي است كه كمترين ترديدي در آن در طوي زمان براي فقهاي اسلامي پيدا نشده و اين به خاطر اين است كه مسغله حجاب و وجوب آن نيازي به استفاده از اجتهاد ندارد زيرا در كتاب خدا كميت و كيفيت و حكم آن در دو آيه (سوره نور سوره احزاب) به گونه واضح و روشن بيان شده است. ايشان معتقد است كه نحوه زمان و مكان, عرف و احواي انسان ها هيچ تغييري در وجوب, كميت و كيفيت حجاب نمي دهد و حجاب هميشه همان است كه بايد باشد. به ديگر سخن, پوشش زن از نظر اسلام در عصر پسامدرن همان پوششي است كه اسلام براي زن واجب شد كرده است. البته نوع پوشش بستگي به شرايط و زمان‌ها و جوامع مختلف دارد. بطور مثال چادر نوعي حجاب برتر است كه در ايران بيش از ساير انواع پوشش مورد توجه قرار گرفت. رنگ آن نيز مشكي انتخاب شد و در برخي كشورهاي اسلامي به رنگ‌هاي ديگر است و همه از نظر اسلام اگر پوشش اسلامي باشد مقبول است. آن چه در پي مي‌آيد ماحصل گفتگوي ماهنامه ذكر با آيت‌الله محمد ابراهيم جناتي پيرامون پوشش زن است:

 

براي بعضي اين ترديد وجود دارد كه آيا حجاب و رعايت پوشش آن هم به سبك اسلامي واجب است يا نه؟ درباره وجوب يا عدم وجوب اين موضوع اگر سخني هست بفرماييد لطفا.

 

– در مباني اسلامي و عناوين اصلي استنباط احكام الهي نسبت به موضوعات به هر روشي كه باشد نخستين آنها قرآن كريم و دومين آن سنت رسوي خدا و اوصياء اوست. حجاب و پوشش زنان از مسائلي است كه كمترين ترديدي در آن در طوي زمان براي فقهاي اسلامي پيدا نشده و اين به خاطر اين است كه مسغله حجاب و وجوب آن نيازي به استفاده از اجتهاد ندارد زيرا در كتاب خدا, كميت و كيفيت و حكم آن در دو آيه (سوره نور و سوره احزاب) به گونه واضح و روشن بيان شده است.

 

يكي از مسائلي كه همواره درباره پوشش اسلامي مطرح مي‌شود اين است كه حجاب تنها مربوط به جامعه 1500 سال پيش عرب است و به مرور زمان و با رشد انديشه و تفكر بشر اين موضوع تغيير مي‌كند. اين مسأله را چطور بايد ديد؟

 

– خير اصلا اينطور نيست. نحوه مكان و زمان, عرف و احوال آدميان هيچ تغيير و خللي در وجوب حجاب وارد نمي‌كنند زيرا هيچ يك از اين مسائل راهي به مسأله حجاب ندارند كه بخواهد از راه اجتهاد در حكم حجاب تحولي ايجاد شود. حجاب براي همه زمان‌هاست. البته تنها از نظر كميت و كيفيت مورد بحث است با اين كه نبايد چنين باشد.

 

معناي حجاب چيست؟

 

– حجاب از نگاه عالمان لغت عبارت از “پرده” مثلا عرب‌ها وقتي مي‌خواهند بگويند زني خودش را پوشانده مي‌گويند <هذه امرأه محجبه> اما حجاب از ديدگاه اهل شرع عبارت است از وسيله‌اي كه انسان خود را با آن مي‌پوشاند.

 

ماهيت حجاب (پوشش شرعي) از نظر شرعي چگونه حاصل مي‌شود؟ به عبارت ديگر حجاب و پوشش زن كه اسلام از آن سخن گفته چگونه پوششي است؟

 

– ماهيت پوشش شرعي در منابع فقهي كه نخستين آنها قرآن كريم است به دو چيز حاصل مي‌شود: اولا خمار (روسري) كه در آيه 31 سوره نور آمده است آنجا كه مي‌فرمايد: <و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن> يعني اي پيامبر به زنان بگو گوشه‌هاي روسري‌هايشان را از زير گردن بياورند كه گردنشان پوشيده شود. بسياري از افرادي كه در زمينه حجاب اظهار نظر مي‌كنند چون در كشورهاي عربي زندگي نكرده‌اند از رسوم آنها آگاه نيستند و اصلا نمي‌دانند چرا موضوع حجاب در دو آيه و دو سوره از قرآن آمده است.

 

ديگري لفظ “جلباب” در آيه 59 سوره احزاب است كه مي‌فرمايد: <يا ايها النبي قل لازواجك و بناتك و نساء المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلك …> يعني به زنانتان بگوييد جلباب را روي خودشان قرار بدهند. ما ايراني‌ها “جلباب” را “چادر” معنا مي‌كنيم در حالي‌كه “جلباب” به معناي “مانتو ” است. لغت شناسان “جلباب” را <القميص الواسع> يعني “پيراهن گشاد” معنا كرده‌اند نه “چادر.” متاسفانه بسياري از طلبه‌هاي منبري و نويسندگان در زمينه حجاب “جلباب” را چادر معنا مي‌كنند كه اين اشتباه است. زنان مصري وقتي به مكه مي‌آيند همه جلباب دارند. <خمار> همان پوششي است كه عوام عرب در زمان خودمان به آن <ربطه> مي‌گويند و فارسي زبان‌‌ها هم به آن <روسري> مي‌گويند. “جلباب پوششي” است كه عرب در اين زمان به آن <جبه> اطلاق مي‌كند اما در فارسي به آن <مانتو> مي‌گويند. حجاب شرعي با خمار (روسري) و جلباب (پيراهن گشاد و يا همان مانتوي گشاد) محقق مي‌شود.

 

فرموديد خيلي‌ها نمي‌دانند كه چرا دو واژه <خمار> و <جلباب> در دو سوره از قرآن آمده. توضيح بدهيد لطفا.

 

– بله نكته مهم در اينجا آن است كه چرا واژه <خمار> در سوري نور و <جلباب> در سوره احزاب آمده است؟ پاسخ اين است كه “خمار” كه در سوره نور آمده مربوط به زنان عادي و معمولي است عرب است زيرا اين دسته از زنان عرب از لحاظ پوشش بدن اشكالي نداشتند. خود من كه 26 سال در كشورهاي عربي زندگي كرده‌ام به عينه ديده‌ام كه زنان عادي و معمولي عرب كاملا حجاب را رعايت مي‌كنند و فقط گردن و مقداري از بالاي سينه آن‌ها پيداست اما تمام بدنشان پوشيده است و تنها اشكاي در پوشش آنان در خصوص سر و گردن و پهناي سينه آنها بوده كه از راه آيه قرآن كيفيت مطلوب پوشش به آنها فهمانده شده. اينها چون گوشه‌هاي روسري را بالاي سرشان مي‌بستند گردن و پهنا سينه‌هايشان معلوم بود به همين دليل قرآن به آنها سفارش مي‌كند گوشه‌هاي روسري را زير گردن ببندند. اما آمدن واژه <جلباب> مربوط به زنان اشرافي عرب و مربوط به امرا, سلاطين و حاكمان عرب است زيرا زنان اين طبقه از عرب, لباس‌هاي بدن‌نما مي‌پوشيدند. اين شد كه قرآن به اين دسته از زنان عرب ابلاغ كرد كه <جلباب> بپوشند.

 

چرا قرآن اين سفارش را به زنان كرد كه روسري(خمار) و جلباب(مانتو) بپوشند؟

 

– خداوند در اين آيه از سوره احزاب مي‌فرمايد پوشش جلباب كمترين چيزي است كه زنان به آن شناخته شوند و مورد اذيت و آزار قرار نگيرند و شهوت زنان و چشم‌چرانان دنباي اين‌ها نيفتند. پس اصل حجاب كه <خمار> و <جلباب> است پيش از اسلام هم بوده است منتهي از حيث پوشش, نظر اسلام را تأمين نمي‌كرده است. پس حجاب شرعي با خمار (روسري) و جلباب (پيراهن گشاد) و يا همان مانتوي گشاد محقق مي‌شود.

 

پس چادر اين وسط چه مي‌شود؟

 

ببينيد در پوششي كه اسلام به زنان سفارش كرده چيزي بنام چادر وجود ندارد. تمامي اهل لغت<جلباب> را پيراهن گشاد معنا كرده‌اند و فقط يك نقل وجود دارد كه مي‌گويد <الجلباب هو الملحفه> يعني جلباب چيزي است كه زن آن را به خودش مي‌پيچيد. من مخالف اين نيستم كه در اينجا <ملحفه> را چادر معنا كنيم اما مسأله چادر را طور ديگري مي‌توانيم درست كنيم. چادر, پوششي است كه قبل از اسلام وجود داشته و در زمان اشكانيان و ساسانيان استفاده از چادر معمولي بوده. پوشش چادر متعلق به ايراني‌هاست و هيچ ارتباطي به عرب‌ها ندارد. البته چادر را زنان اشرافي زمان اشكانيان و ساسانيان مي‌پوشيده‌اند نه زن‌هاي معموي ايراني. زنان اشرافي ايراني, چادر را براي زينت مي‌پوشيده‌اند.

 

پس چرا اين همه حساسيت نسبت به چادر وجود دارد و مورد تأييد بسياري از علما از جمله امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري است؟

 

– امام خميني و مقام معظم رهبري به اين دليل چادر را اكمل و بهتر مي‌دانند چون چادر بهتر از هر پوشش ديگري زنان را مي‌پوشاند. اسلام كه به ايران آمد وقتي ديد چادر حجاب مناسبي است آن را تثبيت كرد. حجاب <خمار و جلباب> به قوي ما طلبه‌ها طريقيت دارد, موضوعيت ندارد. يعني حجاب تنها منحصر در اين دو نيست بلكه مسغله اين است كه زن بايد پوشش داشته باشد. حالا اين پوشش مي‌خواهد چادر باشد يا مانتو و روسري(خمار و جلباب.) از نظر خود من هم چادر, حجاب برتر است. اما اگر يك زني چادر ندارد ولي پوشش اسلامي را رعايت مي‌كند نبايد او را بي‌حجاب بدانيم. به اعتقاد من براي زناني كه در ادارات و سازمان‌ها شاغل هستند, حجاب اسلامي كه همان روسري و مانتو (پيراهن گشاده) از حجاب چادر هم برتر است زيرا اين زنان با كاري كه دارند انجام مي‌دهند با حجاب اسلامي راحت‌تر مي‌توانند كار كنند.

 

حاج آقا! كمي در مورد رنگ پوشش زنان در اسلام براي ما بگوييد. آيا رنگ خاصي در اسلام براي پوشش زنان در نظر گرفته شده؟

 

– در مباني اسلامي رنگ‌هايي مطرح شده است. بعضي از آنها مورد پسند و بعضي ناپسند خوانده شده‌اند. امروزه از نظر علمي اين نكته اثبات شده كه هر يك از رنگ‌ها از لحاظ روانشناختي داراي اثرات مخصوص به خود هستند. در اسلام, رنگ سفيد بسيار مورد ستايش است چنانچه پيامبر(ص) فرمود: <لباس سفيد بپوشيد زيرا دلنشين تر و پاكيزه‌تر است.> امام صادق(ع) هم فرمود : بهترين لباس شما لباس سفيد است پس زندگان شما آن را بپوشند و مردگان را با آن كفن كنند.> همچنين پوشيدن لباس‌هاي سبز, آبي, زرد, حنايي, و قهوه‌اي گلي مورد سفارش اسلام است. كارشناسان مي‌گويند لباس سفيد گرما را از انسان دور مي‌كند و رنگ سبز به انسان آرامش مي‌بخشد و رنگ زرد شادي مي‌آفريند و رنگ آبي فضاي روحاني و معنوي به وجود مي‌آورد.

 

نظر اسلام درباره رنگ سياه چيست؟

 

– اما در مصادر حديثي اسلامي رنگ سياه و تيره بسيار مورد مذمت و نكوهش قرار گرفته است. مباني اسلامي بدترين تعبيرات را در مورد لباس سياه دارد; مثلا در احاديث آمده كه لباس سياه نپوشيد زيرا لباس فرعون است. همچنين روايات به ما مي‌گويند با لباس سياه نماز نخوانيد. در مكه هم نبايد با لباس سياه محرم شد, مرده را هم در لباس سياه كفن نبايد كرد. اين همه حساسيت نشان دهنده چه مي‌تواند باشد؟ بر اساس همين روايات برخي از عالمان پوشيدن لباس سياه را حرام دانسته‌اند؟ مورخان هم ياد آور شده‌اند كه فراعنه و ارتش عباسيان براي نشان دادن خشونت, شدت و قدرت خويش از رنگ سياه استفاده كرده‌اند. به علاوه حزب هيتلر در آلمان و حزب فاشيست موسيوليني در ايتاليا نيز رنگ سياه را سمبل پوشش خود قرار داده بودند. اما متأسفانه امروز مخصوصائ زنان و دختران ما از رنگ سياه در سطح وسيع استفاده مي كنند و اين يك بدعت است. چه طور شده كه امروز بدعت‌ها در ميان ما به سنت و سنت‌ها به بدعت‌ها تبديل شده؟

 

به نظر شما صرف واجب بودن رعايت پوشش اسلامي(حجاب) مي تواند مجوز اعماي اجبار و فشار براي رعايت آن باشد؟ آيا برخوردهاي غلط با زنان و دختران مورد تأييد اسلام مي‌تواند باشد؟

 

– مسائلي كه به نظام لطمه مي‌زند نوع مواجهه با آن به خود حكومت مربوط است و نظام در اتخاذ استراتژي براي برخورد با آن مسغله مختار است. البته امر به معروف هم شرايطي دارد و از جمله اين‌كه كسي كه امر به معروف مي‌كند, معروف و منكر را بشناسد, شرايط مخاطب را درك كند و احتمال تاثير هم بدهد.

 

در شوراي سردبيري و در بررسي مطالب اين شماره, هنگام طرح مصاحبه فوق, جناب آقاي دكتر اسدالله بادامچيان نكاتي پيرامون اين مصاحبه مطرح نمودند كه در حاشيه اين گفت و گو قابل توجه مي‌باشد.

                               

1 – جلباب معناي پيراهن گشاد يا مقنعه‌هاي بلند دارد و مطابق “مانتو” نيست زيرا مانتو, پيراهن تنگ و يقه‌دار و گاهي كت و دامن را دارد كه مسلما با جلباب مطابقت ندارد.

2 – روسري بانوان در روزگار ما انواع مختلفي دارد. گاهي مانند مقنعه است. گاه در حد پوشش موهاي سر است, گاه بخشي از موهاي سر را معنا مي‌دهد ضمن آنكه روسري گاه زينتي است و در اين صورت پوشش بشمار نمي‌آيد.

 

3 – رنگ‌هاي تيره و كدر كه غم‌آورند مورد پذيرش اسلام نيستند اما اسلام آنها را رد نمي‌كند. لباس سياه اگر با رنگ باز يا براق يا متين باشد بسيار زيباست. كه آن را رنگ مشكي مي‌گويند در مراسم رسمي و ديپلماتيك رنگ مشكي بسيار مطلوب است. ماشين با رنگ مشكي نيز بسيار مورد پسند است. كه به آن رنگ ذغالي مي‌گويند. احاديث مربوط به رنگ سياه بيشتر مربوط به دوره بني عباس و يا دوراني است كه رنگ سياه, علامت منفي بوده است. و منع آن بخاطر عدم تشبه بوده است. اگر فاشيسم رنگ سياه را شعار خود قرار داده بوده, مسلمانان براي جدايي صف خود از فاشيست‌ها لازم بوده از پوشش سياه مثل كت و شلوار سياه خودداري كنند و اين ربطي به چادر مشكي كه نوعي شعار حجاب اسلامي است ندارد.

 

4 – البته آزاد انديشي اسلام و بويژه تشيع, اظهار عقيده را آزاد مي‌داند ولي بدعت دانستن رنگ مشكي براي چادر نظر شخص آقاي جناتي است.

 

 منبع: مجله داخلي حزب مؤتلفه اسلامي